عصر عکس‌های خلوت

«٣٣سال دیگر در چنین روزی، نرخ رشد جمعیت ایران صفر می‌شود.» این برآورد برخی از مسئولان است. سرچشمه این ادعا به گفته‌های علیرضا زاهدیان، معاون طرح‌های آماری مرکز آمار ایران، برمی‌گردد. او در تخمینی برای جمعیت ایران در سال١۴٣٠ گفته است: «اگر نرخ باروری کشور روی عدد ٨/١باقی بماند، در سال‌١۴٣٠ نرخ رشد جمعیت صفر می‌شود.

«٣٣سال دیگر در چنین روزی، نرخ رشد جمعیت ایران صفر می‌شود.» این برآورد برخی از مسئولان است. سرچشمه این ادعا به گفته‌های علیرضا زاهدیان، معاون طرح‌های آماری مرکز آمار ایران، برمی‌گردد. او در تخمینی برای جمعیت ایران در سال١۴٣٠ گفته است: «اگر نرخ باروری کشور روی عدد ٨/١باقی بماند، در سال‌١۴٣٠ نرخ رشد جمعیت صفر می‌شود. چون اکنون هر پدر و مادر حدود دو فرزند- متوسط٨/١ فرزند- دارد. بعد از چند سال با فوت پدر و مادر این دو فرزند جایگزین آن‌ها می‌شوند، پس دیگر رشدی در نرخ جمعیت نداریم و این یعنی صفر.» برخی از جمعیت‌شناسان نیز از «سونامی خاکستری جمعیت» برای ایران گفته‌اند. سونامی خاکستری یعنی همان جمعیت میان‌سال با موهای جوگندمی که پا به چهل‌سالگی گذاشته‌اند. به اعتقاد جمعیت‌شناسان، ایران سال ١۴٠٠ را با سونامی خاکستری جمعیت شروع می‌کند. دلیل آن‌ها برای این اظهار‌نظر، دهه‌شصتی‌ها هستند که اکنون نسل آنان، جمعیت غالب جوان ایران را به خود اختصاص داده‌ است. موضوع رشد جعمیت ایران نیز با دهه‌شصتی‌ها بر سر زبان‌ها افتاد و نقل محافل پژوهشگران قرار گرفت. سال‌١٣۶۵ که سرشماری نفوس و مسکن در ایران انجام گرفت، مشخص شد که متوسط نرخ باروری در ایران ١/۶ است؛ یعنی به‌طور متوسط هر زن ایرانی در سال‌۶۵ حدود ۶‌فرزند داشته است. تحلیلگران معتقد بودند که اگر این نرخ رشد ادامه پیدا کند، ایران با انفجار جمعیت روبه‌رو می‌شود. از اوایل دهه٧٠ این تحلیل‌ها با اجرای سیاست کنترل جمعیت کشور همراه شد.
ترافیک طرح‌های کنترلی
سیاست کنترل جمعیت از سال٧٢ با شاه‌بیت «فرزند کمتر، زندگی بهتر» کلید خورد. آن زمان تصویر یک زن و مرد همراه با یک دختر و پسر، تبلیغاتی سراسری بود که از روی جعبه شیرینی تا سه شبکه تلویزیون پیش چشم مردم رژه می‌رفت. حتی فیلم‌های صداوسیما نیز جهت‌گیری‌شان بر تعداد فرزند کمتر بود و در بسیاری از فیلم‌نامه‌های دهه٧٠ به بعد، فقط برای یک یا دو بچه نقش نوشته می‌شد. حتی جامعه به‌سویی رفت که سطح «کلاس» خانواده با تعداد فرزندانشان تعریف می‌شد.اما مسئولان برای اجرای سیاست‌های کنترل جمعیت، چند اقدام شاخص انجام دادند. یکی از این طرح‌ها مربوط‌به حذف برخی تسهیلات برای خانواده‌های دارای بیش از سه فرزند بود. با تصمیمی که آن زمان گرفته شد، از فرزند سوم به بعد، از حق و حقوقی مثل بیمه و کوپن‌ محروم شدند. یکی دیگر از اقداماتی که دولت برای کنترل جمعیت در پیش گرفت، اجرای عمل رایگان «وازکتومی» و «توبکتومی» بود.
