شگفتی حمام شیخ بهایی افسانه ای بیش نیست
حمام شیخ بهایی، حمامی است که همواره داستانها و افسانههای عوامگونه فراوانی را پیرامون خود داشته است. قدمت این افسانهها به دوره قاجار میرسد، یعنی از زمانی که ایران از لحاظ علمی در عقب ماندگی بهسر میبرد.
اصفهان امروز/حشمت اله انتخابی(اصفهانشناس، فعال فرهنگی): حمام شیخ بهایی، حمامی است که همواره داستانها و افسانههای عوامگونه فراوانی را پیرامون خود داشته است. قدمت این افسانهها به دوره قاجار میرسد، یعنی از زمانی که ایران از لحاظ علمی در عقب ماندگی بهسر میبرد.
تمام روایتهای که از وجود یک شمع در روشن شدن گرمخانه این حمام شنیدهایم، تنها نقلقولهای مردم بوده که نسلبهنسل به آنها منتقل شده و ما در این دوره از تاریخ هیچ گونه سند و مدرک معتبری مبنی بر صحت این موضوع ندیدهایم و مباحث مطرح شده تنها روایاتی شفاهی پیرامون آن بوده است.
روی سر در کاشی کاری شده حمام این شعر نوشته شده است، «چون یکی از درون برون آید، صحت و عافیت بود تاریخ». طبق معنای حروف ابجد، عدد 1065 مشخص میشود که سال حکومت شاه عباس دوم است، در حالی که شیخبهایی در سال 1030، یعنی 35 سال قبل از این تاریخ فوت کرده است و اگر سردر کاشیکاری شده در زمان ساخت حمام نصب شده باشد، مطابقتی با زمان حیات شیخبهایی ندارد.
از طرفی سیاحان و جهانگردانی مثل ژان شاردن فرانسوی و انگلبرت آلمانی که محلات اصفهان را در سفرنامههای خود به طور کامل شرح دادهاند، هیچگونه اشارهای به وجود چنین شمعی در این حمام نداشتهاند.
موضوعی که اگر در آن زمان صحت داشت، بیش از امروز معجزه تلقی میشد و بعید بود که در صورت صحت این موضوع، سیاحان اشارهای به آن نداشته باشند. حتی در این سفرنامهها، محله و کوچه شیخبهایی نام برده و به آن پرداخته شدهاست اما نشانی از وجود ویژگی این حمام نیست.
حتی کتب تاریخی که از دوره صفوی و بعد از مرگ شاه عباس نگاشته شده، مثل عباسنامه و کتب دینی و کتابی که اسکندر بیک منشی تدوین کرده به این مطلب نپرداخته اند.
با این وجود، این افسانهها و روایات نسلبهنسل بین مردم اصفهان در رابطه با شگفتی این حمام منتقل شده که البته کسی به چشم خود ندیده و همه از دیگران شنیدهاند. بنده معتقدم که این موضوع هیچ پایه و اساس منطقی ندارد و همچون داستان دایی جان ناپلئون است.
این یادداشت شفاهی است