عدم تحقق جایگاه واقعی شورا در چهار دوره گذشته
فصل هفتم قانون اساسی ایران به شوراها اختصاص دارد و شامل اصول صدم تا صد و ششم قانون اساسی است. بر اساس اصل یکصدم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران برای پیشبرد سریع برنامههای اجتماعی، اقتصادی، عمرانی، بهداشتی، فرهنگی، آموزشی و سایر امور رفاهی از طریق همکاری مردم با توجه به مقتضیات محلی، اداره امور هر روستا، بخش، شهر، شهرستان یا استان با نظارت شورایی به نام شورای ده، بخش، شهر، شهرستان یا استان صورت می گیرد که اعضای آن را مردم همان محل انتخاب می کنند.
اصفهان امروز: شرایط انتخاب کنندگان و انتخاب شوندگان، حدود وظایف و اختیارات، نحوه انتخاب و نظارت شوراهای مذکور و سلسله مراتب آنها را که باید با رعایت اصول وحدت ملی و تمامیت ارضی و نظام جمهوری اسلامی و تابعیت حکومت مرکزی باشد قانون معین می کند. در کشور ما پس از خرداد 76 قانون شوراها اجرا شد و مجلس ششم در جهت تصویب قانونی که اختیارات شوراها را از قانون فعلی وسیعتر کند حرکت کرد؛ اما چندین بار در رفت و برگشت از شورای نگهبان اهدافی که مدنظر مجلس ششم بود تحقق پیدا نکرد. نخستین انتخابات رسمى شوراها بر اساس قانون اساسى روز هفتم اسفند 1377 یعنى 20 سال بعد از پیروزى انقلاب در چارچوب برنامه توسعه سیاسى و گسترش نهادهاى مدنى و مشارکت عمومى برگزار شد و حدود 185 هزار نفر اعضاى اصلى و علیالبدل در سراسر کشور توسط مردم برگزیده شدند و بالاخره در روز نهم اردیبهشت 1378 شوراهاى شهر و روستا بهطور رسمى دوره چهارساله مسئولیت خویش را براى تحقق بخشى از حاکمیت مردم که عملى شدن آن درگرو فعالیت این نهاد است آغاز کردند. در این راستا و به مناسبت روز شورا درحالیکه امسال شاهد برگزاری انتخابات دوره پنجم
شورا هستیم، بر آن شدیم تا با نخستین رئیس شورای اسلامی شهر اصفهان به گفتگو نشسته و شورای اصفهان را از دیدگاه او موردبررسی قرار دهیم. حسین ملایی رئیس اولین دوره شورای اسلامی شهر اصفهان بوده و اکنون مدیریت یکی از مجموعه های اقتصادی استان را بر عهده دارد. او به سؤالات اصفهان امروز در مورد شورا اینگونه پاسخ میدهد:
به نظر شما جایگاه شورا در توسعه شهری چیست؟
طبعاً درجایی که موضوع مسائل مردم مطرح شود بهترین وسیله برای حل مشکل و معضلات ایشان توسط نمایندگان آنهاست. طبیعی است که این نمایندگان در شوراهای شهر و روستا شناخته میشوند. البته بخشی از این مسئله به قانونی که در این زمینه وجود دارد بازمیگردد و اینکه چه بخشهایی از وظایف را به عهده شوراهای شهر گذاشته باشند.
چیزی که بنده شخصاً به آن معتقدم و در دوره اول تلاش کردیم که اتفاق بیفتد این بود که فکر میکردیم باید مدیریت واحد شهری به وجود بیاید و این مهم باید به شورای شهر انتقال پیدا کند. تمام سازمانهای شهر از قبیل شهرداری، آب و فاضلاب، مخابرات و غیره که فعالیتشان جنبه عمومی دارد، میتوانستند بهصورت مدیریت واحد شهری در این قانون پیشبینی بشوند چراکه موضوعات آن مستقیم مربوط به مسائل مردم است؛ اما متأسفانه در دورههای گذشته بسیاری از وزارتخانهها حاضر نشدند این قدرت را واگذار کنند و همچنان بیشترین وظایف شورای شهر در شهرداریها خلاصهشده است؛ اما حتی اگر همین را هم مبنا قرار دهیم که این قانون در مورد شهرداریهاست، به دلیل وسعتی که کار در شهرهای بزرگ و شهرستانها دارد، شوراها میتوانند در توسعه شهری با تبیین ضوابط مقررات شهری و برنامهریزی اقتصادی، مدیریت یکپارچه و تأثیرگذار شهر را توسعه داده که خروجیاش زندگی سالم برای شهر باشد. هرچند که این جایگاه تقلیل یافته ولی اگر مدیران قوی، متخصص و باتجربه در شوراها انتخاب شوند، با همین قانون فعلی هم قادر خواهند بود بخش عمده مسائل و مطالبات شهری را دنبال کنند.
