گل بود به سبزه نیز آراسته شد!
تا دیروز از ورود کالاهای بیکیفیت چینی مینالیدیم که بیشتر بهصورت قاچاق وارد میشدند. این اجناس علاوه بر نداشتن عمر مفید زیاد، ازنظر ایمنی هم با مخاطراتی روبرو بودند. انبارهای ضایعات در ادارات دولتی و منازل پرشده بود
حسن روانشید- اصفهان امروز: تا دیروز از ورود کالاهای بیکیفیت چینی مینالیدیم که بیشتر بهصورت قاچاق وارد میشدند. این اجناس علاوه بر نداشتن عمر مفید زیاد، ازنظر ایمنی هم با مخاطراتی روبرو بودند. انبارهای ضایعات در ادارات دولتی و منازل پرشده بود از کالاهایی بهظاهر زیبا و لوکس اما در باطن فاقد کارایی لازم که به دلیل ارزان بودن موردتوجه واردکنندگان قرار گرفته بود. اگرچه هنوز هم این روند ادامه دارد اما گران شدن ارز تا حدودی توانسته جلوی واردات آنها را بگیرد. در کنار اجناس بنجل اما برای تأمین نیازهای اقشار ضعیف جامعه گزینه دیگری هم همسوی واردات نامتعارف شد که نام لاکچری به خود گرفت تا معدودی کسانی که پولهای بادآورده داشتند و نمیدانستند چگونه هزینه کنند خیالشان ازاینجهت آسوده باشد. مسئولان در مسائل سیاستهای جهانی و تبادلات اقتصادی هم جوابی جز تحریمها نداشته که بدهند. آنها ادعا داشتند مشتریان صادرات نمیتوانند بدهیهای خود را به خاطر تحریم پرداخت کنند بنابراین ناچارند از طریق تهاتر کالا اقدام کنند که البته در این زمینه هم محدودیتهایی وجود داشت تا کشور ثالث از عرضه کالاهای استراتژیک خودداری کند.
بنابراین دنیا به کام واردکنندگانی میشد که حاصل صادرات خود را که معمولا مواد اولیه و ارزشمند بود با بنجلهای یکبار مصرف معاوضه کنند و از دو سر سود آن بهرهمند شوند. سرگذشت غمبار صادرات و واردات کشور سر دراز دارد و مثنوی هفتاد من میخواهد تا بتوان بندبند آن را تشریح کرد اما به قول شاعر «هر دم از این باغ بری میرسد/ تازهتر از تازهتری میرسد»؛ زیرا نهتنها تحریمها بلکه بعضی از بیتوجهیها در داخل نیز باعث میشود تا گروهی از فرصتها استفاده کرده و برای رهایی از تنگناهای ایجادشده به وارداتی خاص رو آورند. زمزمههای ورود زباله از کشورهای دیگر در آغاز جنبه نوعی طنز و لطیفه سازی داشت اما بهمرورزمان به واقعیت تلخی تبدیل شد تا به فهرست دیگر واردات تأسفبار اضافه شود! طبق نظر کارشناسان میزان تولید زباله در کشور ما برخلاف ظاهر امر از همه دنیا کمتر است، اما فقدان طرحهای مکانیزه برای بهرهبرداری کامل از بازیافت و پسماندها آنگونه نشان میدهد که بالاترین میزان تولید را در این زمینه داریم. این اشتباه محاسبه در گذشته گروههای کارآفرین را بر آن داشت تا فکری دراینباره کرده تا از انبوه این زبالهها بهره ور شوند اما پس از
چندی با این حقیقت تلخ روبرو شدند که نهتنها هنوز هم مافیای این حرفه فعال بوده بلکه به دلیل حضور بیشازاندازه مهاجران و بچههای کار ناچارند تلاش را در این زمینه مضاعف کنند. این تحرک فعالانه و آشکار کارخانههای تولید کمپوست و تجزیه پسماندها را ناگزیر کرد تا به فکر چارهای باشند بنابراین گزینه واردات را انتخاب و در سال جاری 25 هزار تن زباله از کشورهای همسایه ازجمله افغانستان، پاکستان و عراق خریداری و در خط تولید قرار دادند تا با رکود روبرو نشوند. ناهماهنگی جمعآوری پسماند با واسطههای مختلف در کشور باعث میشود در این مقوله هم رانتخواری باب شود تا جایی که به مرحله دلالبازی رسیده و زباله چند دست بگردد و با قیمتی باورنکردنی به خط تولید بازیافت برسد. این در حالی است که متولی و مدیریتی برای تسلط به این امر و مبارزه با مافیای پسماند وجود ندارد تا جامعه را به نحوی تشویق و ترغیب به تحویل آن به واحدهای بازیافت رسمی کند که اگر بود ناچار میشدند از تجربیات کشورهای اروپایی به نحو مطلوب استفاده کنند. هماکنون این روش در بیشتر کشورهای پیشرفته مکانیزه و مدیریتشده تا با بهرهبرداری از گزینه تشویق، پسماندها را جمعآوری و
برای مثال تحویل داده که در مقابل هر پنج بطری خالی، یک شیشه پر از همان مایع و یا در مقابل تحویل چهارگوشی فرسوده یک دستگاه موبایل نو دریافت کنند. اما متولیان جمعآوری پسماند و زباله در کشور ما هیچگونه مقرراتی دراینباره ندارند که انگیزه ایجاد کرده و تشویقی باشد. در پایان هر شش ماه هم رقمی بهعنوان جمعآوری زباله در قبوض نوسازی شهروندان درج میشود.
ادامه دارد
ادامه دارد