آینده موسیقی، به سلیقه جوانان وابسته است
گسترش و اجرای صحیح موسیقی ایرانی بزرگترین اولویت من در موسیقی بوده است و همچنین زیبنده بودن رفتار یک هنرمند و همیشه صحبتهای بزرگان موسیقی چون استاد صبا و استاد خرم را به شاگردانم تأکید میکردم که میگفتند اول اخلاق و شخصیت و بعد موسیقی؛ زیرا هنرمندی که اخلاق و شخصیت مناسبی نداشته باشد، نه میتواند الگوی مناسبی باشد و نه میتواند شخصیت اثربخشی داشته باشد و همیشه متأثر از شخصیت متزلزل خود است، این نگاه اخلاق محوری من در جذب مدرسین جوان، جهت تدریس در آموزشگاه موسیقیام هم نمود همیشگی داشته است.
مازیار زارع- کارشناس موسیقی: یکی از دوستانم تعریف میکرد که سالها هنرجوی مدرسی بنام مهندس احمد توجه بوده است، بعد از آن، دوستی من با خواهرزاده استاد که از نوازندگان ویلن است، باب آشنایی با ایشان را بیشتر گشود، پس برای یک گفتگوی صمیمی در آموزشگاه موسیقی استاد خودم را آماده کردم، مکانی زیبا که کثرت عکسهای بزرگان موسیقی، تابلو خطهای بسیار زیبا و نقاشیهای دلانگیزشان، محیط آموزشی آنجا را به یک نمایشگاه عکس و آثار هنری تبدیل کرده بود. احمد توجه متولد 1332 در اراک، هنرمندی چندبعدی و بسیار فعال که در رشتههای گوناگون هنری چون خطاطی، نقاشی، تذهیب و موسیقی دستی توانا دارد، سخن گفتن در مورد همه این موضوعات زمان زیادی را میطلبد، پس تنها درباره فعالیتهای موسیقایی استاد توجه گفتگویی انجام دادم که در ادامه میخوانید:
داستان ورودتان به دنیای موسیقی را روایت کنید؟
پدرم صدایی خوش داشت و از 9 سالگی من را با ردیفهای موسیقی ایرانی آشنا کرد. اولین تصنیفی که من آموختم، اثری با نام «نوبهار آمد» از ساختههای استاد خالدی بود. پدر، در 14 سالگی من را خدمت استاد سمندریان بردند که از شاگردان قمر الملوک وزیری بود و باعث آشنایی من با سبک خوانندگی قمر و در واقع طاهرزاده بزرگ شد. از آن زمان تا 15 سالگی در مدارس آواز میخواندم و در یکی از جشنهای آن روزها، فرماندار اراک به پاس اجرای موفقی که داشتم، ساعتش را به من هدیه داد. در آن سالها پدرم روزی به من گفت که صدا پایان مییابد، مانند اکنون من! بهتر است سازی انتخاب کنی و فعالیت هنریات را با نوازندگی ادامه دهی، پس مرا به یکی از شاگردان خوب استاد صبا به نام استاد بیات آشنا کرد، مدت دو تا سه سال در خدمت ایشان ویلن را فراگرفتم، در سال 1350 در دانشگاه تهران در رشته مهندسی شیمی پذیرفته شدم و آنجا بود که توسط استاد بیات در مرکز حفظ و اشاعه موسیقی به دکتر مهدی برکشلی معرفی شدم و افتخار شاگردیشان را پیدا کردم، ایشان در کنار موسیقی ایرانی، تکنیکهای موسیقی غربی را هم به من آموزش داد. این آموزشها سالها ادامه یافت تا جایی که اداره برخی
کلاسهایشان را به حقیر واگذار کردند و تا زمان خدمت سربازی یعنی تا سال 54 در خدمت این استاد گرانمایه بودم.
ظاهراً دوران سربازیتان فصل جدیدی برایتان رقم زد؟
بله به دلیل علاقه وافری که به هنر اصیل تذهیب داشتم، اصفهان را برای خدمت سربازی انتخاب کردم و با استاد اصغر بیات که همنام اولین استاد ویلنم بود، آشنا شدم و این هنر را نیز از ایشان فراگرفتم.
پس مهاجرت و اقامت شما در اصفهان از دوران سربازی آغاز شد؟
خیر، همانطور که عرض کردم تحصیلات دانشگاهی من در رشته مهندسی شیمی بود و بعد از دوران سربازی به استخدام صنایع دفاع درآمدم و به شهر درود در استان لرستان منتقل شدم، اما در سال 1360 به اصفهان عزیمت کردم.
