قهرمانان زن؛ نیاز سینما و تلویزیون
الهام طهموری بازیگر نقش وارش این روزها دو سریال وارش و پرگار را بر روی آنتن دارد. وارش برای بار دوم پخش میشود و پرگار به کارگردانی شهرام شاهحسینی پخش خود را بهتازگی آغاز کرده است. الهام طهموری بازیگر جوان و با آتیه متولد 16 فروردین 1367 اصفهان است. او فارغالتحصیل رشته تئاتر و گرافیک است و پس از گذراندن دورههای بازیگری، از سال ۱۳۸۵ وارد عرصه بازیگری شده و کارش را از تئاتر آغاز کرده است.
راضیه چنگیز نائین: سریالها و فیلمهای محدودی با محوریت زنان و با قهرمانان زن ساخته میشوند سریال وارش یکی از همین سریالهاست که سال گذشته روی آنتن شبکه سوم سیما رفت و با بازخورد خوب مخاطبان روبهرو شد. مدتی است شبکه تماشا مجددا این سریال پرمخاطب را پخش میکند تا شاهد به تصویر کشیدن زندگی زنی از خطه گیلان باشیم که با بازی بازیگری اصفهانی جان گرفته است. الهام طهموری بازیگر نقش وارش این روزها دو سریال وارش و پرگار را بر روی آنتن دارد. وارش برای بار دوم پخش میشود و پرگار به کارگردانی شهرام شاهحسینی پخش خود را بهتازگی آغاز کرده است. الهام طهموری بازیگر جوان و با آتیه متولد 16 فروردین 1367 اصفهان است. او فارغالتحصیل رشته تئاتر و گرافیک است و پس از گذراندن دورههای بازیگری، از سال ۱۳۸۵ وارد عرصه بازیگری شده و کارش را از تئاتر آغاز کرده است.
الهام طهموری با بازی در سریال نفس گرم با همبازی شدن با مرجانه گلچین، حامد کمیلی و چند بازیگر مطرح توانست به شهرت برسد. سریال پرگار، وارش، پدر سارق روح، پرستاران و نفس گرم و پیک راستان ازجمله سریالهایی است که طهموری در آن به ایفای نقش پرداخته است.
تقصیر من نیست، تروماى سرخ، بازگشت لوک خوش شانس و قبیله من نیز ازجمله فیلمهای سینمایی است که این بازیگر اصفهانی در آنها حضور داشته است.
این شبها از الهام طهموری دو سریال وارش و سریال جدید پرگار از آنتن شبکههای تماشا و یک سیما پخش میشود به همین بهانه با این بازیگر جوان به گفتوگو پرداختهایم.
- این روزها سریال پرطرفدار وارش با بازی شما مجددا در حال پخش است و همچنین بهتازگی سریال پرگار با بازی شما روی آنتن رفته است. شاید بسیاری از مخاطبان ندانند که شما اصفهانی هستید. چند سال در اصفهان ساکن بودهاید؟
بله من اصفهان به دنیا آمدهام و اصالتا اصفهانی هستم. از تولد تا همین هفت سال پیش اصفهان بودم و پسازآن به تهران مهاجرت کردم.
- فعالیت هنریتان را از تئاتر اصفهان آغاز کردهاید و سپس اولین کار شما پیک راستان ساخته آقای اکبر خواجویی بود. چه شد که آقای خواجوی شما را برای بازی در این سریال دعوت کردند؟
من از بچگی به بازیگری علاقهمند بودم و از دوران مدرسه در تئاترهای مختلف بازی میکردم و با گروههای مختلف تئاتر که در سطح اصفهان فعالیت داشتند همکاری میکردم مثلا گروهی بود که آقای حامد کمیلی کارگردانش بودند و من با ایشان و گروهشان همکاری کردم تا اینکه در هنرستان ایران تئاتر خواندم و فعالیت جدیام در تئاتر را در اصفهان آغاز کردم. کارهای کودک و جدی ازجمله تئاترهایی بود که در آن حضور داشتم. یک دورهای نیز نمایشنامه خوانیهایی در اصفهان داشتیم که من در آن حضور داشتم و در یکی از این نمایشنامه خوانیها به آقای خواجویی که قصد داشتند مجموعه پیک راستان را در اصفهان تصویربرداری کنند معرفی شدم و ایشان از من تست گرفتند و خدا را شکر قسمت من بود که اولین مجموعه تلویزیونیام را در اصفهان کارکنم. با حضور در پیک راستان یکی از مهمترین اتفاقات زندگی من رقم خورد؛ خدا رحمت کند آقای خواجویی را خیلی چیزها از ایشان یاد گرفتم که در ادامه راه من بسیار مؤثر بود. از ایشان آموختم که باید در زندگی شخصی و حرفه ای چگونه رفتار کنم. خدا رحمتشان کند ایشان برای من مثل پدر بودند و یکی از بهترین اتفاقات زندگی من در آن سریال رقم خورد. بعد از بازی در این کار من در اصفهان سریال، فیلم و تلهفیلمهای بسیاری بازی کردم و پیشنهادهای زیادی از تهران هم داشتم که مدیون آقای خواجویی هستم.