بر اساس این صحبتها، به نظر شما مهمترین وظایف شوراها چیست؟
اگر ملاک بر اساس قانون فعلی باشد باید در همین حدود قانون حرکت کرده و آنچه تعریفشده را اجرا کرد. در قانون موجود یکی از وظایف شوراها انتخاب شهردار است. طبیعتاً شورا باید تحقیق کرده و مدیری توانمند و برنامهریز را شناسایی کند و در شورا بهعنوان شهردار شهر برگزیند چراکه عملاً ارکان اداره یک شهر را در اختیار شهردار قرار میدهند؛ بخصوص اصفهان که شهر ویژهای است با بودجه نزدیک 3 هزار میلیارد تومان که در اختیار شهرداری قرار میگیرد. باید بهگونهای برنامهریزی شود که هم درآمد حاصل کرد و هم آنچه حاصلشده را بهدرستی هزینه کرد. لذا این وظیفه در انتخاب شهرداری فوقالعاده حائز اهمیت است. بعدازآن شورا شهر باید بتواند تنظیم مقررات درست را چاشنی نظارت صحیح و دقیق کند تا بهاینترتیب درآمد شهرداری را بهسوی درآمد سالم و کارآمد انتقال دهد و این درآمد که بهسختی حاصل میشود در جای مناسب در توسعه شهر هزینه شود. این از دیگر وظایف مهم شوراست که اگر افراد متخصص و باتجربه انتخاب شوند میتوانند بهخوبی آن را اجرا کنند.
بر این اساس، آیا انتخاب شهردار توسط شورا لازمه این فرآیند است؟
طبق این قانون بله. چون دو گزینه موجود است یک گزینه وضع موجود و دیگری انتخاب مستقیم شهردار توسط مردم. ایرادی که شاید در حال حاضر به قانون موجود گرفته شود این است که شورا اگر شهردار را انتخاب کند به طبع میتواند در امور اجرایی شهرداری دخالتهایی داشته باشد و درنتیجه به طرقی برای مدیریت شهری مشکلات ایجاد شود؛ اما اگر انتخاب بهطور مستقیم از سوی مردم باشد بر اساس وظیفه قانونی شورا نظارت، کنترل، برنامهریزی و اصطلاحاتی در قانون شهرداری به وجود خواهد آورد. جمعبندی من این است که اگر در شورا افراد متخصص و مطمئن برگزیدهشده و حضورداشته باشند، بهتر این است که شهردار بهوسیله شورا انتخاب شود.
با توجه به حضور شما در دوره اول شورا، به نظرتان چه تحولی از دوره اول تا امروز درروند فعالیت و جایگاه شوراها اتفاق افتاده است؟
احساسم این است جایگاهی که شوراها میتوانستد در این فاصله زمانی به دست آورده و ارتقا دهد، حاصل نشده است. انتظار این است که در هر دوره نسبت به دوره گذشته چند قدم جلوتر رفته باشیم و افراد اندیشمند و متخصص بر سرکار قرار داشته باشند. شورا در مورد مسائل کلانشهرها، باید زمانهای کوتاه 5 ساله، 10 ساله و حتی 50 ساله برای رشد شهر در نظر گرفته و بر اساس آن برنامهریزی حسابشده تبیین کنند و توسعه شهر را بر اساس جمعیت آینده در نظر بگیرند؛ بنابراین انتظاری که در این خصوص از شورا وجود داشت به اعتقاد بنده در این دورهها رقم نخورده است.