شگفتی‌سازی ایران در کاهش نرخ باروری
اجرای این سیاست‌ها‌ از اوایل دهه٨٠ با کم‌کردن شاخص‌های جمعیتی، خودی نشان داد. اغلب خانواده‌های جوان آن دهه، تعداد فرزندانشان از یکی‌دوتا بیشتر نشد. شاخص نرخ باروری ایران در سرشماری نفوس مسکن سال‌٨۵ به عدد٩۶/١ رسید. این رقم، رکوردی در اجرای سیاست‌های کنترل جمعیت در جهان بود. تا آن زمان، هیچ کشوری مثل ایران نتوانسته بود ظرف مدت دو دهه -از سال ۶۵ تا ٨۵- تعداد فرزندان هر زن را از ۶‌فرزند به ٢‌فرزند برساند. حتی ژاپن با سیاست‌های سخت‌گیرانه کاهش جمعیت نتوانسته بود مانند ایران برای کاهش نرخ باروری این‌گونه شگفتی‌ساز شود.
اوایل دهه‌٩٠ بود که مسئولان از سیاست کنترل جمعیت کمی عقب‌نشینی کردند. اما این بار خانواده‌ها بودند که تمایل کمتری به فرزندآوری داشتند و ریشه این بی‌انگیزگی براساس یک پژوهش میدانی که توسط گروه آسیب‌شناسی بنیاد علوم رفتاری در سال‌های ۸۹ و ۹۰ از سه‌هزار و ۴۲۰‌خانواده تک‌فرزندی صورت گرفت، نشان داد که مشکلات اقتصادی مانند مسکن، بهداشت و محدودیت‌های تربیتی ناشی از اشتغال پدر و مادر، مهم‌ترین علل تک‌فرزندی بوده است. اگر بخواهیم به‌طور دقیق‌تر به این پژوهش نگاه کنیم، ۸۹درصد والدین در این آمار مشکلات مالی و ۱۱‌درصد نیز محدودیت‌های تربیتی را دلیل اصلی تک‌فرزندی خود مطرح کردند.
نقدهای کوچه‌وخیابانی
اما چرایی کم‌شدن تمایل خانواده‌ها به فرزندآوری در‌برابر سیاست افزایشی جمعیت را از دکتر غلامرضا حسنی‌درمیان، عضو شورای راهبردی جمعیت خراسان‌رضوی، می‌پرسیم. او معتقد است که هیچ مسئولی نیست که مخالف زیاد‌شدن جمعیت باشد و ادامه می‌دهد: برخی‌ افراد بدون درک درست از جمعیت می‌گویند «ای آقا، مگر از وضعیت اقتصادی، شرایط اجتماعی و مشکلات خانواده‌ها خبر ندارید؟ اگر خبر دارید چرا با این شرایط صحبت از زیاد‌شدن جمعیت می‌کنید؟» من قبل از هر توضیحی می‌گویم بهتر است اگر نقدی دارید با دلیل مطرح کنید.
او جمعیت را اقتدار یک کشور می‌داند و می‌گوید: برخی‌ مسائل اقتصادی و اجتماعی را پیش می‌کشند و می‌گویند با این شرایط، افزایش جمعیت، خیانت به آیندگان است. اما کافی است به کشورهای دنیا نگاه کنید؛ آمریکا چندین دهه است که سیاست افزایش جمعیت را در پیش گرفته است. فرانسه، انگلیس، روسیه، آلمان نیز از ١٩٨٠ به بعد، سیاست افزایش جمعیت دارند. پس این سیاست یک سیاست ایرانی نیست و تمام کشورهای جهان به‌دنبال افزایش جمعیت خود هستند.