- پس پیک راستان با کارگردانان حرفهای مانند احمد کاوری، کمال تبریزی، محمدمهدی عسگرپور، علیرضا افخمی، شهرام شاهحسینی، احمد معظمی و بهرنگ توفیقی کارکردید که در عرصه سریال سازی بسیار مطرح هستند. تجربه همکاری با هرکدام از این کارگردانان چطور بود؟
خدا رو شکر خوش شناسی که من داشتم این بود که با کارگردانهای حرفهای همکاری داشتم و از همه آنها بسیار آموختم و تجربههای بسیاری کسب کردم.
- علیرغم حضور شما در سریالهای مختلف اما مخاطبان شما را با سریال وارش بیشتر شناختند. چه شد که آقای کاوری شما را برای این نقش انتخاب کرد؟
در وارش بیشتر دیده شدم. من در سریال پرستاران بازی میکردم که آقای تخشید که در آن پروژه بودند و در وارش هم تهیهکننده کار، من را دیده بودند و خدا را شکر بازی من را دوست داشتند. ایشان به من گفتند که به دفترشان بروم و از این طریق به آقای کاوری و سریال وارش معرفی شدم.
- وارش نقشی متفاوتی در کارنامه کاری شما محسوب میشود. در کنار تفاوت سنی نقش با شما و گریم سنگین، در این سریال با لهجه گیلکی صحبت میکنید. برای ایفای نقش با چه چالشهایی روبهرو بودید و آیا برای لهجهتان راهنمای یا معلمی داشتید؟
بله نقش وارش خیلی متفاوت بود، من اصفهانی هستم و شخصیت وارش گیلانی بود. برای لهجه معلمی نداشتم به دلیل اینکه سر سریال پدر بودم خیلی دیر به گروه وارش اضافه شدم و اصلا فرصت اینکه خیلی تمرین کنم را نداشتم، دو هفته اول دو سریال باهم تداخل پیداکرده بود و من مجبور بودم مدام بین لاهیجان و تهران در رفتوآمد باشم و بتوانم بر روی لهجه کاراکتر وارش نیز کار کنم. لهجه را سعی کردم از بومیهای آنجا یاد بگیریم، دوستی داشتم که مادرش گیلان زندگی میکرد با ایشان قرار میگذاشتم و تمرین میکردم، بازار لاهیجان میرفتم و سعی کردم میدانی لهجه رو یاد بگیرم. علاوه بر آن بازیگرانی که روبه روی من بودند و بیشترشان شمالی بودند و از آنها یاد میگرفتم. آقای تشکر، دو تا پسرهایم یوسف و جاوید (میلاد و مصطفی) و آقای رحیم نوروزی همگی خیلی به من کمک کردند و به من یاد دادند که درباره لهجه چه باید بکنم. درواقع لهجه گیلکی را میدانی آموختم.
- نقش جوانی و میانسالی شخصیت وارش را شما ایفا کردید. چرا نقش پیری این شخصیت به شما محول نشد؟ و با تغییر بازیگر همراه بود.
قبلا در یک سری از سریالها بازیگر تمام مقاطع سنی را بازی کرده بود و همین امر با انتقادهای بسیاری روبهرو شده بود. به همین دلیل شاید گروه حس کرد که تغییر بازیگر ریسک کمتری دارد. ضمن اینکه برای رسیدن من به شخصیت پیری وارش، گریم سنگینی لازم بود که با توجه به زمان کم و رطوبت هوا نگهداشتن گریم کار بسیار دشواری بود. همین دلایل باعث شد تا بازیگر شخصیت وارش در سنین پیری تغییر کند.
- وارش در زمان پخش از شبکه سوم سیما با واکنشهای مثبت و منفی بسیاری روبهرو شد. شما چه فیدبکی از مردم گرفتید و برخورد مردم با شما چطور بود؟
اولازهمه یک سری سو تفاهمهایی پیشآمده بود که من خودم آمادگیاش را نداشتم و دوست نداشتم که مردم گیلان از من ناراحت شوند. ولی خداراشکر بعد از 4 قسمت تمام این مشکلات رفع شد. واکنشها اولش برای همه گروه غیرمنتظره بود و انتظار نداشتیم اینگونه باشد ولی بعد خدا را شکر خیلی فیدبک های خوبی گرفتیم. در این سریال از مادران سرزمینم فیدبک های خیلی خوبی گرفتم و بسیاری از زنان بهخصوص زنان سرپرست خانوار باشخصیت وارش همزادپنداری کرده بودند. جالب بود که خیلی از گیلانیها و شمالی به من پیغام میدادند و وقتی از سریال رفتم هم هنوز پیامهایی برای من ارسال میشد که بسیار مثبت بود.