آغاز تدریس موسیقی شما چگونه شکل گرفت؟
به دلیل محدودیتهای پیشآمده برای موسیقی در نخستین سالهای پس از انقلاب، در خانهام کلاسهای آموزش ویلن را برپا کردم، پس از چند سال در حوالی سال 1365 استاد پایور ازسرگیری کلاسهای موسیقی در هنرستان هنرهای زیبای اصفهان را به عهده گرفتند و با آشنایی قبلی که از طرف دکتر برکشلی با اینجانب داشت، مرا جهت تدریس موسیقی به هنرستان دعوت کردند. در صداوسیما هم توسط آقای شاهزمانی دعوت به تدریس شدم و همچنین در حوزه هنری هم کلاسهایی برایم ترتیب دادند و اینچنین بود که در سه مکان آموزشی مشغول تدریس شدم، سال 1370 تدریس موسیقی در هنرستان و صداوسیما تعطیل شد و من تدریسم را تنها به حوزه هنری معطوف کردم و در سال 1380 هم آموزشگاه موسیقی خودم را تأسیس کردم.
فعالیتهای اجرایی شما به چه صورت بود؟
در سال 1374 ارکستری به نام ارکستر سروش تشکیل دادم که فعالیتش تا سال 1382 هم ادامه داشت و متشکل از حدود 50 نوازنده بود، از اعضای این ارکستر در ابتدا جناب مرتضی قاسمی و گروهشان در نوازندگی تمبک حضور داشتند و همچنین دوستانی چون آقایان جواهری و مؤید نوازندگی ساز نی را بر عهده داشتند. تعداد 20 نوازنده ویلن که اکثراً از هنرجویان خودم بودند، کلارینت آقای حسین سلیمانی، سنتور آقای دیهیم نیا بودند و همچنین پنج تار داشتیم، آقایان شهری و حمیدی و دیگر دوستان که حضور ذهن ندارم و خواننده هم مهندس واعظ بودند که با ایشان کماکان همکاری داریم.
تنظیم آثار به عهده چه کسی بود؟
اجرای اول را خودم تنظیم کردم که آثاری در دشتی بود اما در اجراهای بعدی آقایان دیهیم نیا و مؤید، تنظیم قطعات را به عهده داشتند. اجرای اول ما در سالن رودکی در بزرگداشت استاد فرهنگ فر برگزار شد، اجرای دوم ما در بزرگداشت زادروز استاد کسایی در تالار کارگران بود که رپرتوار اجرایمان آثاری در بیات اصفهان و قسمتهایی هم در شوشتری و همایون اجرا شد، اجرای بعدی ما هم در سالن حلال احمر بود که بزرگترین اجرای این ارکستر بود و چند شب هم ادامه داشت و آخرین اجرای ارکستر ما هم در تالار آینه در شهر زادگاهم اراک بود که هم اجرای بسیار موفقی بود و هم بسیار خاطرهانگیز بود اما از دیگر فعالیتهای اجرایی من شرکت در شبشعرهایی بود که در کانونهای ادبی برگزار میشد مانند کانون فرهیختگان که خودم بنانهاده بودم و همچنین کانون فرزانگان که قدمت بیشتری داشت و بیشتر بزرگان ادب اصفهان در آن شرکت میکردند و من هم وظیفه اجرای موسیقی را بر عهده داشتم و تا امروز هم ادامه داشته است، همچنین چندین اجرا هم در دانشگاه تهران داشتم، بهعنوانمثال اجراهایی در دانشگاه فنی، به دعوت زندهیاد مهندس همایون خرم که اولین آن اجراها در سال 1386 بود و این اجراها
تا قبل از درگذشت استاد خرم ادامه داشت همچنین از دیگر فعالیتهای اجراییام میتوانم از داوری مسابقات سرود مدارس در حدود سالهای 1372 و 73 نام ببرم که دوستانی دیگر هم حضور داشتند ازجمله زندهیادان نحوی و رومی زاده و بعد از آن هم جشنوارهای بود که من به همراه دوست عزیزم جناب ملکی نوازنده نی حضور کارشناسی داشتیم.
مهمترین دغدغه شما در طول دوران زندگی موسیقاییتان چه بوده؟
گسترش و اجرای صحیح موسیقی ایرانی بزرگترین اولویت من در موسیقی بوده است و همچنین زیبنده بودن رفتار یک هنرمند و همیشه صحبتهای بزرگان موسیقی چون استاد صبا و استاد خرم را به شاگردانم تأکید میکردم که میگفتند اول اخلاق و شخصیت و بعد موسیقی؛ زیرا هنرمندی که اخلاق و شخصیت مناسبی نداشته باشد، نه میتواند الگوی مناسبی باشد و نه میتواند شخصیت اثربخشی داشته باشد و همیشه متأثر از شخصیت متزلزل خود است، این نگاه اخلاق محوری من در جذب مدرسین جوان، جهت تدریس در آموزشگاه موسیقیام هم نمود همیشگی داشته است.