ازنظر شما نقاط ضعف و قوت این چند دوره شوراها چه بوده است؟
من فکر میکنم که نقاط ضعفی که در شهردار و شورای اصفهان و حتی در کلانشهرها دیده میشود این است که برای سالمسازی درآمد شهرداری چارهاندیشی درستی صورت نگرفته است. آنهایی که از وضع موجود مطلع هستند میدانند که بخش عمدهای از درآمد شهرداری ناشی از فروش تراکم یا تفکیک زمینهای داخل شهری است. این وضعیت مطلوب نیست چون قدرت حاکمیت شهرداری را در بهتر اداره کردن شهر کاهش خواهد داد. برای این موضوع در سالهای گذشته چارهاندیشی نشده و همچنین درآمدهای جایگزین هم پیشبینینشده تا بتوان باتدبیر صحیح این وضعیت را اصلاح کرد. اگر قرار باشد وضعیت به همین منوال پیش رود، دوره رکود بر درآمد شهرداری تأثیر فوقالعاده منفی میگذارد. درنتیجه شهرداری نمیتواند وظایفش را بهخوبی انجام دهد. نقطهضعف دیگر هم این است که مدیریت شهری به لحاظ قانونی بهجایی نرسیده است و اعضا نتوانستند تحقق این مهم را پیگیری و باعث شوند؛ اما از نقاط قوت باید اشارهکنیم به قدرتی که در اختیار وزارت کشور بود اما امروز به مردم منتقلشده است و اگر مردم هوشیار باشند میتوانند انتخاب خوبی برای توسعه شهر داشته باشند.
شما مهمترین دستاورد دوره اول را چه میدانید؟
در دوره اول شورا مجمع کلانشهرها با پیشنهاد شورای شهر اصفهان تشکیل شد، شامل شهرهای بزرگ مثل اصفهان، تهران، مشهد، شیراز، تبریز، اهواز و غیره که چند مسئله مهم نیز طی آن حلوفصل شد. ازجمله موقعی که بنزین مثلاً 25 ریال بود، نیم ریالش عوارض سوخت بود. این وضع ادامه داشت تا در اولین دوره شورا و با پیگیری کلانشهرها بهوسیله نمایندگان در مجلس این میزان به 10 درصد تبدیل شد؛ بنابراین یکی از سالمسازی درآمدهای شهرداری بهوسیله این عوارض سوخت رخ داد. هرچند که بعدها متأسفانه موانعی درست شد و دولت احتمالاً در سالهای بعد مداخلهای کرد که من از جزئیاتش مطلع نیستم فقط میدانم که برای عوارض بنزین روزی نزدیک 600 الی 700 میلیون تومان شامل اینیک درصد شده که این عدد در ماه تقریباً 2 هزار میلیارد تومان است.
دوم اینکه در آن زمان دولت به دلیل وضعیت مالی که داشت چندان با مسئله متروی کلانشهرها موافق نبود ولی با تلاش شورای دوره اول و کلانشهرها و نیز به کمک نمایندگان مجلس موضوع مترو با پیشنهاد 50 درصد سهم شهرداری و 50 درصد دولت برای تمام کلانشهرها به تصویب رسید. ما در همان زمان پیگیری کردیم که قانون شوراها نیز اصلاح شود که بخشی از آن همان دوره اول در مجلس صورت گرفته وضعیت بهتری برای شورا به وجود آورد. مجموعاً در دوره اول توانستیم مدیریت شهرداری را که قبلاً بهوسیله وزارت کشور و استانداریها اداره میشد به قدرتی در اختیار مردم تبدیل کنیم. این باعث شد تا فرصت طلایی پیشآمده و در آن دوره از شورا کارهای بزرگ عمرانی در شهر پایهگذاری شود ازجمله همین رینگ سوم بزرگراههای اطراف شهر که پایهگذاری شد و در دورههای بعدی شورا هم ادامه پیدا کرد.
