بدهکار اصفهان هستم

دوشنبه همین هفته حدود ساعت 2 بعد از ظهر، در حالی که مشغول تنظیم خبری بودم، سردبیر من را فراخواند و گفت «امروز عصر ساعت 7 با یک شخص متفاوت قرار گفتگو داریم.» بدون اینکه درباره مصاحبه شونده چیزی بپرسم، ادامه داد «امیر روغنی، کارآفرین نمونه آلمان که برای سخنرانی به اصفهان آمده.»

بدهکار اصفهان هستم

دوشنبه همین هفته حدود ساعت 2 بعد از ظهر، در حالی که مشغول تنظیم خبری بودم، سردبیر من را فراخواند و گفت «امروز عصر ساعت 7 با یک شخص متفاوت قرار گفتگو داریم.» بدون اینکه درباره مصاحبه شونده چیزی بپرسم، ادامه داد «امیر روغنی، کارآفرین نمونه آلمان که برای سخنرانی به اصفهان آمده.» پس از کمی فکر کردن متوجه شدم این کارآفرین خودساخته همان کسی است که اخیرا یکی از شبکه‌های تلویزیونی بزرگ با او مصاحبه کرده بود. از ماجرای پر پیچ و خم زندگی این جوان اصفهانی الاصل کمی اطلاع داشتم و می‌دانستم شنیدن صحبت‌های این میلیونر خودساخته (البته به یورو) برای هرکسی جذاب خواهد بود. امیر روغنی کودک یازده ساله‌ای بود که به دلیل نا امنیِ ایران در زمان جنگ هشت‌ساله، والدینش او را تک‌وتنها به آلمان فرستاده بودند. کودکی که در کشوری غریب با تمام دشواری‌ها و محرومیت از آغوش گرم خانواده، همه تلاش خود را به کار بست و امروز به جایی رسیده است که کمپانی‌های بزرگ خودروسازی چون «بی ام دبلیو» از محصولات و خدمات شرکتش استفاده می‌کنند. طبق وعده‌ای که داشتیم، مدیرعامل 41 ساله هلدینگ «ویسپیرون» را در لابی هتل چهل پنجره در حاشیه زاینده‌رود -که این روزها جریان آب با او قهر کرده است- ملاقات کردم. پس از حدود 20 دقیقه انتظار، به همراه پدرش آمد و با روی گشاده از من استقبال کرد؛ البته انتظار نداشتم شخصی که نظم، حرف اول و آخر را در زندگی‌اش می‌زند، تا این اندازه تاخیر کند. شاید در حال مرتب کردن سر وضعش بود چون به قول خودش «دیسیپلین» او را به اوج رسانده است. به هر حال من و او به همراه پدر سالخورده‌اش دور یکی از میزهای چوبی کوچکی که در لابی هتل بود نشستیم. من و پدر امیر چای سفارش دادیم؛ اما امیر با مخلوطی از لهجه‌های آلمانی و اصفهانی به پیشخدمت هتل گفت «من یک آب بدون گاز می‌خورم لطفا!» گفتگوی صمیمانه ما دقیقا از همین‌جا شکل گرفت. به مالک نیروگاه برق خورشیدی مونیخ که برای سخنرانی در اتاق بازرگانی به اصفهان دعوت شده بود، گفتم انگار هنوز لهجه اصفهانی را فراموش نکرده‌اید و او در پاسخ گفت «کودکی من در اصفهان گذشت و از این شهر خاطرات زیادی دارم». امیر می‌گوید برادری هم دارد که سه سال از او بزرگتر است و یک سال و نیم قبل از او به آلمان مهاجرت کرده است. او پس از مهاجرت به آلمان به مدرسه می‌رود و پس از تحصیل در دانشگاه در رشته مهندسی اقتصاد و محیط‌زیست فارغ‌التحصیل می‌شود. سختی‌های روزگار از امیر یک مرد پولادین ساخته، او با غمی پنهان در چهره خود می‌گوید «من فقط با 100 مارک به آلمان رفتم و هیچ‌چیز دیگری نداشتم؛ اما سختی‌ها را به جان خریدم و در سال 2002 شرکتم را راه‌اندازی کردم.»