- خود شما باشخصیت وارش تا چه حد همزادپنداری کردید؛ مواجه این شخصیت با مشکلاتش و شیوه رویارویی با چالشهایش تا چه حد به شخصیت شما شباهت دارد؟
من از روزی که شخصیت وارش را خواندم بهشدت به آن علاقهمند شدم و عاشقانه دوستش داشتم؛ و چه قبل از اینکه بازیم در سریال شروع شود، چه زمانی که بازی میکردم و چه زمانی که بازیم تمام شد شخصیت را بسیار دوست داشتم. هنوز هم که هنوز است دلتنگ وارش میشوم و شاید وارش تنها نقشی باشد که تا الان بازی کردهام و دوست دارم دوباره بازیاش کنم. مواجه وارش با مشکلاتش خیلی شبیه شخصیت من بود مثلا اینکه وارش دوست دارد روی پای خودش بایستد و برای اهدافش میجنگد خیلی به خود من شبیه بود. به نظر من وارش یک شیرزن است و من از شیرزن بودنش خیلی خوشم میآمد و خیلی درکش میکردم و بهشدت با این شخصیت همزادپنداری کردم و واقعا الان دلتنگ وارش هستم.
- وارش قهرمان قصه و سریال است و کمتر پیش میآید که زنان قهرمان و شخصیت اصلی یک سریال یا فیلم ایرانی باشند. شخصیت یا قهرمان زن موردعلاقه شما در دیگر سریالها و فیلمها چه کسی است؟
خیلی اتفاق خوبی است که زنها هم قهرمان فیلم و سریالها و آثار هنری باشند چراکه نیمی از جمعیت کل دنیا را خانمها تشکیل میدهند و بزرگترین سهم یک زندگی که تربیت بچههاست به عهده زنان است. خیلی دوست دارم که بازهم چنین سریالهایی ساخته شود. از فیدبک هایی که از سریال وارش میگرفتم متوجه شدم که اکثر مادران ایرانی در سراسر کشور با او همزادپنداری کرده بودند و میگفتند که انگار خودشان را از بیرون میبینند. خیلی اتفاق خوبی است که کارهای بیشتری با این شکل ساخته شود که قهرمان زن داشته باشد و بهنوعی به مادرها ادای دین شود. من خودم خیلی این سبککارها را دوست دارم و اگر بازی در این کارها به من پیشنهاد شود واقعا دوست دارم حضور داشته باشم تا شاید زنانی که احساس میکنند زحماتشان دیده نشده با این اتفاق حالشان بهتر شود و خوشحال شوند.
- اگر شخصیتی مشابه وارش با همان سختیها و چالشها به شما پیشنهاد شود بازهم قبول میکنید؟
دوست ندارم کارهای شکل هم انجام دهم متأسفانه در خیلیها از کارهای ما مخصوصا در تلویزیون شخصیتهای زنی که نوشته میشود شبیه به هم هستند و من این مشکل را دارم که کاراکترها خیلی شبیه و نزدیک به هم نوشته میشود. دوست ندارم یک کار را تکرار کنم؛ اما اگر کاری باشد که بعدهای مختلفی نسبت به وارش داشته باشد با تمام چالشها و مشکلاتش برای من جذابتر است. بهعنوان یک بازیگر دوست دارم خودم را در فضاهای متفاوتی محک بزنم. من وارش را آنقدر دوستش داشتم که از بازی کردنش سیر نمیشوم ولی نقش متفاوت باشد خب بهتر هست.
