داستان تازه عصارخانه شاهی

در معرفی انستیتو گوته از او به عنوان مهم‌ترین مترجم ادبیات آلمانی‌زبان معاصر به فارسی یاد شده است. سال ها قبل هم داستان کوتاه و نمایشنامه نوشته و سابقه نقد ادبی هم دارد و این روزها با انتشار رمان «بیست زخم کاری» پس از 10 سال انتظار شور و حال تازه ای را در فضای ادبی ایران ایجاد کرده است؛ اما خبر خوش آنکه محمود حسینی زاد قرار است فردا به اصفهان بیایید. شانه به شانه علی خدایی نویسنده فعال شهرمان در بازار قیصریه قدم بزند؛ از میان عطر و بوی عطاری ها و رنگ و آب صنایع دستی بازار بگذرد و دست آخر در موزه عصارخانه شاهی قرار بگیرد و برایمان داستان بخواند.

در معرفی انستیتو گوته از او به عنوان مهم‌ترین مترجم ادبیات آلمانی‌زبان معاصر به فارسی یاد شده است. سال ها قبل هم داستان کوتاه و نمایشنامه نوشته و سابقه نقد ادبی هم دارد و این روزها با انتشار رمان «بیست زخم کاری» پس از 10 سال انتظار شور و حال تازه ای را در فضای ادبی ایران ایجاد کرده است؛ اما خبر خوش آنکه محمود حسینی زاد قرار است فردا به اصفهان بیایید. شانه به شانه علی خدایی نویسنده فعال شهرمان در بازار قیصریه قدم بزند؛ از میان عطر و بوی عطاری ها و رنگ و آب صنایع دستی بازار بگذرد و دست آخر در موزه عصارخانه شاهی قرار بگیرد و برایمان داستان بخواند.

