وقتی طول و عرض خانوادهها آب میرود
تازهترین آمار اداره کل ثبتاحوال استان اصفهان از کاهش ۲۱ درصدی تولد نوزادان در استان در هشت ماهه سال جاری حاکی است و در این مدت ۴۲ هزار و ۴۴ نوزاد در استان اصفهان متولدشدهاند.
گروه جامعه| این در حالی است که در هشت ماهه نخست سال گذشته ۵۰ هزار و ۹۱۱ نوزاد در استان اصفهان متولدشدهاند.
کاهش تولد نوزادان را با نگاه فرزند آوری باید مشاهده کرد و پرسید چرا این روزها با وجود تأکید بسیار بر افزایش جمعیت جوان و تا جای ممکن جلوگیری از سالمندی پیش روی جامعه، زوجهای جوان بسیاری به دلایل مختلف تمایل خود را به فرزند آوری یا تعدد فرزند ازدستدادهاند؟
در همین راستا دکتر اصغر کیهان نیا بیان میکند در 50 سال گذشته که زندگی خانوادهها استقلال یافت، زندگی آپارتمانی رونق گرفت که موجب شد جوانها کمتر به داشتن فرزند فکر کنند. او همچنین به برنا گفت: مشکلات اقتصادی و نوسانات بحرانهای اجتماعی تأثیر بسزایی در روند قطعیت این تصمیم برای زوجین دارد. فرزند آوری بدون شک هزینههای بالایی ازجمله هزینههای زایمان، مخارج ضروری برای بزرگ کردن یک کودک و هزینههای فرستادن فرزندان به مدرسه و دانشگاه دارد که در کنار بسیاری دیگر از مخارج والدین را ملزم میکند قبل از هر تصمیمی برای بچهدار شدن وضعیت مالی خانواده را ارزیابی کنند و درنتیجه با وجود تمایل به داشتن فرزند، ترجیح میدهند قبل از آن شرایط مالی خود را بهبود بخشند. این مشاور خانواده در ادامه گفت: شاغل بودن بانوان و حضور آنان در بازار کار فرصتها را برای پرورش دادن فرزند کاهش داده است. از طرفی ترس خانوادهها از تربیت فرزندان در جامعهای که بعضا میبینند درگیر نوسانات است موجب میشود که از آوردن فرزند چشمپوشی کنند. هرچقدر شرایط اقتصادی بهبود یابد و کاهش آمار بیکاری داشته باشیم در ادامه شاهد علاقهمندی زوجها به فرزند آوری خواهیم بود. او در پاسخ به این سؤال که چه راهکارهایی در این زمینه وجود دارد اظهار داشت: پایین آوردن توقعات و کم کردن تجملات و تشریفات و چشم و همچشمیها و تشویق به زندگی آسان میتواند یکی از راهکارهای مناسب برای حل این مشکل باشد.
این جمعیت شناس به همراهی بخش خصوصی در اعمال سیاستهای جمعیتی تأکید كرد و افزود: اگر بخش خصوصی در اجرای سیاستها همكاری نداشته باشد، به اهداف تعیینشده دست نمییابیم بهعنوان نمونه در مورد مرخصیهای زایمان یا ارائه خدمات به مادران شاغل چون زنان در بازار كار نقش فعالانه دارند باید موردحمایت قرار گیرند در غیر این صورت این مسئله میتواند به مانعی برای تحقق اهداف سیاستهای افزایش جمعیت تبدیل شود.
کاهش تولد نوزادان را با نگاه فرزند آوری باید مشاهده کرد و پرسید چرا این روزها با وجود تأکید بسیار بر افزایش جمعیت جوان و تا جای ممکن جلوگیری از سالمندی پیش روی جامعه، زوجهای جوان بسیاری به دلایل مختلف تمایل خود را به فرزند آوری یا تعدد فرزند ازدستدادهاند؟
در همین راستا دکتر اصغر کیهان نیا بیان میکند در 50 سال گذشته که زندگی خانوادهها استقلال یافت، زندگی آپارتمانی رونق گرفت که موجب شد جوانها کمتر به داشتن فرزند فکر کنند. او همچنین به برنا گفت: مشکلات اقتصادی و نوسانات بحرانهای اجتماعی تأثیر بسزایی در روند قطعیت این تصمیم برای زوجین دارد. فرزند آوری بدون شک هزینههای بالایی ازجمله هزینههای زایمان، مخارج ضروری برای بزرگ کردن یک کودک و هزینههای فرستادن فرزندان به مدرسه و دانشگاه دارد که در کنار بسیاری دیگر از مخارج والدین را ملزم میکند قبل از هر تصمیمی برای بچهدار شدن وضعیت مالی خانواده را ارزیابی کنند و درنتیجه با وجود تمایل به داشتن فرزند، ترجیح میدهند قبل از آن شرایط مالی خود را بهبود بخشند. این مشاور خانواده در ادامه گفت: شاغل بودن بانوان و حضور آنان در بازار کار فرصتها را برای پرورش دادن فرزند کاهش داده است. از طرفی ترس خانوادهها از تربیت فرزندان در جامعهای که بعضا میبینند درگیر نوسانات است موجب میشود که از آوردن فرزند چشمپوشی کنند. هرچقدر شرایط اقتصادی بهبود یابد و کاهش آمار بیکاری داشته باشیم در ادامه شاهد علاقهمندی زوجها به فرزند آوری خواهیم بود. او در پاسخ به این سؤال که چه راهکارهایی در این زمینه وجود دارد اظهار داشت: پایین آوردن توقعات و کم کردن تجملات و تشریفات و چشم و همچشمیها و تشویق به زندگی آسان میتواند یکی از راهکارهای مناسب برای حل این مشکل باشد.