- در چند مصاحبه گفته بودید که برای پیشرفت کاریتان مجبور به مهاجرت از اصفهان به تهران شدید. چرا اکثر هنرمندان مستعد اصفهانی که تعدادشان کم هم نیست برای ادامه فعالیت از اصفهان کوچ میکنند؟ و چرا فضای فعالیت در اصفهان برای هنرمندان مهیا نیست؟
بله متأسفانه مایی که در اصفهان یا شهرستانها کار میکنیم مجبور به مهاجرت هستیم. من خیلی دوست داشتم که در اصفهان کار کنم به خاطر اینکه به خانواده وابسته بودم و دوست داشتم در کنار خانوادهام باشم. بگذارید کمی گله کنم اتفاقی که در اصفهان میافتد این است که شبکه اصفهان از بچههای هنرمند اصفهان حمایت نمیکند. من حدود بیستتا سی تلهفیلم دارم که خودم اصلا ندیدمشان! چرا شبکه اصفهان نباید از بچههای اصفهان حمایت کند؟ یادم هست که بدترین زمانها سریالهای ما از شبکه اصفهان پخش میشد، زمانی که اصلا دیده نمیشد. مگر شبکه اصفهان نباید از هنرمندان اصفهانی حمایت کند؟
یکزمانی بود که تولیدات شهرستانها امکان پخش از شبکههای سراسری را داشتند از یکزمانی به بعد این قانون برداشته شد فکر میکنم بعد از سریال پیک راستان بود. پیک راستان از شبکه سه پخش شد و بعدازآن این قانون برداشته شد و گفتند تولیدات استانی در شبکههای استانی هر شهر پخش شود پس حالا باید شبکه اصفهان حمایتش را هنرمندان اصفهانی چند برابر میکرد ولی این اتفاق نیفتاد. ما کار میکردیم و کارمان را حتی خودمان هم نمیدیدیدم. لازمه هنر این است که تماشاگر داشته باشد و وقتی میبینید که حتی خودت کار و نتیجه تلاشت را نمیتوانی ببینی چون معلوم نبود کار چه میشود، با خودت فکر میکردی که بیهوده تلاش میکنی.
کوچکترین حمایت اگر نباشد تو با خودت فکر میکنی که با همه سختیهایش مهاجرت کنی. مهاجرات از اصفهان به تهران و دوباره از ابتدا شروع کردن کار آسانی نبود اما وقتی این مسائل را میبینی تمام سختیها را به جان میخری و به تهران مهاجرت میکنی.
- از زندگی در اصفهان نیز برایمان بگویید چه خاطراتی از اصفهان دارید؟ و برای چه چیز اصفهان بیشتر از همه دلتنگ میشوید؟
اصفهان بهترین شهر دنیاست و من به اصفهان بهشدت عِرق دارم. تمام خاطرات اصفهان جذاب است و آنجا همیشه بوی خانواده و وطن میدهد. خاطرههایم از هنرستان ایران که در خیابان سید علیخان بود از پیادهرویهای بعد از مدرسه در چهارباغ همگی خاطرات خوب من از اصفهان هستند. خیلی دلتنگ اصفهان میشوم و واقعا ناراحتم که نمیتوانم آنجا زندگی کنم.
- تابهحال نقشی بوده که آرزوی بازی کردنش را داشته باشید و با خودتان بگویید که ایکاش من این نقش را بازی میکردم؟
بله نقشهای خیلی خیلی زیادی بوده که نمیتوانم الان بگویم چون خیلی زیاد است.
- آرزوی همکاری با کدام کارگردان را دارید؟ و برای رسیدن به آن تلاش میکنید.
خیلی کارگردانها و نقشها هستند که دوست دارم در آنها حضور داشته باشم.
- شما تجربه ایفای نقش در چند فیلم سینمایی را نیز داشتهاید و اوایل فعالیتتان تئاتر نیز بازی کردهاید. بین تئاتر، سینما و تلویزیون کدامیک را بیشتر دوست دارید و ادامه راه در آن را بیشتر ترجیح میدهید؟
آنقدر که نقش برایم مهم است مدیوم (رسانه) مهم نیست نقش خوب چه در سینما، تئاتر یا تلویزیون باشد تفاوتی ندارد. مهم این است که نقش را دوست داشته باشم. دوست داشته باشم جای آن کاراکتر زندگی کنم و دنیایش را تجربه کنم و کاراکتر را آنقدر دوست داشته باشم که باجان و دل بازیش کنم
- در حال حاضر مشغول به چهکاری هستید؟
مشغول در بازی در یک سریال برای شبکه سه هستم. اجازه بدهید جزئیاتش را چند وقت دیگر اعلام کنم.
- و سخن پایانی؟
چون روزنامه شما مربوط به اصفهان هستم دوست دارم سخن پایانیام درباره اصفهان باشد. میخواهم درباره اصفهان صحبت کنم؛ و درخواست کنم از مسئولین و کسانی که این روزنامه را میخوانند که از بچههای اصفهان حمایت کنند؛ حمایت از دوستان هنرمند و همکارانم که در اصفهان خیلی کم است. همین باعث میشود که همه به فکر مهاجرت بیافتند و به تهران بیایند. همه آنها خانوادهدارند و مهاجرت به تهران برای همه سخت است. از شبکه اصفهان هم درخواست میکنم از هنرمندان اصفهانی حمایت کند و هوای آنها را بیشتر داشته باشد و پشت هنرمندان اصفهانی باشد.