درست شنیدن چیست؟

ما می‌توانیم با یک یا دو سال مطالعه دقیق شنوایی از چهار دوره مهم موسیقی و هنر اروپا به یک سطح درستی از شنیدن برسیم که سعی ما در طی یادداشت‌های هفتگی، همین نقدها و معرفی برخی از آثار مهم هر دوره هستند.

درست شنیدن چیست؟

داوود امیری پوده: ما در طول شبانه‌روز با سروصداهایی روبه‌رو هستیم به‌عنوان موسیقی، البته به‌جز آلودگی صوتی که از هر طرف بر ما نازل می‌شود که از بلبشوی یک شهر در حال رشد خبر می‌دهد. بیشتر بازار را موسیقی پاپ و رپ احاطه کرده است و کلمه بازار برازنده چنین موسیقی ضعیفی است که از هنر هرروز دورتر و دورتر می‌شود تا به پول و شهرت و رفع تکلیف نزدیک‌تر شود. در اینجا قصد بر خرده گرفتن نیست، موسیقی که شنیده می‌شود این انتقادها را در نگارنده ایجاد می‌کند. وقتی می‌بینیم در کشورهای توسعه‌یافته موسیقی از احترام و جایگاه درستی برخوردار است و ریتم و هارمونی درستی در گوشه گوشه کشورهایشان چه از صنعت چه از سیاست و چه از خود هنر شنیده می‌شود. پس با این مقدمه کمی باید تأمل کرد که چه باید بشنویم و چه چیزی می‌تواند ما را به یک کشور مدرن نزدیک‌تر کند. هدف، حذف سلیقه نیست بلکه نیاز است تا با مفهوم دقیق مطالعه شنوایی آشنا شویم و همانطور که در بسیاری از موارد با کمک غرب و یا اعتماد به منتقدین به جایگاه درستی از کمال و پختگی رسیده‌ایم در موسیقی هم بتوانیم حرفی برای گفتن داشته باشیم و صدایی برای شنیدن باشیم نه مشتی موسیقی پاپ که حتی نمی‌تواند ازلحاظ محتوا و فرم با یک موسیقی متوسط اروپایی برابری کند. طبعاً هر سرزمینی موسیقی سنتی و فولک خود را دارد و همیشه در حفظ و شکوفایی آن تلاش می‌کند روی سخن نیز اینجا با موسیقی‌دانان سنتی و آثاری که تولید می‌کنند، نیست. انتقادی که مطرح می‌شود بیشتر مربوط به رادیوتلویزیون و چیزی است که از ضبط‌های خانگی و ماشین‌ها شنیده می‌شود و مردم ما مجبور هستند آنها را بشنوند، چون گزینه دیگری روی میز نیست و محکوم‌به شنیدن هستیم.

پس ابتدا شنیدن یک موسیقی درست مهم است و راه درازی تا خلق اثر مانده تا موسیقی‌دان و خواننده موسیقی پاپ به نقطه‌ای برسد که اثری ماندگار تولید کند نه کالا. موسیقی اروپا با گذر از دوره قرون‌وسطی و با تکیه‌بر مضامین دینی و خرد و عرفان مسیحی به درجه‌ای از اعتلا و روانبخشی رسید که ما هم‌اکنون شاهد شکوفایی رنگارنگ آن در هر سبکی هستیم؛ این نشان از تفکر و ممارست دارد و ما هم می‌توانیم مانند ژاپن یا روسیه با کمک گرفتن از دانش چهارصدساله کشورهایی چون آلمان ایتالیا و فرانسه به یک نوای دلنشین و موسیقی ماندگاری در دل تاریخ دست‌یابیم. مطالعه شنوایی یعنی همین، یعنی اینکه مخاطب می‌تواند با گشتی در اینترنت با واژه درست موسیقی که از تأمل و احساس و از همه مهم‌تر از تفکر برمی‌خیزد دست یابد و از زندگی خود بیشتر از گذشته لذت ببرد و ملودی‌ها او را به سرزندگی و جاودانگی هدایت کند نه یاس و شکست‌های عشقی. ما می‌توانیم با یک یا دو سال مطالعه دقیق شنوایی از چهار دوره مهم موسیقی و هنر اروپا به یک سطح درستی از شنیدن برسیم که سعی ما در طی یادداشت‌های هفتگی، همین نقدها و معرفی برخی از آثار مهم هر دوره هستند. پس از شنیدن و کار کردن بر این دوره‌هاست که مخاطب در خود کمی تأمل می‌کند و با خود می‌گوید پس سهم سرزمین ما در موسیقی البته به‌جز هنر بومی و فولک کجاست. پس سروصداهایی که هرروز و هر شب از همه طرف شنیده می‌شود چیست و آیا نامش موسیقی است. موسیقی را کمی که نه خیلی باید بیشتر از این نوع برخوردها جدی گرفت و فقط برای نمونه اگر به آمار تصادفات و مرگ‌ومیر در جاده‌ها توجه کنیم به‌جای پیدا کردن مقصر باید در ابتدا به ضبط‌صوت ماشین مراجعه کنیم که چه چیزی او را در این سطح از هیجان رسانده و پا چطور بر پدال گاز فشرده‌شده، از طریق اصواتی که حامل هیچ‌گونه محتوا و تأملی نیستند جز جو گیرکردن و شدن.

هنر باروک آمیزه‌ای از خردگرایی زیبایی و معنویت در هنر

به‌هرروی حاشیه نرویم و به هنر باروک بپردازیم. موسیقی باروک می‌تواند اولین و بهترین نقطه‌ای باشد برای آشنایی مخاطب غریب با موسیقی درست آن‌هم دلایلی دارد چون ریتم‌ها و ملودی‌های ساده اما غنی از احساس. پیدایش هارمونی و تأثیر بسزای آن بر روحیه شرقی ما و از همه مهم‌تر مضامین و زیبایی که در هنر باروک چه از نقاشی و معماری تا تفکر و موسیقی باروحیه ما همسازتر و هماهنگ‌تر است. در دوره باروک اپرا توسط کلودیو مونته وردی شکل گرفت و متن و موسیقی همزمان مخاطب را ازخودبی‌خود کرد. از موسیقی‌دانان بزرگ این دوره می‌توان از باخ، هندل، کورلی، ویوالدی، آلبینونی و پرسل نام برد و با شنیدن چند ماه به‌صورت دوره‌ای می‌توان گامی به جلو برداشت و رمز ورود به دنیای بتهوون یا کلاسیک را درک کرد.



ارسال نظر

New Project اخرین اخبار
New Project پربیننده‌ترین اخبار