تأثیر سرمایهگذاری در زندگی اجتماعی
همواره یکی از دغدغههای همیشگی افراد در زندگی خودشان، پسانداز و سرمایهگذاری بوده و هست. این نگرانیها در شرایط اقتصادی ناپایدار و متورم، بیشتر هم میشود...
امیرحسین زمانی*| همواره یکی از دغدغههای همیشگی افراد در زندگی خودشان، پسانداز و سرمایهگذاری بوده و هست. این نگرانیها در شرایط اقتصادی ناپایدار و متورم، بیشتر هم میشود. فرآیند و حبابهای موجود در سیستمهای مختلف انسان را بیشتر سردرگم میکند. نگاه و توجه به تجربیات تلخ افراد دور و برمان هم به این دغدغهها بیش از پیش میافزاید. سؤالات زیادی از پس ذهنمان عبور میکند که «این پسانداز ماحصل عمرمان است» چکار کنیم که نابود نشود؟ در کجا، چگونه، چطور؟ پساندازمان را مدیریت کنیم تا به زندگی اقتصادی و اجتماعیمان لطمهای نزند. از نقطه نظر مالی و در شرایط ناپایدار اقتصادی در هر سرمایهگذاری بایستی بازده و ریسک و امنیت سرمایهگذاری موردتوجه و مداقه قرار گیرد. قبل از بهکارگیری پسانداز باید ارکان سرمایهگذاری و مؤلفهها و بازارها و معایب و مزایای آنها را بشناسیم. بازارهای مختلف رسمی و غیررسمی، پولی و غیرپولی هرکدام شرایط خود را دارند و سرمایهگذاری در آنها مخاطرات خاص خود را دارد. سرمایهگذاری در محیطهای غیررسمی ممکن است دارای بازدهی بالایی باشد و بنابراین از جذابیت بالاتری برخوردار است. این موضوع بدون توجه
به میزان سرمایه فقط مبتنی بر رفتارهای شخصی و هیجانی افراد صورت میپذیرد و عاقبت این کار هم گرفتار شدن در دام عملیات «ترفند بازیهای سیستمی» و مالباختگی خواهد بود. نمونهای از این نوع ترفندها «بازی پونزی» است که ریشه تاریخی دارد. این نوع ترفند یک عملیات در بازارهای سرمایهگذاری غیررسمی است که از منظر مدیریت سرمایهگذاری تقریباً یک عملیات سرمایهگذاری غیرعقلانی است. در این ترفند به سرمایهگذاران سودهایی پیشنهاد میشود که گذشتن از کنار آن کار سادهای نیست چرا که از حد متعارف جامعه بسیار بالاتر است و کما اینکه در ابتدای کار هم این سودها به سرمایهگذاران پرداخت میشود. در این شیوه سود سرمایهگذاران قبلی از سرمایهگذاران بعدی تأمین میشود و شخص یا مؤسسه سرمایهپذیر هیچ کار اقتصادی با پولهای دریافت شده انجام نمیدهد. این گردش تا زمانی اتفاق میافتد که سرمایههای افراد وارد این پروسه میشوند و با کمتر شدن ورودی سرمایهها، مدیریت سیستم دچار اشکال میشود و ناگهان مروج سیستم ناپدید میشود و همۀ سرمایهگذاران بلاتکلیف میشوند و احتمالاً مالباخته، اگر هم تلاشی بکنند فقط میتوانند با صرف وقت و هزینه و انرژی پس از مدتی
به اصل سرمایه خود دسترسی پیدا کند. پس مواظب رفتار سرمایهگذاری خود باشید. این تفکر که بایستی پساندازهایمان را سرمایهگذاری کنیم تا هم خودمان و هم اقتصاد و هم اجتماع منتفع شود. تفکر صحیحی است اما چگونگی آن بسیار مهم است. اگر این کار درست مدیریت نشود در دام ترفندها و حقهبازیهای کاذب سودجویان قرار خواهیم گرفت. هنگام سرمایهگذاری بایستی «هوشمندانه» رفتار کرد. عواملی همچون تجزیهوتحلیل اطلاعات، بازده و ریسک، انتخاب درست، زمان مناسب و اطلاع از قوانین و مقررات موضوع کشور و بهویژه امنیت سرمایهگذاری باید موردمطالعه دقیق قرار گیرد. به نظر میرسد مهمترین انگیزه سرمایهگذاری، سودآوری است و برای به دست آوردن سود بایستی سرمایهگذاری مناسب صورت پذیرد تا آثار اقتصادی (شکوفایی)، اجتماعی (بهرهمندی از زندگی بهتر) و حفظ ارزش پول (قدرت پول) پدیدار و پایدار شود. در این میان رابطه بین نقدینگی و سودآوری هم دارای اهمیت است. بعضی از سرمایهگذاریها ممکن است بازده اغواکنندهای داشته باشد اما تضمین و امنیت بالایی ندارند و بهعبارتدیگر پر ریسک هستند. بههرحال چرخش وجوه نقد به عنوان پسانداز در جهت سرمایهگذاری با توجه به هزینه
عدم النفع نیاز به سیاست (تدبیر) اداره وجوه شخص دارد. و اما به نظر اینجانب قبل از اینکه برای وجوه مازاد خود (پسانداز) تصمیمگیری نماییم بایستی ابتدا بر روی خودمان سرمایهگذاری کنیم. آنچه که تحت عنوان SI (سرمایهگذاری بروی خود) از آن نامبرده میشود. باید پذیرفت این ذهن ماست که سرمایه را خلق میکند و عوامل بیرونی، کمتر تأثیرگذار خواهند بود. هراندازه که روی ذهنمان سرمایهگذاری کنیم سرمایهگذاریهایمان افزایش خواهد یافت. با مطالعه سرگذشت و زندگینامه افراد موفق در این حوزه احتمالاً به این نتیجه میرسیم که بایستی اولاً ذهنمان را آماده نماییم سپس دانش، تخصص و مهارت (روش مواجه با مشکلات) را به دست آوریم و با «هیپنوتیزم عملی» آن را ملکه ذهنمان کنیم و با روش بنچ مارک (BM) باورهای غلط خود را به باورهای واقعی تبدیل کنیم تا با (SI) مطلوب به نتایج قابلقبولتری دستیابیم.
* مدرس دانشگاه
* مدرس دانشگاه