سقوط آزاد ما برای جمعیت
عضو شورای راهبردی جمعیت خراسان‌رضوی با نگاهی به سیاست کنترل جمعیت در دهه٧٠، توضیحاتش را این‌طور ادامه می‌دهد: در آن زمان هم صحبت از کاهش جمعیت نبود و تأکید بر کنترل جمعیتی متناسب‌با ظرفیت‌ها و نیازهای کشور بود. اما در اجرا، کشور ما با یک سقوط آزاد برای جمعیت روبه‌رو شد. ما در مدت دو دهه، تعداد فرزندان یک زن را از چهار فرزند کاهش دادیم. این در‌حالی است که بسیاری از کشورها در مدت ٨٠ یا ١٠٠‌سال به این نرخ باوری رسیدند. پس ما در حوزه نرخ باروری سقوط آزاد داشتیم.او ادامه می‌دهد: بهتر است بندهای سیاست جمعیتی کشور را این منتقدان با ملاحظه بیشتری مطالعه کنند. در مقدمه این سیاست آمده که «برنامه‌ریزی‌های جامع برای رشد اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور متناسب با سیاست‌های جمعیتی انجام گیرد.» این جمله تمام نقدها را پاسخ می‌دهد. در این جمله به مسئولان تأکید شده است که به‌دنبال رشدی متناسب با رشد اقتصادی، اجتماعی باشند. پس سیاست جمعیتی کشور به‌دنبال رشد جمعیتی یک‌جانبه و بدون توجه به شرایط و ظرفیت‌های موجود کشور نیست. به گفته حسنی، از ١۶‌بند سیاست‌های جمعیتی کشور که توسط مقام معظم رهبری در سال‌٩٣ ابلاغ شد، به‌جز بندهای یک و چهار و شش که به‌صورت مستقیم به رشد شاخص‌های جمعیتی اشاره دارد، سایر بندها بر تسهیلگری شرایط خانواده‌ها از نظر اقتصادی، اجتماعی و آموزشی تأکید می‌کند.
به‌جای وام ازدواج اشتغال ایجاد کنید
او درباره تسهیلگری برای رشد جمعیت می‌گوید: یک جوان تا زمانی که کار نداشته باشد، چطور می‌تواند ازدواج کند؟ به فرض که ازدواج کرد، اگر برای او شرایط را مهیا نکنیم، چگونه باید توقع فرزندآوری داشته باشیم؟ به یکی از مسئولان گفتم وام ازدواج را تعطیل کنید و به‌جای آن برای هر جوان، کار و شغلی ایجاد کنید تا با آن شغل بتواند دست همسرش را بگیرد و زندگی تشکیل بدهد. این جامعه‌شناس می‌افزاید: یک‌بار به یکی از ادارات در حوزه آسیب‌های اجتماعی رفتم. مسئول آن حوزه، تابلویی در اتاقش نصب کرده بود که توجه‌ام را جلب کرد. در آن تابلو نوشته‌ای با این مضمون بود: «جوانانی که خیابان گردی می‌کنند، مستعد آسیب هستند». از آن مسئول پرسیدم شما که خیابان‌گردی نمی‌کنید، برای این جوان چه کرده‌اید؟ چقدر بستر برای فراغت او و خانواده‌اش فراهم کرده‌اید؟ اگر بچه‌دار شد، وقتی برای بودن کنار بچه و خانواده‌اش درنظر گرفته‌اید؟این عضو هیئت علمی دانشگاه فردوسی به دغدغه‌ها و نبود شرایط برای فرزندآوری زوج‌های جوان نیز اشاره می‌کند و می‌گوید: اگر از یک روز زندگی زوجی که یک فرزند دارند فیلم‌برداری شود، می‌بینید که صبحشان با آماده‌شدن سریع برای رفتن سر کار آغاز می‌شود و در‌حالی‌که هر کدام یک ساندویچ به دست دارند، از خانه خارج می‌شوند. پدر و مادر بیشتر وقتشان را برای تأمین معاش بیرون از خانه می‌گذرانند. وقتی هم به خانه بر‌می‌گردند فرصت توجه و تربیت برای فرزند ندارند. اگر هم فرصت داشته باشند، خسته‌اند. فرزندشان هم که به مدرسه می‌رود، به‌جای آنکه در‌کنار آموزش به او تربیت و جایگاه خانواده یاد داده شود، او را گلادیاتوری بار می‌آورند تا در نبرد با کنکور، تست‌زنی قهاری شود.