غیر از ویلن با ساز دیگری هم آشنایی دارید؟
بله با کمانچه هم آشنایی دارم و در سال 1368 به همراه دوستانی چون آقای نعیمی منش قرار بود برای اجرایی به چین بروم اما به دلیل اینکه نظامی بودم نتوانستم اجازه خروج از کشور را بگیرم، البته در مورد کمانچه معتقدم باید کمانچه را با تکنیک کمانچه نواخت مانند استاد بهاری نه با تکنیک ویلن! و نه مانند بسیاری از دوستان که با تکنیک ویلن کمانچه مینوازند! اجرای کمانچه استاد بهاری میتواند یک شاخص نوازندگی کمانچه باشد و مانند زخمههای استاد عبادی بر سهتار میماند، یعنی آنچنان بر دل مینشیند که یقیناً جایگزینی برایش نمیتوان متصور بود. البته بعد از ویلن که برای من یک دنیاست، به سهتار و پیانو نیز بسیار علاقهمندم.
چه خاطره ویژهای از دکتر برکشلی داشتید؟
ایشان شخصیتی بسیار پاک و منزه داشت، در تدریس بسیار سختگیر و جدی بودند و ما را مجبور میکردند تا اتودهایمان را از حفظ بنوازیم زیرا معتقد بودند، باید از مرز نتاسیون بگذرید تا بتوانید به تکنیک و موزیکالیته بپردازید، از دیگر خصوصیات بارز ایشان رکگویی و صراحت لهجه بود، ایشان بسیار با دانش بودند و یک شخصیت کامل علمی در موسیقی داشتند.
صدای ساز کدام یک از اساتید ویلن ایرانی را دوست دارید؟
پاسخ به این سؤال قدری دشوار است و من نمیتوانم از یک نفر نام ببرم، زیرا توانایی اساتید در شاخصههای مختلف با یکدیگر تمایزاتی دارد، مثلاً تکنیک آرشه استاد یاحقی با آن ظرایف و ریزهکاریها و بداههنوازیهای فوقالعاده ایشان، استاد بدیعی در آرشه و ریتم و حفظ آثار بزرگان، استاد خالدی صبای دوم بودند، استاد تجویدی نوآوریهای زیبا و آهنگسازی بینظیر داشتند، استاد خرم هم آهنگسازی توانا با قریحهای متفاوت و هم نوازندهای باشخصیت و ریتمدان فوقالعادهای بودند، همچنین استاد ملک نوازندهای توانا بودند، این عزیزان همگی عالی بودند و مانند گلها هرکدام بو و عطر خود را داشتند.
آیا به بازنشستگی هم فکر کردید؟
خیر، هیچوقت. من روزها که در خدمت موسیقی هستم و شبها از ساعت هشت تا دو نیمهشب به کار خطاطی میپردازم که آخرین کارم هم بر روی شعر زیبای بنیآدم سعدی است.
آینده موسیقی ایرانی را چه میبینید؟
آینده موسیقی، به سلیقه جوانان وابسته است و اگر بخواهیم جوانان به موسیقی ایرانی تمایل بیشتری پیدا کنند، باید الگوسازی مناسبی برای پیشرفت و گسترش موسیقی ایرانی فراهم کنیم.
چه توصیهای برای نوآموزان یا افرادی که قصد ورود به دنیای را موسیقی دارند؟
به نظر من شناخت اولیه نسبت به موسیقی دلخواه بسیار اهمیت دارد و این مهم میبایست توسط پدر و مادرهای این عزیزان پیگیری شود، به این صورت که قبل از انتخاب، در ابتدا باید گوش هنرآموز را با شنیدن انواع موسیقی آشنا کرد و همچنین با چندین آموزشگاه و مدرس دیداری داشته باشند و بهترین گزینه را برای آموزش فرزند خود انتخاب کنند، نگاه آیندهنگری هم بسیار مهم است زیرا بسیاری از نوآموزان تصوری از آینده موسیقایی خود ندارند و فقط به روزهای پیش رو مینگرند.
و سخن پایانی شما؟
از مقامات مسئول در زمینه فرهنگ و هنر تقاضا دارم، سالنی را به صورت اختصاصی در اختیار اجرای موسیقی بگذارند و در اعطای مجوز کنسرت سختگیری نباشد و از نظر مالی و معنوی موسیقی صحیح و هنری را بیشتر حمایت کنند.