روسیاهی در عصر بیمهها
حسن روانشید| اگرچه کشور ایران از همان دهه سی به کنفدراسیون بیمهها پیوست تا اقشار جامعه و مشاغل مختلف بتوانند بهمرورزمان با عضویت در یک یا چند مرحله از تعهداتی که برایشان ارزان درمیآید خیال خود را از اتفاقات در پیش رو آسوده نمایند و این فلسفه اقتصادی و اجتماعی حسابشده و درست نیز به دیگر نهادهای خدمتگزار بپیوندد اما برخلاف رشد قابلملاحظهای که در دنیا داشت نتوانست آنگونه که باید شفافیت را سرلوحه روشهای خود در داخل نماید. هفتاد و اندی سال سابقه دراینباره که هنوز ساختمان اولین شعبه تأسیسشده آن قبل از احداث هتل عباسی واقع در نبش چهارباغ پابرجاست و بهمرورزمان به دهها نوع و روش و برندهای مختلف و شعب متعدد در سراسر کشور به کار خود ادامه داده، اگرچه از بعد مادی و فیزیکی ازدیاد فراوان یافتهاند و تبلیغات آنها افقهای روشنی را نوید میداد تا بهموقع حقوق بیمهگذار را بهصورت نقدی و یا اقساط دریافت نمایند ولی زمانی که نوبت اجابت فرا میرسد ضمن سختگیریهای فوقالعادهای که دارند و بالطبع هزینههای تازهای که برای
خسارتدیده ایجاد میکنند اما پرداختها دراینباره نمیتواند جواب سرمایههای ازدسترفته مادی، معنوی و جانی مخاطب را بدهد درحالیکه این امر در کشورهای بنیانگذار نهضت بیمه بهصورت دیگری است تا اگر حتی تاجر یا بازرگانی در قالب شرکتهای مرسوم ورشکست شد همه سرمایه ازدسترفته او در حمایت بیمهگذار بوده و اعاده میگردد. آنها کاری به نوع فعالیت و میزان ریسکپذیری آن ندارند بلکه قرارداد حمایت بیمهای را بر اساس درصد خطرات آن میبندند و در زمان تأمین نیز به عهد و بندبند موادی که امضاء کردهاند، عمل میکنند. اما در اینسو چنین نبوده زیرا اصولاً بسیاری از فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی مشمول بیمهها نمیشوند که این اولین کوتاهی است تا ریسک پذیران را از ورود به بعضی دامنههای خدماتی مأیوس نماید و ثانیاً اگر هم تعهدی پذیرفته شد. شرایط پرداخت خسارات را به صورتی تدوین و تنظیم میکنند تا درهرصورت بیمهگذار منافع خود را حفظ کرده و تنها رقمی از درآمدها بر ارزشافزوده را به بیمهشده بپردازند که البته دریافت آن نیز کفش آهنین، عمر نوح و ارادهای محکم میطلبد تا طرف مقابل خسته و درمانده نشود. سرگذشت بیمه در کشور ناگفتنی بوده که اگر
انجام میشود بر اساس فشار آییننامههایی است که برای پیشرفت روند کار به کارفرمایان تحمیل میشود و تأمین اجتماعی یکی از این ارگانهاست که اگرچه این سازمان عریض و طویل با سابقهای شصتساله و ثروتی کلان هنوز نتوانسته است آن باشد که باید اما در مقابل هرچند وقت یکبار بوی ورشکستگی یکی از زیرمجموعههای شستا مشام مالکان آن یعنی بیمهشدگان و بازنشستگان تأمین اجتماعی را نوازش میدهد تا سایههای نگرانی بر سرشان گسترش یابد. البته امثال این بیمهها یکی دو تا نیست تا از هر سو فشار کمبودهای کاذب خود را بر معیشت بیمهشده تحمیل کنند و برای نمونه از سروته تعهدات خود بزنند که دیدیم چگونه بهمنظور پرداخت حق بیمه دوران کرونا بیکار شدگان را تا شش ماه سرگردان دریافت حقوق خود نمودند و امروز که میبینند چگونه ولینعمتهایشان به دلیل معضلات تأمین معیشت خانواده از پس پرداخت هزینه تست کرونا برنمیآیند به اجرای تعهد خود دراینباره تن در نمیدهند! دو هفته قبل بود که بیمههای سلامت و تأمین اجتماعی در اطلاعیهای، تست PCR را رایگان اعلام کردند اما با گذشت زمان از این طرح هنوز خبری نیست و حالا معلوم میشود که گویا بیمههای پایه از عدم دریافت
هزینه تست یا حتی پوشش درصدی از آن پشیمان و شیوهنامه مربوط به رایگان شدن آن را ابلاغ نکردهاند. چرا که با یک حساب سرانگشتی به صرافت افتادهاند که این کار برایشان گران تمام میشود! حالا مقتدایی نایبرئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارج مجلس در نامهای به وزیر بهداشت تأکید میکند که هرچه سریعتر شیوهنامه مربوط به رایگان شدن تست PCR ابلاغ گردد تا با سربهزیر شدن پیک پنجم و افزایش واکسیناسیون به در شود که تا امروز از مرز ۲۵ درصد گذشته و میتوان به مهار ویروس برای ورود به موج ششم امیدوار بود اما در کنار ضرورت واکسیناسیون گسترده جمعیت بالای ۷۰ درصد بهمنظور کنترل ویروس، غربالگری و بیماریابی وسیع از طریق تستهای تشخیصی از ضروریات اجتنابناپذیر میباشد زیرا باوجوداینکه بعد از ۱۸ ماه از همهگیری کرونا تاکنون حدود سی میلیون و پانصد هزار آزمایش تشخیص کووید ۱۹ انجام پذیرفته که هزینه بخش اعظم این تستها را جامعه علیرغم بیمه بودن از جیب خود و کسر کردن از سفره معیشت پرداختهاند حالآنکه تعهد بیمهها مبنی بر اینست که مطیع نظرات مقام معظم رهبری باشند که یک بیمهشده تنها از درد خود رنج بکشد و نگران هزینههای آن نباشد. امروز
با ورود پیاپی واکسن از خارج از کشور و همچنین وسعت یافتن تولید داخل میرود تا بهگونهای بر ویروس مسلط شده و نگرانیها بهصورت قابلملاحظهای مرتفع شوند و محدودیتها همچون ممنوعیت تردد شبانه حذف گردند اما بار دیگر نشان میدهد اعتماد به اینگونه حمایتها تحت عنوان بیمه سلامت و تأمین اجتماعی تکیه بر بادی بیش نیست و روسیاهی برای زغال خواهد ماند!
ادامه دارد
ادامه دارد