خون سرخ رمضان بهپای انقلاب سبز
رمضان همواره آبستن حوادث بوده است؛ حوادثی که انقلاب و اسلام را در مسیر هر چهبهتر خویش قرار داده است
رمضان همواره آبستن حوادث بوده است؛ حوادثی که انقلاب و اسلام را در مسیر هر چهبهتر خویش قرار داده است؛ از شهادت مولا علی(ع) که مظلومیت بیشازپیش اسلام را نشان داد تا دوران انقلاب که 5 رمضان چونان نگینی بر حلقه زرین سال 57 میدرخشد 5 رمضانی که به اعتقاد بسیاری از مبارزان انقلاب اسلامی را رقم زد. حماسهای که به گفته حجتالاسلام سالک که از مبارزان بنام آن دوران بوده است: «بهاینترتیب شکل گرفت که تعدادی از انقلابیان زیر سختترین شکنجههای ساواک اصفهان قرار داشتند و مادران این زندانیان با یک برنامهریزی تنظیمشده به سمت منزل آیتالله خادمی حرکت کردند و در آنجا بهعنوان پناهگاه حضور پیدا کردند و در بیرون منزل آیتالله خادمی مستقر شدند. تحصن این خانوادهها حدود 15 روز طول کشید و در این جلسات من و خانوادهام نیز از نزدیک با این مادران ارتباط داشتیم و روزها برای این مادران مقاله خوانده میشد و به این شکل تقویت روحی میشدند.» سالک دراینباره ادامه میدهد: «مردم هم برای دیدن این خانوادهها به منزل آیتالله خادمی میآمدند و بهاینترتیب آرامآرام به دنبال این دیدارها حرکتی شروع شد و با جمعی از مردم به سمت منزل آیتالله خادمی حرکت کردیم و وارد خانه وی شدیم و بهتدریج جمعیت زیادی اضافه شدند و هرروز صبح سخنرانها سخنرانی داشتند و آنجا کانون انقلاب و اسلام شده بود.» در این میان بازداشت آیتالله سید جلال طاهري روحاني مبارز و امام جماعت اين شهر بر این تجمعات سمتوسوی بهتری میدهد؛ مردم ضمن محكوم كردن جنايات مأموران شاه خواستار آزادي بیقیدوشرط حجتالاسلام طاهري شده بودند. آن بازداشت و اين تحصن زمينه تعطيل حوزههاي درس و نمازهاي جماعت مساجد اصفهان را فراهم ساخت. در پي اين تحولات بازار اصفهان نيز تعطيل شد و بازاريان و اصناف نيز به جمع تحصنكنندگان پيوستند و درگيري ميان مردم و مأموران در نقاط مختلف اصفهان بهتدریج شدت گرفت. روز دهم مرداد يعني فرداي بازداشت حجتالاسلام طاهري و پس از شروع درگیریها جلسه مهمي ميان فرماندهان نظامي، انتظامي و امنيتي اصفهان برگزار شد. در اين جلسه راههای رويارويي با مردم در روزهاي آينده بررسي شد. ازجمله ضرورت استفاده از ماشینهای آبپاش، استفاده از بالگردهای هوانيروز و استفاده از توپخانه، موردبررسی قرار گرفت. در روز 11 مرداد سرتيپ مصطفايي رئيس شهرباني در نامهاي محرمانه براي سرلشكر ناجي از وي درخواست كرد بخشي از نيروي پرسنلي ارتش بهعنوان قواي كمكي در اختيار شهرباني اصفهان قرار گيرد تا بتوانند با اغتشاشهای احتمالي در جامعه به مقابله برخيزند. در آن زمان علاوه بر موضوع بازداشت آیتالله طاهري و تحصن در منزل آيتالله خادمي، موضوع برگزاري مجالس متعدد سوگواري براي مرحوم شيخ احمد كافي و مرحوم آيتالله ملاعلي معصومي كه چند روز پيش از آن رحلت كرده بودند، خود بر التهاب جامعه و بسيج مردم افزوده