او و علی خدایی که دوستان قدیمی هستند میخواهند دراین برنامه صمیمانه که شاید به نوعی رونمایی آخرین کتاب های چاپ شده شان باشد، حال اصفهانی ها و موزه قدیمی شهرشان را در هوای داستان خوش کنند. حسینی زاد که تجربه سالها کار و زندگی در کشورهای دیگر را دارد، درباره این برنامه، ایده برگزاری اش و مراسم های رونمایی کتاب در ایران می گوید: به نظر من مراسم های رونمایی کتاب در ایران فاصله زیادی با رونمایی های استاندارد دارد. در مراسم درست رونمایی معمولا کتاب معرفی می شود و نویسنده با یکی دو نفر درباره کتاب گپ میزند؛ ولی اینجا معمولا چندان معرفی درستی انجام نشده و مراسم به نوعی سوری است. جای خالی معرفی ادبیات با داستان خوانی واقعا در کشور ما حس می شود و این حرکت ما هم از همین ایده اولیه آغاز شد. علاوه بر اینکه ادبیات ما ادبیات محدودی است و این جامعه محدود هم معمولا خوب با هم کنار نمی آیند و من فکر می کنم این داستان خوانی ها می تواند تفاهمی بین نویسنده ها و حتی ناشران ایجاد کند.او در رابطه با نقش کمرنگ ناشران در فضای ادبی کشور ادامه می دهد: در خیلی کشورها ناشر برای کتابش سرمایه گذاری می کند؛ یعنی برای معرفی کتاب و نویسنده اش هزینه می کند در حالی که اینجا اینطور باب شده که ناشر فقط باید کتاب را چاپ کند و تمام. انتظار این است که ناشران، مطبوعات، خانه های فرهنگ و ... در تعامل با هم برای معرفی و تحلیل یک کتاب گام بردارند. این برنامه داستان خوانی چند هفته پیش در تهران با همراهی علی خدایی و محمود حسینی زاد برگزار شد و قرار است بعد از اصفهان به شیراز برود و به شکل تور داستان خوانی در چند شهر بچرخد. حسینی زاد درباره همراهی اش با علی خدایی دراین برنامه و ادامه آن می گوید: علی خدایی از دوستان قدیمی و صمیمی من است. اهل حاشیه و برخی دسته بندی های معمول ادبیات نیست.علاوه بر اینکه محبوبیت زیادی بین نسل جوان دارد و ادبیات خوبی هم می نویسد. به نظرم اینها همه دلایل کافی برای همراهی او است. علاوه بر اینکه فقر ما در برگزاری چنین برنامه هایی برای شاداب کردن فضای ادبی لزوم برگزاری و ادامه آن را بیشتر می کند.نویسنده مجموعه داستان «این برف کی آمده؟» درباره سر فصل برنامه داستان خوانی تهران و اصفهان می گوید: در برنامه تهران خدایی یکی از داستان های قبلی من را خواند. من هم از نوشته های او خواندم. یک داستان جدید که تا امروز چاپ نشده هم خواندم و همین طور بخشی از رمانم را. بعد او درباره کارهای مجموعه اول من صحبت کرد و من درباره پل نوشت های او. در برنامه اصفهان هم میخواهیم هر دو کتاب معرفی شده و بخش هایی از آنها خوانده شود. علاوه بر اینکه من حتما یک داستان جدید بخوانم ...اما رمان «بیست زخم کاری» بعد از 10 سال رفع توقیف چاپ شده است، حسینی زاد که خودش هم از چاپ کتابش شوکه شده، می گوید: واقعا نمی دانم چه شد که به یکباره کتاب رفع توقیف شد. اوایل که من این کتاب را فرستادم برای چاپ کمی ایرادات واژه ای به آن گرفتند و با اینکه من سه بار ناشر و نام کتابم را عوض کردم موفق به چاپش نشدم تا اینکه به یکباره آمد.او که معتقد است اولین رمانش تا حدودی به شیوه داستان کوتاه هایش نوشته شده و همان ایجازهای همیشگی قلمش را دارد، درباره این اثر می گوید: کتاب همان طور که می دانید ملهم از «مکبث» است و به نقد قدرت اقتصادی و فسادهای مالی می پردازد و به لحاظ فرم همان طور که گفته شد ایجاز دارد و دارای ضرباهنگی تند است .به نظر محمود حسینی زاد برگزاری جلسه داستان خوانی در موزه عصارخانه شاهی اصفهان نه یک سالن معمول، اتفاق خجسته ای است که هم با حال و هوای اثرش همخوانی دارد و هم طبق یک نیاز و رسم خوب در دنیا باید در کشور ما هم متداول شود. او درباره استفاده از فضاهای غیرمتعارف برای اجرای آثار هنری و خوانش های ادبی در کشورهای دیگر می گوید: نه فقط چنین فضاهایی که استفاده از کارخانه ها، ایستگاه های متروک راه آهن، انبارها و ... هم آنجا مرسوم است؛ حتی در یکی از ایالات آلمان یک کارخانه عظیم ذوب فلز به یک مرکز فرهنگی تبدیل شده و جزئی از میراث فرهنگی جهانی شده است، یا در برلین یکی از مهم ترین مراکز کافه تریایش کارخانه برق سابق بوده است. آسیاب ها، بناها و بسیاری فضاهای دیگر با کاربری فرهنگی آنجا زنده و استفاده می شوند. مسئله مهمی که من امیدوارم اینجا هم بالاخره رایج شود.نویسنده مجموعه داستان«سیاهی چسبناک شب» با اشاره به نیاز پیاده کردن ایده های خلاقانه برای برگزاری جلسات ادبی و رونمایی کتاب ادامه می دهد: اگر برگزاری این جلسات از شیوه معمول و رسمی خارج شود حتما نتیجه بخش می شود و مخاطب را با خود همراه خواهد کرد. همان طور که یادم است در یک جلسه خوب رونمایی در آلمان که دو مجری آن را برگزار می کردند حسابی گفتند و خندیدند و سربه سر نویسنده گذاشتند، مخاطب هم سر ذوق آمد. یا مثلا در یک جلسه دیگر کتاب چند نفر را دعوت کرده بودند که به نوعی با موضوع آن کتاب در ارتباط باشند. مثلا خانمی را به جلسه آورده بودند که مزرعه پرورش حیوانات داشت چون بخشی از کتاب به مزرعه حیوانات مربوط میشد. یا همراه با فیلم و دعوت از نویسندگان معروف جلسه را برگزار می کردند. اصلا گاهی از صبح برنامه داستان خوانی می گذاشتند و یک روز را به طور کامل را با کتاب پر می کردند. خلاصه اینکه پرفورمنس های جالبی به بهانه جلسه داستان خوانی اجرا می کردند که جایش در فضای ادبی ما خالی است. و البته وقتی از او می پرسیم که چرا چنین ایده هایی اینجا پیاده نمی شود، با افسوس می گوید: متاسفانه اینجا هم کتابخوان کم است و هم همان طور که گفتیم ناشران برای معرفی کتاب هایشان خرج نمی کنند. حالا بگذریم از اینکه آنجا زمانی که شما قرارداد کتابتان را می بندیدهمان موقع دستمزد می گیرید و اینجا در حالت خوشبینانه شش ماه بعد حسابتان تصفیه می شود. به هر حال داستان خوانی سنتی قدیمی است و دولت و ایالت های مختلف حمایت خوبی از آن می کنند. دسته بندی های ادبی مثل ایران هم آنجا رایج نیست که خودش به برپایی چنین جلساتی خیلی کمک می کند. نشریات هم پشتیبانی کامل و خوبی می کنند و شما هر روز در مطبوعات نقد کتاب می خوانید.

ارسال نظر

New Project اخرین اخبار
New Project پربیننده‌ترین اخبار