برای مردم در انتخابات پیش روی شورای اسلامی شهر چه توصیهای دارید؟
ابتدا از فرصت استفاده میکنم که بگویم در تجربهای که داشتم هر زمان انتخابات حزبی باشد کسانی که انتخاب میشوند آزموده تر خواهند بود. اکنون این وضعیت برقرار نیست اما انتخابات جناحی در کل کشور و البته اصفهان وجود دارد و من توصیهام به این دو جناح معروف شهر اصفهان این است که حداقل در جناحهای خود بهصورت متفق و واحد افراد متخصص، هوشمند برنامهریز و آیندهنگر را برای شهری که حدود دو میلیون جمعیت داشته و به مسائل و مشکلات مختلفی مبتلاست به مردم معرفی کنند. هم جناح اصولگرا هم اصلاحطلب باید نیروهای کارآمد را بهعنوان فهرستهای پیشنهادی ارائه دهند و مردم شهر نیز بدانند اگر در انتخابات حضور پیداکرده و از بین کاندیداها افراد هوشمند، باخرد، آیندهنگر و متخصص را انتخاب کنند میشود انتظار داشت شهر بهتر اداره شود. در شهری که مشکلات بزرگ مثل آلودگی هوا، ترافیک، مترو، کمآبی و غیره زندگی شهروندان را مورد تهدید قرار داده است؛ انتخاب افراد اصلح و تنظیم برنامه مناسب میتواند مدیریت و درآمد شهرداری را به سمت اصلاح ببرد.
به نظر شما جایگاه شورا در توسعه شهری چیست؟
طبعاً درجایی که موضوع مسائل مردم مطرح شود بهترین وسیله برای حل مشکل و معضلات ایشان توسط نمایندگان آنهاست. طبیعی است که این نمایندگان در شوراهای شهر و روستا شناخته میشوند. البته بخشی از این مسئله به قانونی که در این زمینه وجود دارد بازمیگردد و اینکه چه بخشهایی از وظایف را به عهده شوراهای شهر گذاشته باشند.
چیزی که بنده شخصاً به آن معتقدم و در دوره اول تلاش کردیم که اتفاق بیفتد این بود که فکر میکردیم باید مدیریت واحد شهری به وجود بیاید و این مهم باید به شورای شهر انتقال پیدا کند. تمام سازمانهای شهر از قبیل شهرداری، آب و فاضلاب، مخابرات و غیره که فعالیتشان جنبه عمومی دارد، میتوانستند بهصورت مدیریت واحد شهری در این قانون پیشبینی بشوند چراکه موضوعات آن مستقیم مربوط به مسائل مردم است؛ اما متأسفانه در دورههای گذشته بسیاری از وزارتخانهها حاضر نشدند این قدرت را واگذار کنند و همچنان بیشترین وظایف شورای شهر در شهرداریها خلاصهشده است؛ اما حتی اگر همین را هم مبنا قرار دهیم که این قانون در مورد شهرداریهاست، به دلیل وسعتی که کار در شهرهای بزرگ و شهرستانها دارد، شوراها میتوانند در توسعه شهری با تبیین ضوابط مقررات شهری و برنامهریزی اقتصادی، مدیریت یکپارچه و تأثیرگذار شهر را توسعه داده که خروجیاش زندگی سالم برای شهر باشد. هرچند که این جایگاه تقلیل یافته ولی اگر مدیران قوی، متخصص و باتجربه در شوراها انتخاب شوند، با همین قانون فعلی هم قادر خواهند بود بخش عمده مسائل و مطالبات شهری را دنبال کنند.