بود. تظاهرات خياباني پراكنده، حمله به مشروبفروشيها، ساختمان حزب رستاخيز و شعب بانك صادرات كه توسط هژبر يزداني بهایی معروف خریداریشده بود و ديگر اماكن وابسته به رژيم شاه بهطور روزمره ادامه داشت. در اين ميان ساواك اصفهان همهروزه از طريق تماس با بعضي نزديكان آيتالله خادمي تلاشهایی را براي پايان بخشيدن به تحصن در منزل ايشان به عمل ميآورد. روز 12 مرداد، سرتيپ تقوي رئيس ساواك اصفهان در نامهاي كه نسخههايي از آن را براي سرلشكر ناجي فرمانده پادگان اصفهان، سرتيپ مصطفايي رئيس شهرباني اصفهان، سرتيپ بنيفضل فرمانده ژاندارمري اصفهان ارسال داشت تصريح كرد كه همهروزه از نقاط مختلف شهر و حتي از شهرکهای اطراف اصفهان، افرادي براي پيوستن به متحصنين در منزل آيتالله خادمي به اين منطقه درحرکت هستند و آيتالله نيز بر همبستگي و اقدامات دستهجمعی و ادامه تعطيل مساجد، مغازهها و بازار تأكيد كردهاند. در اين نامه از گيرندگان درخواست اعزام نفرات تقويتي براي كمك به قواي شهرباني شده بود. در اين ميان درگیریهای روزمره ميان قواي امنيتي با مردم همهروزه ادامه داشت و همهروزه با شهادت چند نفر از مردم همراه بود. شهادت هر كس نيز خود عاملي بر تشديد اعتراضات خياباني مردم ميشد؛ اما منابع نظامي و انتظامي همواره در گزارشهاي منتشره خويش تلاش ميكردند، تحصن و حركت اعتراضآمیز مردم را عامل حوادث خشونتبار معرفي كنند. علاوه بر اين ساواك تلاش ميكرد به كمك بعضي افراد موجه، چنين القا كند كه امام خميني در نجف، اوضاع اصفهان را زیر نظر دارند و معتقدند كه تحصن در منزل آيتالله خادمي بايد خاتمه يابد. در روز 14 مرداد، سرتيپ تقوي رئيس ساواك اصفهان در گزارشي، با فضاسازي براي شدت عمل در برابر تجمعكنندگان در منزل آيتالله خادمي، مدعي شد «نمايندگان طبقات مختلف با تلگرافهای متعدد به شاهنشاه خواستار تعقيب همه ماجراجويان و كساني كه به نام اسلام اين اعمال شنيع را انجام ميدهند شدهاند». روز 15 مرداد مصادف با آغاز ماه مبارك رمضان بود. امام خميني به اين مناسبت پيامي انتشار دادند و در آن با اشاره به قيام مردم اصفهان فرمودند «امروز ملت شجاع و به پا خاسته ايران شاهد موج عظيم ضدشاهي كه براثر يكي ديگر از اعتصابات بزرگ اصفهان در پشتيباني از روحانيت و در اعتراض به اعمال غيرقانوني و انساني رژيم است؛ بايد از هر فرصت استفاده نمود و اجتماعات را هر چه بيشتر عظيم و فشرده كرد و هرچه بيشتر خیانتها و جنايات شاه را برملا کرد.» فرداي اين روز گزارشي از ساواك منتشر شد كه در آن با اشاره به توزيع اعلاميههايي مقابل منزل آيتالله خادمي به موضوع همبستگي نيروهاي مسلح با مردم اشارهشده بود. روز 19 مرداد و در آستانه برقراري حکومتنظامی، سرتيپ تقوي رئيس سازمان اطلاعات و امنيت اصفهان در اطلاعيهاي محرمانه كه نسخهاي از آن براي سرلشكر ناجي فرمانده توپخانه و پادگان اصفهان ارسال شد با اشاره به حمله به سينماها، بانکها و ساختمانهای دولتي، خواستار بسيج گشتهای مسلح شبانه در شهر شد. وي در اين