همنشینی 1400 ساله زرتشتیها و مسلمانها در ایران
«چنان دین و شاهی به هم اندرند/ توگویی که بر زیر یک چادرند/ نه بیدین بود شهریاری بهجای/ نه بی شهریاری بود دین بهپای.» این، تصویر فردوسی از نظام دینی و سیاسی 430 ساله ساسانی است.
اصفهان امروز- دکتر اصغر محمودآبادی:
«چنان دین و شاهی به هم اندرند/ توگویی که بر زیر یک چادرند/ نه بیدین بود شهریاری بهجای/ نه بی شهریاری بود دین بهپای.»
این، تصویر فردوسی از نظام دینی و سیاسی 430 ساله ساسانی است. نخسین پادشاه ساسانی، یک موبد زرتشتی بود و این حکومت، اولین دولت تئوکراتیک (حاکمیت دینی) و سیاسی- اعتقادی ایران بود که در آن، دین، اصل حکومت است. موبدان زرتشتی با قدرت کامل در نظام ساسانی، مشاوره سیاسی میدادند و در این دولت از ابتدا تا جنگ قادسیه که سقوطشان را رقم زد، دین و سیاست در کنار هم بود.
نهاد مذهبی زرتشتی در این دوران در ایران، چنان وجهه سیاسی پررنگ و قدرتمندی یافت و تأثیر عمیقی بر بنیاد دولت ساسانی گذاشت که هیچ آیینی بهجز آن، مقبول حکومت نبود و اهالی ادیان دیگر ازجمله مانویان، مزدکیان، یهودیان و مسیحیان تحت تعقیب قرار میگرفتند. حتی حاکمان ساسانی به دلیل رقابتها و جدالهایی که در آن زمان با پادشاهی روم داشتند، مسیحیان را ستون پنجم دشمن میدانستند. همین، یکی از عوامل سقوط حکومت ساسانی شد.
زرتشتیها بعد از اسلام در دوره دولت اموی، دوران سختی را گذراندند، برخی از آنها فشارها را تحمل کردند و برخی مسلمان شدند. در دوره عباسی اما به دلیل قرار گرفتن ایرانیها در مصدر امور و کاهش نگاههای نژادپرستانه، اوضاع آنها بهتر شد. در دوره صفوی و بهویژه زمان دو پادشاه شاهطهماسب و شاهعباس صفوی هم به زرتشتیان فشار زیادی وارد شد، چراکه در این دوران، اقلیتها تحتفشار بودند، اما بعداً شاهعباس فهمید اقلیتهایی مثل گرجیها، ارمنیها و زرتشتیها، نیروهای کار خوبی هستند که مالیات پرداخت میکنند. بعد از صفویه، فشار چندانی بر روی زرتشتیها نبود و آنها بهعنوان یک باور مذهبی باقی ماندند. در دوران فعلی هم نگاه مسالمتجویانهای به آنها وجود دارد و اهالی این دین، شهید هم دادهاند و در مجلس شورای اسلامی هم نماینده دارند که از عقایدشان دفاع میکند.
بعد از ورود اسلام به ایران، زرتشتیها به زندگی خود در شهرهای مرکزی و جنوبی ایران ادامه دادند و بیشتر به سراغ مشاغلی چون کشاورزی و تجارت رفتند و به دلیل فشارهایی که به آنها وارد آمد، کمتر وارد مشاغل دولتی شدند. این آیین برای زرتشتیان بعد از اسلام، اعتقادات عمیق و قلبی آنها به نیکیهای این آیین است. آنها در کشاکشهای زندگی ایرانیان در دوران مختلف، بهویژه در دوران تسلط اهالی تسنن ضربههایی خوردند، ولی درنهایت به دلیل نگاه مثبت و مسالمتآمیز دین اسلام به پیروان چهار دین الهی صابئین(پیروان یحیی)، مجوس (زرتشتیان)، مسیحیان و یهودیان، ماندگار شدند و زندگی مناسبی داشتند، گرچه گاه به دلیل اتهام دوگانهپرستی تحتفشار قرار میگرفتند، اتهامی که زرتشتیها آن را رد میکنند.
زرتشتیها، مردمی سالم، صادق و خوشرفتار با مسلمانها هستند و این دو گروه دینی، دیدگاه خوب و محترمانهای به هم دارند، بهویژهکه زرتشتیها اغلب خویشاوندان و همدینان سابق ایرانیان مسلمان هستند و به دلیل مناسب بودن محیط رشد عقاید مختلف در جامعه ایرانی، محترم شمردهشدهاند.
حتی مسلمانها به آتشکده زرتشتیان میروند و از نزدیک عبادت آنها را میبینند. زرتشتیان معمولاً در کار مسلمانان دخالت نمیکنند که این رفتار مسالمتآمیز و تعامل آنها با مسلمانها باعث ماندگاریشان در جامعه ایران شده است.
استاد تمام تاریخ جهان اسلام دانشگاه اصفهان