بر اساس این صحبتها، به نظر شما مهمترین وظایف شوراها چیست؟
اگر ملاک بر اساس قانون فعلی باشد باید در همین حدود قانون حرکت کرده و آنچه تعریفشده را اجرا کرد. در قانون موجود یکی از وظایف شوراها انتخاب شهردار است. طبیعتاً شورا باید تحقیق کرده و مدیری توانمند و برنامهریز را شناسایی کند و در شورا بهعنوان شهردار شهر برگزیند چراکه عملاً ارکان اداره یک شهر را در اختیار شهردار قرار میدهند؛ بخصوص اصفهان که شهر ویژهای است با بودجه نزدیک 3 هزار میلیارد تومان که در اختیار شهرداری قرار میگیرد. باید بهگونهای برنامهریزی شود که هم درآمد حاصل کرد و هم آنچه حاصلشده را بهدرستی هزینه کرد. لذا این وظیفه در انتخاب شهرداری فوقالعاده حائز اهمیت است. بعدازآن شورا شهر باید بتواند تنظیم مقررات درست را چاشنی نظارت صحیح و دقیق کند تا بهاینترتیب درآمد شهرداری را بهسوی درآمد سالم و کارآمد انتقال دهد و این درآمد که بهسختی حاصل میشود در جای مناسب در توسعه شهر هزینه شود. این از دیگر وظایف مهم شوراست که اگر افراد متخصص و باتجربه انتخاب شوند میتوانند بهخوبی آن را اجرا کنند.
بر این اساس، آیا انتخاب شهردار توسط شورا لازمه این فرآیند است؟
طبق این قانون بله. چون دو گزینه موجود است یک گزینه وضع موجود و دیگری انتخاب مستقیم شهردار توسط مردم. ایرادی که شاید در حال حاضر به قانون موجود گرفته شود این است که شورا اگر شهردار را انتخاب کند به طبع میتواند در امور اجرایی شهرداری دخالتهایی داشته باشد و درنتیجه به طرقی برای مدیریت شهری مشکلات ایجاد شود؛ اما اگر انتخاب بهطور مستقیم از سوی مردم باشد بر اساس وظیفه قانونی شورا نظارت، کنترل، برنامهریزی و اصطلاحاتی در قانون شهرداری به وجود خواهد آورد. جمعبندی من این است که اگر در شورا افراد متخصص و مطمئن برگزیدهشده و حضورداشته باشند، بهتر این است که شهردار بهوسیله شورا انتخاب شود.
با توجه به حضور شما در دوره اول شورا، به نظرتان چه تحولی از دوره اول تا امروز درروند فعالیت و جایگاه شوراها اتفاق افتاده است؟
احساسم این است جایگاهی که شوراها میتوانستد در این فاصله زمانی به دست آورده و ارتقا دهد، حاصل نشده است. انتظار این است که در هر دوره نسبت به دوره گذشته چند قدم جلوتر رفته باشیم و افراد اندیشمند و متخصص بر سرکار قرار داشته باشند. شورا در مورد مسائل کلانشهرها، باید زمانهای کوتاه 5 ساله، 10 ساله و حتی 50 ساله برای رشد شهر در نظر گرفته و بر اساس آن برنامهریزی حسابشده تبیین کنند و توسعه شهر را بر اساس جمعیت آینده در نظر بگیرند؛ بنابراین انتظاری که در این خصوص از شورا وجود داشت به اعتقاد بنده در این دورهها رقم نخورده است.
ازنظر شما نقاط ضعف و قوت این چند دوره شوراها چه بوده است؟
من فکر میکنم که نقاط ضعفی که در شهردار و شورای اصفهان و حتی در کلانشهرها دیده میشود این است که برای سالمسازی درآمد شهرداری چارهاندیشی درستی صورت نگرفته است. آنهایی که از وضع موجود مطلع هستند میدانند که بخش عمدهای از درآمد شهرداری ناشی از فروش تراکم یا تفکیک زمینهای داخل شهری است. این وضعیت مطلوب نیست چون قدرت حاکمیت شهرداری را در بهتر اداره کردن شهر کاهش خواهد داد. برای این موضوع در سالهای گذشته چارهاندیشی نشده و همچنین درآمدهای جایگزین هم پیشبینینشده تا بتوان باتدبیر صحیح این وضعیت را اصلاح کرد. اگر قرار باشد وضعیت به همین منوال پیش رود، دوره رکود بر درآمد شهرداری تأثیر فوقالعاده منفی میگذارد. درنتیجه شهرداری نمیتواند وظایفش را بهخوبی انجام دهد. نقطهضعف دیگر هم این است که مدیریت شهری به لحاظ قانونی بهجایی نرسیده است و اعضا نتوانستند تحقق این مهم را پیگیری و باعث شوند؛ اما از نقاط قوت باید اشارهکنیم به قدرتی که در اختیار وزارت کشور بود اما امروز به مردم منتقلشده است و اگر مردم هوشیار باشند میتوانند انتخاب خوبی برای توسعه شهر داشته باشند.
