آیا جانشین روحانی یک پوپولیست است؟
این روزها برخی چهرههای اصلاحطلب ازجمله صادق زیباکلام و ابراهیم اصغر زاده از تکرار پوپولیسم در انتخابات ریاست جمهوری سال 1400 نگران هستند.
این روزها برخی چهرههای اصلاحطلب ازجمله صادق زیباکلام و ابراهیم اصغر زاده از تکرار پوپولیسم در انتخابات ریاست جمهوری سال 1400 نگران هستند. عصر ایران نوشت: آنها بر این باور هستند اگر روحانی نتواند شعارهای خود را محقق کند و مردم از او و دولتش ناامید شوند، جامعه ایران بهشدت آماده پذیرش احمدینژاد دیگر خواهد بود. بگذارید قبل از اینکه فرضیه ظهور پوپولیستی دیگر در سیاست ایران را بررسی کنیم، ابتدا پوپولیست و ویژگیهای آن را تعریف کنیم. پوپولیسم از واژه لاتین popularis یا populus به معنای توده مردم یا عامه گرفته شده است. پوپولیسم گرایی دارای ویژگیهای خاصی است که رفتار دولتمردان آن را به وجود میآورد. دولتمردانی که سعی میکنند از این طریق نظر مثبت مردم را به خود جلب کنند. اولین ویژگی پوپولیسم جلب پشتیبانی مردم با توسل به وعدههای کلی و مبهم و همراه با شعارهای احساسی است. دومین ویژگی پوپولیست ها پیشبرد اهداف سیاسی، مستقل از نهادها و احزاب موجود، با فراخوانی توده مردم به اعمال فشار مستقیم بر حکومت است. سومین ویژگی چنین دولتی بزرگداشت و تقدیس مردم یا خلق است، با اعتقاد به اینکه هدفهای سیاسی باید به اراده و نیروی مردم و جدا از احزاب یا سازمانهای سیاسی پیش برود. حالا که پوپولیسم را شناختیم و با ویژگیهای اصلی آن آشنا شدیم بهتر است به بحث اصلی خود بازگردیم. عملکرد ضعیف روحانی و دولت دوازدهم میتواند زمینه سار ناامیدی مردم شود. ناامیدی مردم یعنی عدم مشارکت بخشی از جامعه در انتخابات. آیا این ناامیدی به انتخاب یک پوپولیست ختم میشود؟ احتمال ظهور یک پوپولیست وجود دارد اما بیش از آن احتمال به قدرت رسیدن یک اصولگرای محافظهکار بیشتر است. مردم از سال 84 تا 88 بهخوبی پوپولیسم را درک کردند. قطعاً هیچکس در ایران نمیتواند پوپولیستتر از احمدینژاد باشد. مردم از احمدینژاد به روحانی پناه بردند و به نظر میرسد دیگر زیر بار فردی مانند احمدینژاد نمیروند. همانگونه که در سال 92 و 96 مردم به نامزدهایی که سعی میکردند خود را سادهزیست و غمخوار مردم معرفی کنند رأی ندادند. به نظر میرسد مردم زودتر از روحانی از پوپولیستها ناامید شدهاند و حاضر نیستند رأی خود را به صندوق این افراد بیندازند. عملکرد احمدینژاد همچون نقطه پایانی برای پوپولیست در ایران بود. در آنسو تاریخ نشان داده هر وقت مشارکت در انتخابات کم بوده است این اصولگرایان سنتی بودند که فاتح کارزار انتخابات شدهاند. حضور کامل محافظهکاران در 5 دوره مجلس شورای اسلامی بهخوبی بیانگر این معناست. همه اینها در صورتی است که روحانی نتواند به وعدههای خود عمل کند یا اینکه اصلاحطلبان نتوانند نامزدی را برای انتخابات 1400 معرفی کنند که بتواند مردم را پای صندوقهای رأی بیاورد. روحانی و اصلاحطلبان اگر میخواهند تفکرشان بعد از 1400 نیز تداوم پیدا کند باید کاری کنند که هرچه زودتر وعدههای انتخاباتی رئیسجمهور اعم از اقتصادی، سیاسی و اجتماعی محقق شود. روی کار آمدن رئیسجمهوری از تفکر جریان مقابل روحانی یعنی پایان مسیری که از سال 92 آغاز شده است. مسیری که در فضای سیاسی کشور اعتدال نامگرفته است.