جایگاه مهجور مادری
عضو شورای راهبردی جمعیت خراسان‌رضوی با بیان اینکه جایگاه و نقش مادر مهجور واقع شده است، می‌گوید: اکنون جایگاه مادری بعد‌از رده شغلی یک زن قرار می‌گیرد. وقتی برای جایگاه مادری ارزش نگذاریم، چطور باید از یک زن توقع مادری داشته باشیم. الان حتی حقوق عائله‌مندی را به حساب مردها واریز می‌کنیم. این جایگاه و ارزش حقیقی یک مادر، که تمام احساس و وجودش را برای فرزندش هزینه می‌کند، نیست.او در بخش دیگری از صحبت‌هایش دوباره به بندهای سیاست‌های جمعیتی کشور اشاره می‌کند و با قراردادن کیفیت کنار رشد جمعیت، می‌گوید: رشد جمعیتی‌ای که ما از آن صحبت می‌کنیم، جمعیتی پویا و بالنده است. به‌دنبال زیاد‌کردن جمعیت بدون توجه به کیفیت آن نیستیم.
حسنی ادامه می‌دهد: جمعیتی که زیاده‌خواه یا گرفتار آسیب‌های اجتماعی، فرهنگی یا اقتصادی باشد، کمش هم زیادی است و مطلوب سیاست‌های کشور ما نیست.
وزارت تنهایی
این استاد دانشگاه فردوسی، خانواده را محور اصلی و ساختاری برای جمعیت می‌داند و می‌گوید: یکی از چالش‌های دنیا فردگرایی است که با شکل‌گیری خانواده‌های تک‌نفره در‌حال زیاد‌شدن است. رشد فردگرایی در دنیا به جایی رسیده است که در کشوری مثل انگلستان، وزارتخانه‌ تنهایی ایجاد کرده‌اند. در کشور ما نیز فردگرایی و خانواده‌های تک‌نفره وجود دارد که نمی‌توان آن را نادیده گرفت.
جمعیتی که چهار‌برابر خودش مصرف می‌کند
یکی دیگر از نقدها به رشد جمعیت، به کمبود منابع حیاتی مانند آب برمی‌گردد. حسنی در‌این‌باره معتقد است که رشد جمعیت تنها یک مؤلفه در حوزه انرژی است. به اعتقاد او، مدیریت صحیح در این حوزه، بیشترین نقش را ایفا می‌کند. او با ذکر مثالی بیان می‌کند: قبول داریم رشد جمعیت مشروط‌به نعمت و ظرفیت است، اما جمعیت فقط یک مؤلفه است. در این حوزه مدیریت بیش‌از جمعیت اهمیت دارد. طبق آماری که خود مسئولان می‌دهند، ما چهار‌برابر الگو و سرانه مصرف می‌کنیم؛ یعنی الان که ٨٠‌میلیون نفر هستیم، به‌اندازه کشوری ٣٢٠‌میلیون نفری منابع انرژی مصرف می‌کنیم.