کمتحملی تکفرزندها
در شرایطی که فرزند آوری این روزها به سمت تکفرزندی سوق پیداکرده و بیشتر زوجها تمرکز و امکانات خود را صرف یک فرزند میکنند نیز یک روانشناس حوزه خانواده تصریح کرد: دشواریهای اقتصادی، مسائل تحصیلی و اشتغال بانوان و افزایش سن ازدواج از دیگر عوامل رشد فرهنگ تکفرزندی در خانوادههاست. سمانه علی نژاد دراینباره به ایسنا گفت: تکفرزندها نمیتوانند ناامیدی و فشارهای روحی و روانی را تحمل کنند و به برقراری روابطی علاقه دارند که دربرگیرنده منافع آنها باشد. او با اشاره به اینکه کودکی که در خانواده تکفرزند زندگی میکند دیرتر به بلوغ روحی و روانی خواهد رسید، افزود: این کودکان درونگرا بوده و نمیتوانند احساسات خود را با دیگران در میان بگذارد و همیشه نوعی ضعف را در خود خواهند دید. این روانشناس یکی دیگر از مشکلات تکفرزندان را خودکمبینی و اعتمادبهنفس ضعیف دانست و گفت: نشانه این عدم اعتمادبهنفس را میتوان در سالهای اولیه زندگی کودک و ورود آنان به مهدکودک و مدرسه در برقراری با همسنوسالانش مشاهده کرد. لجبازی، کمتحملی، سرخوردگی، آسیبهای رفتاری و نداشتن برخی احساسات از دیگر پیامدهای روحی و روانی تکفرزندان است. علی نژاد با تأکید به اینکه در میان آموزههای دینی نهتنها به تکفرزندی توصیه نشده است بلکه با آن مخالف نیز کرده است، افزود: دولت باید با برنامهریزی و حمایتهای مالی از فرزند آوری و ارائه مشاورهها در پی رشد جمعیت کشور گام بردارد. سیاستهای غلط و بدون برنامه دولتها در کاهش فرزند آوری و کنترل جمعیت نخستین عامل برای نهادینه شدن تکفرزندی در خانوادههای ایرانی است و او با اشاره به اینکه تکفرزندی اگرچه موضوع جدیدی نیست ولی در جامعه ما در سالهای اخیر گسترش چشمگیری داشته است، تصریح کرد: سیاست غلط فرزند کمتر، زندگی بهتر در دهههای اخیر در جامعه رواج پیدا کرد و باعث شد امروز جامعه با کاهش جمعیت روبرو شود و خانوادههای دارای یک فرزند بهوفور در جامعه دیده شود و میتوان خطا بودن این سیاست را مشاهده کرد.افزایش نرخ باروری در سیاستهای جمعیتی
آنچه اکنون در مورد فرزند آوری مورد بحث و بررسی در شاخه سیاستهای جمعیتی بررسی و تدوینشده و برای آن برنامهریزی میشود. در همین راستا سال گذشته رئیس موسسه مطالعات جمعیتی كشور گفت: فاصله بین ازدواج و تولد نخستین فرزند به 5/4 سال و به سن جانشینی رسیده است و اگر تأخیر در فرزند آوری بیشتر شود، نرخ باروری افت میکند و نوعی آسیب در عرصه جمعیتی به شمار میآید. محمد جلال عباسی شوازی افزود: سیاستهای جمعیتی باید به نحوی باشد كه نرخ باروری را افزایش دهد یا حداقل در وضعیت موجود حفظ كنند اما این كار باید با حفظ رفاه، آرامش، سلامت زنان، توجه به آموزش و اشتغال همراه باشد. او با اشاره به سیاستهای جمعیتی كشور اظهار داشت: این سیاستها شامل 14 بند است و مسائل مختلفی مانند باروری، بهداشت باروری، تحكیم خانواده، مسائل مربوط به جوانان، سالمندان، مهاجرت و محیطزیست، مناطق حاشیهای و مرزی و رصد جمعیت را در برمیگیرد كه در هرکدام از اینها قوت و برخی ضعف و آسیب وجود دارد. مجموع سیاستهایی كه باعث كاهش باروری میشود، مانند تأخیر در تشكیل خانواده، بالا رفتن سن ازدواج، تأخیر در به دنیا آوردن نخستین فرزند و فاصله تولد فرزند نخست با فرزند بعدی خانواده در تعیین نرخ باروری بسیار مهم است. عباسی شوازی گفت: بر خلاف برخی تصورات، تداوم سطح فعلی باروری در سطح جانشینی به معنای رسیدن به رشد جمعیتی صفر یا منفی در آینده نزدیك نیست و با توجه به اینكه نسل متولدان بعد از انقلاب هنوز در سنین باروری قرار دارند، در دهههای آینده نیز جمعیت با