تولید برق برای 50 هزار آلمانی

این کارآفرین اصفهانی اکنون صاحب یک هلدینگ بزرگ با 30 شرکت زیرمجموعه است که مجموعا 380 کارمند در آن مشغول به کار هستند. فعالیت اصلی امیر روغنی به دو بخش تقسیم می‌شود، تهیه نرم‌افزارهای خودرو و سیستم‌های مدیریت ناوگان حمل‌ونقل و مدیریت نیروگاه‌های تولید برق خورشیدی که سالانه برق 50 هزار نفر را تامین می‌کند. امیر با برنامه‌ریزی‌ها و تلاش‌های شبانه‌روزی گردش مالی سالانه شرکت ویسپیرون را به 50 میلیون یورو رسانده و شاید همین موضوع باعث شد تا مجله کپیتال او را به عنوان یکی از 40 کارآفرین برتر سال 2014 آلمان انتخاب کند. این در حالی است که امیر بارها تحت عنوان کارفرمای برتر آلمان نیز معرفی شده است. آزمون و خطاهایی که امیر پشت سر گذشته زیاد است؛ او پس از راه‌اندازی شرکتی مربوط به طراحی و تولید نرم‌افزارهای خودرو، در سال 2007 به کار تولید انرژی خورشیدی نیز روی می‌آورد. او می‌افزاید «چون در زمینه انرژی هم تخصص داشتم به خودم گفتم الان وقتش رسیده است که این کار را آغاز کنم. ابتدا قسمتی را راه‌اندازی کردم که در آنجا پنل های سولار را تست می‌کردیم. پس از آن برای نصب پنل های فتوولتاییک با پایه‌های مخصوص خودمان، سفارش‌های زیادی دریافت کردم و دیدم که از این راه پول خوبی می‌توانم در بیاورم. به طوری که تاکنون حدود 130 مگاوات پنل خورشیدی در کشورهای مختلف نصب کرده‌ایم.» موفقیت‌های امیر در حالی رقم خورده است که تعداد زیادی از شرکت‌های تولید انرژی پاک در آلمان ورشکست شده‌اند. او در این رابطه می‌گوید: «پس از اینکه آلمان یارانه شرکت‌های تولید انرژی‌های پاک را کاهش داد، بسیاری از شرکت‌ها ورشکست شدند؛ اما شرکت ما با توجه به خلاقیت و نوآوری‌هایی که داشت همچنان سر پا مانده است و خوشبختانه روز به روز در حال پیشرفت هستیم.» یکی دیگر از کارهای به یاد ماندنی این جوان اصفهانی، خرید زمینی به مساحت 38 هکتار در مونیخ است که آلمان شرقی از آن برای انبار راکت و موشک‌های خود استفاده می‌کرده است؛ البته این راکت‌های بی‌مصرف بعدا به عراق فروخته می‌شود تا از آن علیه ایران استفاده کند. امیر، 25 سال پس از جنگ خونین ایران و عراق این زمین را می‌خرد و ساختمان‌های موجود در آن را که متعلق به ارتش بوده است تخریب می‌کند. سرانجام این زمین که انبار وسیله مرگ هزاران ایرانی بوده است، تبدیل به مکانی می‌شود که اکنون برق هزاران نفر را تامین می‌کند.

شگفتی آلمانی‌ها از سرنوشت امیر

از امیر پرسیدم فکر می‌کنی دلیل موفقیتت چیست و چرا بارها به عنوان کارفرما و کارآفرین برتر انتخاب شده‌ای؛ در جواب می‌گوید: «این موضوع دلایل مختلفی دارد؛ اما یکی از علت‌های انتخاب من به ‌عنوان کارآفرین برتر این است که آلمانی‌ها از مسیری که من به عنوان یک کودک در این کشور طی کرده‌ام شگفت‌زده شده‌اند. من حدس می‌زنم آنها به خودشان می‌گویند او کودکی بوده که با دست‌خالی به آلمان مهاجرت و از صفر شروع کرده و از نعمت خانواده محروم بوده است. دلیل بعدی انتخاب من به عنوان کارآفرین برتر آلمان این است که در آلمان همواره به یک منفعت دوطرفه فکر می‌کنم؛ یعنی من همیشه به نحوی با همکارانم کار کرده‌ام تا هم به کشورم سود برسانم و هم به خودم و همکارانم. ما نمی‌توانیم با محیط‌زیست معامله یک‌طرفه داشته باشیم، باید همانقدری که از طبیعت سود می‌بریم همانقدر هم به آن سود برسانیم که البته در شرکت‌های من همواره اینطور بوده است.»

