آشنا کردن کودکان با فرهنگ ایرانی با ساخت عروسک
در آثار بشیرعلی حسنی، هنرمند خودآموخته که با سرشاخههای دورریختنی، عروسکهایی بامزه و انتزاعی میسازد، نوعی سادگی و طنز موج میزند. او از دغدغههایش در ساخت این آثار میگوید.
اصفهان امروز- بشیرعلی حسنی:
حیواناتی چون الاغ، مورچهسواری، آهو، مارمولک، زرافه، گاو پیشانیسفید، سگ گله، سگ شکاری، اسب، گرگ، گوزن و شتر که با الهام از خطوط میخی فارسی باستان ساختهشده، مرد پرچم به دست، انسان علیل، سورتمه با سگ در برف، کویر سمنان با چرخ چاه، گاو چاه و آبشخور حیوانات، کشاورزی که از صحرا به خانه برمیگردد، ماهیگیر، فلک کردن دانشآموزان، گردن زدن با گیوتین، مرد به صلیب کشیده، اسکیباز، مرد تسلیمشده، فرزندی که پدرش را روی شانههای خود نشانده، نردبان حمایت پدر از فرزند، دو کشتیگیر، دو نفر در حال طنابکشی، فردی در کنار چرخ چاه، مردی که بر سر چهارراه علامت میدهد، چهارپایی چوبی برای بازی کودکان، چرتکه رنگی، تسبیح، مردی سبیلو و دماغ گنده و جاکلیدی.
اینها، ساختههای متنوعی است که برای پر کردن اوقات بیکاریام با سرشاخهها ساختهام. همیشه سعی میکنم به شکلی خلاقانه، چیزهایی را در زاویههای سرشاخه ببینم و برای مثال، دوشاخه دور از هم به نظرم شبیه به دو پای کشیده هستند. البته از همین سرشاخه میشود به اشکال دیگری استفاده کرد. کودکان هم اغلب ساختههایم را دوست داشتهاند و گاه هم در ساخت آنها مشارکت میکنند، برای مثال نوهام دایرههایی روی یکی از تکهچوبهای ساختهام کشیده است.
من خیلی ساده کار میکنم، برای مثال یک چوب دراز را تبدیل به تنه و پا یا تنه و گردن یک مرد میکنم یا پیرمردی با عصایی در دست را با یکتکه چوب میسازم و فقط تکهچوب نشاندهنده دست دیگر او را به شکل پازلی به آن اضافه میکنم. برای ساخت قیچی در دست یک آرایشگر هم از تکهچوبهای جداگانه استفاده نمیکنم. برایم مهم نیست مثلاً وقتی عروسکی میسازم، دستهای آن باهم فرق کند، چراکه هدف من نشان دادن یک عروسک است، عروسکی که قرار نیست عین واقعیت ساخته شود و باید بتواند تخیل مخاطب را تحریک کند. هماهنگ بودن جنس چوبها با همدیگر هم برایم اهمیت ندارد و برای مثال پیش میآید برای ساخت سر عروسک از چوب سبز و برای ساخت بدن او، از چوب سفید استفاده میکنم یا اینکه با چوبی تیره، صورت عروسک را میسازم تا نشان دهم آفتابسوخته شده و یا با استفاده از چوب تیره برای بدنش، تداعی میکنم که لباسی تیره به تن دارد.
یک مجسمهتراش شاید دو سه روز برای ساخت یک مجسمه وقت بگذارد، ولی من چنین کاری نمیکنم، چون آن تکه چوب از شخصیت اصلیاش جدا میشود. از طرف دیگر، دوست دارم کودکان هم بتوانند چنین چیزهایی بسازند. البته تاکنون ساخت این عروسکها را به کسی یاد ندادهام، اما اگر بچهها عروسک ساختن با این سرشاخهها را یاد بگیرند، میتوانند اسباببازیهایشان را با خردهچوب که نیاز به خریدن هم ندارد، بسازند.
من گاری رجال و عروسهای زمان حضرت یوسف و ارابه پیکهای پیامرسان را هم در فیلمها دیدهام و مشابهشان را ساختهام. ورزشکار حرکات آکروباتیک، تیر و کماندار، ورزشکار ژیمناستیک و بارفیکس، اسکیباز، اسبسوار، ورزشکار پرتاب نیزه، نماد بسکتبال، رزمیکار، بدنسازی با دمبل و سیامند رحمان، وزنهبردار پاراالمپیک، هم چیزهایی است که برای آشنا کردن کودکان با ورزشهای مختلف ساختهام. وزنههایی هم با خرده چوب پرسشده ضایعاتی درست کردهام.
خرمنکوب قدیمی که با چنگال گندم را از کاه جدا میکند، کشاورزی با کلوخکوب و خرمنکوب قدیم، بار بردن با زنبیل، حمل هیزم با چهارپا و فرقان، حمل مریض با الاغ در جادههای صعبالعبور کوهستانی، سلمانیهای لبسکوی سیار و الاغهایی که به نعلبندشان نگاه میکنند، هم مجسمههایی است که برای آشنا کردن کودکان با سبک زندگی قدیم ساختهام.
داستانهای کتابهای مدرسه کودکان را هم ساختهام، مثل جریان روباه و زاغ و پنیر یا لاکپشت و مرغابی. شیر، شغال و روباه شعر پروین با مطلع «یکی روبهی دید بیدست و پای» را هم در یک مجموعه ساختهام. به آشنا شدن کودکان با فرهنگ ایرانی و اسلامی هم اهمیت میدهم و به همین دلیل انسانی هم در حال ذکر خدا ساختهام که سه عمل سجده، رکوع و قنوت را انجام میدهد، همینطور کاوه آهنگر را.
هنرمند خودآموخته