شما مهمترین دستاورد دوره اول را چه میدانید؟
در دوره اول شورا مجمع کلانشهرها با پیشنهاد شورای شهر اصفهان تشکیل شد، شامل شهرهای بزرگ مثل اصفهان، تهران، مشهد، شیراز، تبریز، اهواز و غیره که چند مسئله مهم نیز طی آن حلوفصل شد. ازجمله موقعی که بنزین مثلاً 25 ریال بود، نیم ریالش عوارض سوخت بود. این وضع ادامه داشت تا در اولین دوره شورا و با پیگیری کلانشهرها بهوسیله نمایندگان در مجلس این میزان به 10 درصد تبدیل شد؛ بنابراین یکی از سالمسازی درآمدهای شهرداری بهوسیله این عوارض سوخت رخ داد. هرچند که بعدها متأسفانه موانعی درست شد و دولت احتمالاً در سالهای بعد مداخلهای کرد که من از جزئیاتش مطلع نیستم فقط میدانم که برای عوارض بنزین روزی نزدیک 600 الی 700 میلیون تومان شامل اینیک درصد شده که این عدد در ماه تقریباً 2 هزار میلیارد تومان است.
دوم اینکه در آن زمان دولت به دلیل وضعیت مالی که داشت چندان با مسئله متروی کلانشهرها موافق نبود ولی با تلاش شورای دوره اول و کلانشهرها و نیز به کمک نمایندگان مجلس موضوع مترو با پیشنهاد 50 درصد سهم شهرداری و 50 درصد دولت برای تمام کلانشهرها به تصویب رسید. ما در همان زمان پیگیری کردیم که قانون شوراها نیز اصلاح شود که بخشی از آن همان دوره اول در مجلس صورت گرفته وضعیت بهتری برای شورا به وجود آورد. مجموعاً در دوره اول توانستیم مدیریت شهرداری را که قبلاً بهوسیله وزارت کشور و استانداریها اداره میشد به قدرتی در اختیار مردم تبدیل کنیم. این باعث شد تا فرصت طلایی پیشآمده و در آن دوره از شورا کارهای بزرگ عمرانی در شهر پایهگذاری شود ازجمله همین رینگ سوم بزرگراههای اطراف شهر که پایهگذاری شد و در دورههای بعدی شورا هم ادامه پیدا کرد.
برای مردم در انتخابات پیش روی شورای اسلامی شهر چه توصیهای دارید؟
ابتدا از فرصت استفاده میکنم که بگویم در تجربهای که داشتم هر زمان انتخابات حزبی باشد کسانی که انتخاب میشوند آزموده تر خواهند بود. اکنون این وضعیت برقرار نیست اما انتخابات جناحی در کل کشور و البته اصفهان وجود دارد و من توصیهام به این دو جناح معروف شهر اصفهان این است که حداقل در جناحهای خود بهصورت متفق و واحد افراد متخصص، هوشمند برنامهریز و آیندهنگر را برای شهری که حدود دو میلیون جمعیت داشته و به مسائل و مشکلات مختلفی مبتلاست به مردم معرفی کنند. هم جناح اصولگرا هم اصلاحطلب باید نیروهای کارآمد را بهعنوان فهرستهای پیشنهادی ارائه دهند و مردم شهر نیز بدانند اگر در انتخابات حضور پیداکرده و از بین کاندیداها افراد هوشمند، باخرد، آیندهنگر و متخصص را انتخاب کنند میشود انتظار داشت شهر بهتر اداره شود. در شهری که مشکلات بزرگ مثل آلودگی هوا، ترافیک، مترو، کمآبی و غیره زندگی شهروندان را مورد تهدید قرار داده است؛ انتخاب افراد اصلح و تنظیم برنامه مناسب میتواند مدیریت و درآمد شهرداری را به سمت اصلاح ببرد.