هدف‌های بی‌مرز داشته باشید

کارآفرین نمونه سال 2014 آلمان یک توصیه هم برای جوانان ایرانی دارد. او می‌گوید بسیاری از جوانان ایرانی که علاقمند پیشرفت در کار و زندگی هستند برای آرزوها و موفقیت‌های خود مرز و سقف گذاشته‌اند، در حالی که اصلا نباید اینطور باشد. برای مثال اگر شخصی بخواهد شرکتی را راه‌اندازی کند، نهایت هدفش این است که نمایندگی یک برند معتبر و معروف را به ایران بیاورد. من می‌خواهم بگویم با توجه به ظرفیت‌های فکری و علمی که در ایران وجود دارد، احتیاجی نیست آنقدر در پی کپی کردن یا دلالی دیگران باشیم. به نظر من جوانان باید به دنبال کارهای مولد باشند. تا کی می‌خواهیم مصرف‌کننده اجناس خارجی باشیم؟ به جوانان ایرانی توصیه می‌کنم یک ایده نو داشته باشند و آن را پرورش دهند و روی آن ایده بکر کار کنند. این موضوع باید در اقتصاد ایران تبدیل به فرهنگ شود تا ایران ما بتواند به عنوان یک کشور بزرگ حرفی برای گفتن داشته باشد. تا وقتی که ما از کشورهای دیگر کالا می‌خریم و در اینجا می‌فروشیم، فقط دلال هستیم؛ نمی‌خواهم بگویم دلالی چیز بدی است، البته که واسطه گری مهم است؛ اما باید فعالیت مولد هم داشته باشیم تا پیشرفت کنیم.» خودساختگی و تلاش مضاعف عناصری هستند که امیر تاکید زیادی بر آن دارد و این دو عنصر را عوامل تعیین‌کننده می‌داند. او می‌گوید کسی که می‌خواهد به موفقیت برسد، نباید منتظر بماند تا کسی از راه برسد و کمکش کند، آدم باید تمام مسئولیت‌های زندگی‌اش را به عهده بگیرد و در مسیر صحیح گام بردارد؛ البته رسیدن به موفقیت زمان می‌برد و نمی‌توان یک‌شبه راه صد ساله را رفت. کار بزرگ یعنی اینکه با تمام دردسرها موفقیت را کسب کنیم و روی پای خودمان بایستیم. من برای موفقیتم هزینه‌های زیادی کردم؛ از خانواده‌ام دور بودم، برای رفیق و دوستانم وقت نگذاشتم و از تفریح و رفت و آمدها دوری کردم. من دردسرهای زیادی را تحمل کردم و روزها، هفته‌ها و ماه‌هایی را تجربه کرده‌ام که با سختی‌های زیادی همراه بودند. به نظر من هر مشکلی را می‌توان حل کرد و شخصا همیشه فکر می‌کنم 25 درصد جلوتر از مشکلات هستم. این موضوع اطمینانی را در من ایجاد می‌کند تا بتوانم از پس هر مشکلی بر بیایم.

خواندن 150 ایمیل در روز

امیر در پاسخ به این سوال که یک روز کاری‌اش را چگونه آغاز می‌کند، این‌گونه توضیح می‌دهد: «راس ساعت 8 صبح از خواب بیدار می‌شوم و صبحانه می‌خورم. با خودروی شخصی‌ام تا شرکت رانندگی می‌کنم و پس از شش، هفت جلسه کاری و هماهنگی‌ها در شرکت، عصرها یک قرار کاری ویژه‌ دارم و پس از آن به خانه برمی‌گردم و چند ساعتی را با دختر هشت ‌ساله‌ام می‌گذرانم. وقتی دخترم خوابید کارم را شروع می‌کنم و حدود 150 ایمیل مهمی را که در طول روز دریافت کرده‌ام می‌خوانم. نزدیک ساعت یک هم می‌خوابم تا برای یک روز دیگر آماده شوم؛ چون سر وکله زدن با 380 کارمند دشوار است.»