رشد مثبت افزایش مییابد. این استاد دانشگاه تهران اظهار داشت: ممكن است تعداد موالید در سالهای آینده نسبت به قبل كاهش داشته باشد و بهتبع آن رشد جمعیت هم بهاندازه دهههای پیش از آن نباشد اما بااینحال برای حفظ سطح موجود باروری و افزایش احتمالی آن ارائه برنامههایی با اولویت تسهیل شرایط ازدواج جوانان و حمایت از فرزند آوری ضروری است. عباسی شوازی به یكی از شاخصهای باروری اشاره كرد و افزود: شاخص محاسبه احتمال فرزند آوری نشان میدهد زنان در سن فرزند آوری هر فرزند خود را با چه احتمالی و با چه فاصله زمانی از ازدواج یا فرزند قبلی به دنیا میآورند و محاسبه احتمال فرزند آوری برای هرکدام از رتبههای تولد میتواند در تعیین سطح باروری گذشته، حال و آینده مؤثر باشد. در سال 69، احتمال به دنیا آوردن فرزند نخست پس از ازدواج بیش از 95 درصد بوده اما از اواخر دهه 70 این احتمال اندكی كاهش یافت و در سال 88 به 93 درصد رسید. در دهه 70 نیز احتمال به دنیا آوردن فرزند دوم حدود 95 درصد بوده كه این عدد در سال 80 به حدود 80 درصد كاهش یافته است. عباسی شوازی با تأکید بر اینكه اعمال سیاستهای جمعیتی برای افزایش جمعیت نباید به آسیبهای بهداشت باروری زنان منجر شود، افزود: برخی افراد غیر کارشناس میگویند كه برنامههای تنظیم خانواده باعث كاهش باروری و افت جمعیت میشود و با این دیدگاه برنامههای تنظیم خانواده را حذف میکنند. دیدگاه حذف آموزش تنظیم خانواده برای افزایش نرخ باروری نادرست است و ارائه نشدن این آموزشها به جوانان باعث میشود تا زنان باروری ناخواسته داشته باشند و تجربه نشان داده است كه درصد قابلتوجهی از این نوع باروریها به سقطجنین منجر میشود بنابراین اگر خدمات تنظیم خانواده بهدرستی به این افراد ارائه نشود ممكن است به سلامت زنان بویژه دختران تازه ازدواجکرده لطمه وارد كند. این جمعیت شناس خاطرنشان كرد: تشكیل خانواده و تمایل به فرزند آوری نیازمند شرایطی است اما برخی افراد بیشازحد بر ضرورت فرزند آوری تأکید میکنند و این در حالی است كه برای ارتقای نرخ باروری باید سیاستهای جمعیتی بهعنوان مجموعه مدونی در جهت بهبود وضعیت زندگی مردم در نظر گرفته شود. وقتی این موضوع را سیاست جمعیتی تلقی كنیم، آنگاه افزایش باروری تنها بخشی از سیاستهای جمعیتی است و كیفیت زندگی، آموزش، اشتغال، سلامت، بهبود محیطزیست، شرایط مناطق حاشیهای و مرزی نیز موردتوجه قرار میگیرد اما اگر تنها افزایش باروری مورد تأکید قرار گیرد و سایر موارد در سیاستهای جمعیتی پیگیری نشود، این روند به آسیب جمعیتی منجر میشود. تعدیل جمعیت، گاهی نیاز به افزایش و گاهی نیاز به كاهش دارد و تا زمانی كه به ابعاد دیگر سیاستهای جمعیتی ازجمله سلامت، آرامش، امنیت اجتماعی، امنیت اقتصادی، بهبود محیطزیست و رفاه مردم توجه نشود، مردمگرایشی به فرزند آوری ندارند و این مسئله هم به آسیب تبدیل میشود. دولت مسئول و متولی پیادهسازی سیاستها ازجمله سیاستهای جمعیتی است اما همه امور نباید معطوف به اقدامات دولتی شود زیرا اگر سیاستهای جمعیتی بعد از بالا به پایین به خود بگیرد و مردم مشاركت و آگاهی نداشته باشند در اجرای آنها موفقیتی حاصل نمیشود.این جمعیت شناس به همراهی بخش خصوصی در اعمال سیاستهای جمعیتی تأکید كرد و افزود: اگر بخش خصوصی در اجرای سیاستها همكاری نداشته باشد، به اهداف تعیینشده دست نمییابیم بهعنوان نمونه در مورد مرخصیهای زایمان یا ارائه خدمات به مادران شاغل چون زنان در بازار كار نقش فعالانه دارند باید موردحمایت قرار گیرند در غیر این صورت این مسئله میتواند به مانعی برای تحقق اهداف سیاستهای افزایش جمعیت تبدیل شود.