این استاد دانشگاه می‌گوید: فرض کنیم گفته‌های منتقدان برای اقتصاد و ظرفیت کشور در افزایش نرخ رشد جمعیت درست باشد. سؤال اینجاست که اگر می‌گویید مشکل اقتصادی، دلیل اصلی جوانان برای فرزندآوری است، چرا خانواده‌های ایرانی دارای رفاه، کمترین فرزند را دارند؟ در‌میان ما این‌طور باب شد که فردی که ثروت بیشتری دارد، فرزند کمتری دارد. اما دنیا برعکس ماست؛ یعنی افرادی که چند فرزند دارند، ثروتمندان هستند. نمونه بارز آن، ترامپ با ۵فرزند و ٧نوه است.این جمعیت‌شناس اضافه می‌کند: در حوزه انرژی نیز باید بگویم که جمعیت چین، یک‌میلیارد و ٣٠٠‌میلیون نفر است. جمعیت کشور ما در‌برابر چین از نظر عددی چیزی نیست، اما در تخریب منابع آبی و خاکی، جزو کشورهای نخست هستیم. از نظر اقلیم نیز ما پنج‌برابر ژاپن وسعت داریم، اما از نظر جمعیتی هنوز با ژاپن ١٢۶‌میلیونی فاصله داریم. جالب است بدانند میانگین سنی ژاپنی‌ها الان ۴۴ سال- کشور رو به پیری- است، اما سرانه تولید آن‌ها از ما که میانگین سنی ٣١‌سال داریم، بیشتر است.
جایگاه دهمی خراسان در رشد جمعیت
اما در آخرین سرشماری نفوس و مسکن که در سال‌٩۵ برگزار شد، جمعیت استان شش‌میلیون و ۴٣۴‌هزار و ۵٠١‌نفر اعلام شد. در این سرشماری، تعداد خانوارهای خراسانی نیز به رقم یک‌میلیون و ٩٣٨ هزار ٧٠٣‌خانوار رسید که این رقم معادل ٨‌درصد خانوارهای کل کشور است. اما از نظر رشد جمعیتی، استان ما اندکی از نرخ متوسط کشوری پیشی گرفت. در این سرشماری، متوسط نرخ رشد سالانه جمعیت در کل کشور ٢۴/١ درصد ثبت شد. این درحالی است که در استان خراسان‌رضوی با ٠/٢درصد رشد رقم ۴٣/١ ثبت شد.سرشماری نفوس و مسکن سال‌٩۵ نشان داد که در‌میان استان‌های کشور، خراسان‌جنوبی با رشد جمعیتی ٠٢/٣ پیش‌قراول افزایش نرخ جمعیت سالانه است. پس از این استان، بوشهر با ۴١/٢ و هرمزگان با ٣٩/٢ درصد در جایگاه‌های بعد به لحاظ بیشترین نرخ رشد سالانه جمعیت قرار گرفتند. استان خراسان‌رضوی نیز با اختلاف شایان‌توجهی با همسایه هم‌نامش در جایگاه دهم ایستاد. تعداد اعضای خانواده‌های خراسانی نیز بر‌اساس سرشماری نفوس و مسکن سال‌٩۵ رقم ٣/٣ نفر ثبت شد.
مشهد دومین شهر پرجمعیت کشور
براساس نتایج سرشماری سال٩۵، شهر تهران با ٨میلیون و ٧٣٧هزار و ۵١٠ نفر در مکان نخست قرار دارد و پس از آن مشهد با ٣میلیون و ٣٧٢هزار و ۶۶٠ نفر، دومین شهر پرجمعیت ایران است. دراین‌راستا شهرهای اصفهان و کرج در ردیف‌های بعدی قرار گرفتند. آن‌طور‌که رضا جمشیدی، رئیس سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی خراسان رضوی، در تحلیلی از سرشماری نفوس و مسکن کشور در سال٩۵ برای مشهد به رسانه‌ها ارائه کرده است، ۴/۵٢درصد جمعیت استان در شهر مشهد ساکن هستند. به گفته جمشیدی، جمعیت مشهد بین دو سرشماری آخر -بین سال ٩٠ تا ٩۵- فقط ٢٣٩هزار نفر رشد جمعیت داشته است. براساس کتاب آمارنامه مرکز آمار ایران، رشد سالانه جمعیت مشهد در سال۶۵، ٨.٢ بود که در آمارگیری سال٧۵ به ٢.۶، در سال ٨۵ به ٢.۵، در سال ٩٠ به ٢.١ و در سرشماری سال٩۵ به ١.٩ رسیده است.
منبع: روزنامه شهرآرا

ارسال نظر

New Project اخرین اخبار
New Project پربیننده‌ترین اخبار