غذا و دارو یا دارو و غذا؟
خودمان هم ماندهایم که این تیتر را از کدام طرف باید خواند که درست باشد، مسئولان این معاونت در بخش بهداشت و آموزش پزشکی بسیاری از وظایف خود پیرامون کنترل تولیدکنندگان و عرضهکنندگان مواد غذایی به جامعه را به حال خود رها کرده و بیشتر دارو و داروخانهدار را محکم چسبیدهاند تا حوزه دیگر را!
حسن روانشید - اصفهان امروز : خودمان هم ماندهایم که این تیتر را از کدام طرف باید خواند که درست باشد، مسئولان این معاونت در بخش بهداشت و آموزش پزشکی بسیاری از وظایف خود پیرامون کنترل تولیدکنندگان و عرضهکنندگان مواد غذایی به جامعه را به حال خود رها کرده و بیشتر دارو و داروخانهدار را محکم چسبیدهاند تا حوزه دیگر را! واقعاً نمیتوان بحث تأسفآور تولید و عرضه مواد غذایی را تشریح کرد چراکه روی بسیاری از آنها دست بگذاریم همچون قوری کلبابندی است که از هم باز میشوند! از تراریخته ها میگذریم تا برسیم به دارو که باید حدیث مفصل از آن خواند! نگاهی به آشپزخانههای شهر که مثل قارچ در کوچهپسکوچههای زیر پلهای سبز شده و به تابلوهایی که بر سر در آن خودنمایی میکنند بیندازید و بگویید چگونه میتوان یک پرس غذای گرم را به قیمتهای باورنکردنی روی تابلو به خریدار گرسنه عرضه کرد؟! این ارقام مختصر حتی هزینه پختوپز و قبض آب و برق و گاز مصرفی تولید غذا هم نمیشود چه رسد به بهای گوشت و برنج و روغن آن، مگر اینکه همه مخلفاتش از نوع نامرغوب و غیرقابل استفاده باشد! چه کسی جز سازمان غذا و دارو مسئول است جوابگوی بیمارانی که در
اورژانس بیمارستانها به علت مسمومیتهای غذایی و اختلالات گوارشی بستری هستند باشد؟ ادغام دانشگاههای علوم پزشکی در وزارت بهداشت، داستان شترمرغی است که میگویند بپر میگوید شترم و وقتی از او میخواهند باری از روی شانه آحاد جامعه بردارد و بر پشت خود گذارد میگوید مرغم! امروز بیشتر بیماریهایی که گریبان گیر مردم است و کمر بیمار و همراه را میشکند انواع سرطان است، سرطان دستگاه گوارش هم شایع است، پس چرا از داشتههای خود بهره نبرده و وضعیت تغذیه مردم را پیرامون کسانی که چلوکباب و چلومرغ را با تابلوهای نئون رنگارنگ، از نان و پنیر و ساندویچ ارزانتر میفروشند مشخص نمیکنید؟ مسئولان غذا و دارو شتر را گمکردهاند و دنبال مهارش میگردند و شاهنامه را از آخر میخوانند! همه به دنبال دارو و داروخانهدارانی میروند و موی دماغ آنها میشوند که خودشان را اسیر عنوان دکتری کردهاند و امروز دیگر ناگزیر هستند ادامه دهند و اگر میدانستند این چاه چند زرع آب دارد پایشان را درون آن نمیگذاشت! بگذریم از کارتل هایی که پروانه تعداد زیادی از آنها را اجاره کرده و تنها به صاحب آن حقوق میدهند تا بهعنوان مسئول در محل حضور داشته باشند و یا
فارغالتحصیلان تازهکاری که به اندک درآمدی دل خوش میکنند قناعت کرده و سود را از راه کلانش به دست میآورند! اما کسانی که عمرشان را پشت میزهای دانشگاه گذرانده و موهای خود را سفید کردهاند با این شغل قادر به تأمین معاش خانواده خود نیستند چه رسد به اینکه بتوانند یکی را دو تا کنند! به جای اینکه فشارتان را متوجه داروخانهها کرده و مراکز درمانی عامالمنفعه را که بیشترشان بهصورت فی سبیل الله و با کمک خیران اداره میشود تحتفشار قوانین و گاز انبر مقررات بگذارید بهتر است خانهای را که از پایبست ویران است آباد کرده و بسازید و وضعیت سوءتغذیه جامعه را از مسیر بحران خارج کنید و اجازه ندهید بعضی از کارخانههای تولید سوسیس و کالباس و همبرگر شبانه گوشتهای مشکوک را به مخازن تولید بریزند! و فست فود فروشهای دورهگرد، فلافل های ارزانقیمت را با روغنهای سوخته بهعنوان غذا، خورد جامعه بدهند تا با این شدت عمل میزان بیماریها بویژه از نوع گوارشی آن کاهشیابد. آنگاه بهسوی داروخانههایی بروید که با سرمایهای کلان به سودی اندک قانعاند و دلشان خوش است که کارشان خدمت به جامعه بیمار محسوب میشود. رسانه منادی جامعه است و اگر قرار
شده این بحث ادامه یابد درد دلهای داروخانهداران و مدیران درمانگاههای عامالمنفعه را نیز در این ستون درج خواهد کرد.
ادامه دارد
ادامه دارد