اطلاعيه بدون اشاره به حکومتنظامی ساعات موردنیاز براي چنين گشتهایی را 8 شب تا 7 صبح روز بعد، اعلام كرد. امروز سرانجام تحصن در منزل آيتالله خادمي خاتمه يافت ولي مردم بهمحض خروج از منزل و كوچههاي اطراف، با آرايش جنگي نيروهاي نظامي و انتظامي كه از قبل بيت مشاراليه و كوچهها و خیابانهای اطراف را به محاصره درآورده بودند روبرو شدند. اين آرايش بهسرعت به درگيري انجاميد و متحصنين از هر طرف خود را در حلقه نظاميان ديدند. از تعداد شهدا و مجروحين اين درگيري گزارش دقيقي در دست نيست ولي از قول ناظران گفته شد بیمارستانهای اصفهان براي نجات مصدومين از مردم درخواست خون كرده بودند. سرتيپ مصطفايي رئيس شهرباني در اطلاعيهاي كه نسخههايي از آن براي مقامات لشكري و كشوري اصفهان ارسال شد، به حمله گسترده مردم به سينماها، بانکها، ادارات، مغازهها و ساير اماكن عمومي و دولتي اشاره كرد. وي تعداد تلفات مردمي را دو كشته و يونايتدپرس تعداد آنها را پنج نفر و مردم تعداد تلفات را بسيار بيشتر از اين ارقام اعلام كردند. به نظر ميرسيد رويارويي نظاميان با متحصنين اقدامي عمدي براي بهرهبرداریهای بعدي بوده است. حجتالاسلام سالک دراینباره آمار دقیقی دارد که پیش از آن کمتر جایی ذکرشده است «این اقدام به عملیات حکومتنظامی که بهوسیله تیمسار ناجی صورت گرفت منجر شد و اولین حکومتنظامی ایران در اصفهان تشکیل شد که این حکومتنظامی چهار شهید بر جای گذاشت. شهیدان این حکومتنظامی عبارت بودند از شهید دوازدهامامی که پشتیبان منزل آیتالله خادمی بود، شهید مغربی که در چهارباغ خواجو شهید شد، شهید موحدیان در خیابان آب 250 و شهید نم نبات. در خیابان ابنسینا.» درهرحال تخليه خانه آيتالله خادمي چه به قول منابع مردمي به درخواست سران تحصن صورت گرفته باشد و چه به قول اسناد ساواك، با تهديد و ارعاب حكومت صورت گرفته باشد خروش مردم را به خاطر شهدايي كه داده بودند خاموش نكرد. در اين روز مردم با قوطيهاي حاوي بنزين به مركز شهر حمله كردند و نفربرهاي پليس و تعدادي از بانکها و سينماها را به آتش كشيدند. با اين حادثه كه بعدازظهر روز 19 مرداد و صبح روز 20 مرداد به وقوع پيوست رژيم به نتيجهگيري ايدهآل خود براي برقرار كردن اولين حکومتنظامی در كشور دستیافت. در ساعت 14:30 روز 20 مرداد شوراي تأمين استان اصفهان با شركت مقامات لشكري و كشوري اين استان تشكيل شد و تصميم به برقراري حکومتنظامی در آن اتخاذ گرديد. ابتدا قرار بود ساعت شروع حکومتنظامی در ساعت 15 هرروز باشد اما به خاطر ماه مبارك رمضان و اينكه مردم روزهدار مجبور به تهيه مايحتاج افطار هستند، بنا شد اين زمان به ساعت 20 تغيير يابد. رضا ناجي فرمانده پادگان اصفهان در پايان اين جلسه تأكيد كرد برقراري حکومتنظامی بايد به تأييد شاهنشاه نيز برسد؛ اما در همان روزنه تنها موافقت شاه جلب شد بلكه ناجي در حكمي از سوي شاه بهعنوان فرماندار نظامي اصفهان و حومه تعيين شد. بعدازظهر روز 20 مرداد، خبر برقراري حکومتنظامی در اصفهان از رادیوپخش شد.