خشکی زاینده رود، شوق زندگی را کم می کند
وقتی تمام هویت شهر اصفهان به خاطر جریان آب زاینده رود در آن است، خشکی آن مردم شهر را دچار افسردگی می کند.
اصفهان امروز، مرتضی نعمت اللهی، مجسمه ساز اصفهانی:
وقتی تمام هویت شهر اصفهان به خاطر جریان آب زاینده رود در آن است، خشکی آن مردم شهر را دچار افسردگی می کند. وقتی از کنار رودخانه رد می شوی، می بینی چهره مردم شادابی ندارد و تأثیر خشکی زاینده رود در روابط بین آدم ها قابل تشخیص است. با وجودی که چند سالی از خشک شدن زاینده رود می گذرد، هنوز کسی به خودش اجازه نمی دهد از کف بستر آن رد شود و گویی مردم نوعی حرمت برای بستر رودخانه قائل می شوند، اما این روزها با طولانی شدن خشکی زایندهر ود، قبح این کار هم دارد از بین می رود، گرچه اکنون هم اکثر مردم از روی پل رد می شوند، نه از کف بستر رودخانه.
متأسفانه متولیان به خشکی زاینده رود رسیدگی نمی کنند. کم آبی، دلیل بستن آب زاینده رود نیست، چون هرچقدر هم آب کم باشد، آنقدر هست که مجبور نباشیم آن را ببندیم، به ویژه که سلامت و حیات پل های تاریخی اصفهان هم به آبی که در رودخانه جریان می یابد، بستگی دارد. این پل ها با سازه ساروج ساختهشده که استحکام آن نیاز به رطوبت دارد و اگر آب نباشد، بهمرورزمان فرومی ریزند.
زاینده رود در طول تاریخ شهر اصفهان، اثر زیادی بر خلق اثر هنری در این شهر داشته است. درواقع خلق آثار هنری به یک وضعیت روحی و روانی خاصی نیاز دارد و هنرمند با شعفی ویژه یک اثر هنری را به وجود می آورد. صدای آواز کسانی که زیر پل خواجو می خوانند، با صدای جریان آب در زاینده رود معنا می یابد.
با وجود خشک شدن زاینده رود، مردم اصفهان هنوز کنار بستر رودخانه می نشینند و گویی با خودشان تصور وجود آب را در رودخانه می کنند و نوستالژی کنار آب بودن را دارند. آن ها به خاطر سایه درخت ها در پارک های کنار رودخانه نمی نشینند، بلکه کمبود آب آنها را به آنجا می کشاند و مردم حتی بر روی سکوهای کنار رودخانه خشک می نشینند. وقتی اینقدر به زندگی عمومی مردم بی توجهی می شود، شوق زندگی در آنها کاهش می یابد و خلاقیت معنای خود را از دست می دهد. گرچه این موضوع بهطور نسبی و نه مطلق است و در درازمدت تأثیرش معلوم می شود.