حفظ خصلت‌های اصفهانی

مدیرعامل شرکت ویسپیرون در بخش دیگری از صحبت‌هایش می‌گوید «من خصلت‌های اصفهانی خودم را حفظ کرده‌ام و آنها را با خودم به آلمان برده‌ام. برای مثال در معامله‌ها حواسم را جمع می‌کنم و نمی‌گذارم کسی کلاه سرم بگذارد (خنده). البته من با افراد و شرکت‌ها به نحوی معامله می‌کنم که دفعه بعد هم بتوانم با آنها کار کنم.» امیر در پاسخ به این سوال که اگر در ایران هم بود می‌توانست به چنین موفقیت‌هایی برسد، بیان می‌کند: سوال خیلی سختی است؛ اما من فکر می‌کنم یک آدم متفاوت هر جای دنیا که زندگی کند، می‌تواند موفق باشد. طرز فکر و کار کردن من باید به گونه‌ای باشد که بتوانم در هر نقطه‌ای از دنیا کار کنم. درست است که در آلمان فرصت‌های زیادی وجود دارد؛ اما تلاش‌ها و انعطاف پذیری هایی که به خرج دادم نیز بسیار تعیین‌کننده بودند؛ برای مثال پنج بار نحوه کارم را تغییر دادم، چون بازار تغییر می‌کرد و من هم باید شرکت را با بازار هماهنگ می‌کردم. همین امسال در کارم با یک ضرر میلیونی روبرو شدم که خوشبختانه با کار و برنامه دقیق این موضوع را جبران کردم. پس باید همیشه برای مشکلات آماده باشیم و خودمان را برای پیدا کردن راه‌حل آن آماده کنیم.»

فعالیت در بنیاد سرطان ایران-آلمان

فارغ از همه کسب‌وکارهایی که امیر روغنی برای خود دست‌وپا کرده، او ریاست بنیاد سرطان ایران-آلمان را هم بر عهده دارد. این بنیاد که همه اعضای آن به طور داوطلبانه فعالیت می‌کنند، در زمینه اطلاع‌رسانی و مشاوره، خدمات قابل توجهی را به بیماران سرطانی و بستگان آنها ارائه می‌دهد. همچنین این بنیاد روی کودکانی که از سرطان حاد رنج می‌برند تمرکز ویژه‌ای دارد و داروی این افراد را تهیه می‌کند. علاوه بر ریاست این بنیاد، امیر یک پروژه استعدادیابی را نیز در آلمان هدایت می‌کند. نام این پروژه TALENTS 4-v است و امیر می‌گوید که من با این طرح قصد دارم برای فعالیت‌های ورزشی جوانانی که فاقد امکانات و توان مالی هستند، اما مستعدند، همان چیزی را هدیه بدهم که در کودکی و نوجوانی به من هدیه داده شد.

فعالیت 12 هزار استارتاپ در برلین

حمایت واقعی از کسب و کارهای کوچک و متوسط و قانون تجارت بی‌نقص در آلمان بخش دیگری از صحبت‌های امیر روغنی را تشکیل می‌دهد. او می‌گوید هم‌اکنون 12 هزار استارتاپ در برلین فعال است و سالانه 2 هزار استارتاپ جدید به بازار می‌آید. وی می‌افزاید: «در آلمان از ایده‌ها و نوآوری‌ها حمایت می‌شود و کسانی که ایده‌های کارآمد داشته باشند می‌توانند تسهیلات بانکی دریافت کنند. به‌طورکلی زمینه برای پیشرفت در آلمان فراهم است. اما متاسفانه در ایران چند مسئله مهم وجود دارند که مانع پیشرفت اقتصاد این کشور هستند؛ برای مثال ارتباطات با بانک‌های خارجی، نامناسب بودن شاخص فضای کسب‌وکار، رانت و پارتی‌بازی و فساد اداری و اقتصادی از جمله مشکلاتی هستند که مانع رشد اقتصاد ایران می‌شوند. پارتی‌بازی و رشوه‌خواری مانع رشد ایده‌ها می‌شود و ‌کسی که از رانت برخوردار است قطعا نسبت به کسی که دارای ایده است نفع بیشتری می‌برد. به نظر من دولت باید برای برابری فرصت‌ها اهمیت ویژه‌ای قائل شود.»

هنگام قدردانی از اصفهان

بخش پایانی صحبت‌های من و امیر مربوط می‌شود به مذاکراتی که او برای ایجاد نیروگاه برق خورشیدی در اصفهان انجام داده است. این جوان موفق حالا قصد دارد کارش را در اصفهان هم ادامه بدهد و به قول خودش با ایجاد اشتغال، دِینش را به همشهریانش ادا کند. امیر در این رابطه می‌گوید که مذاکراتی با اتاق بازرگانی انجام داده‌ایم تا برای همکاری در زمینه طراحی و تولید نرم‌افزار، زمینه‌های همکاری با شرکت‌های اصفهانی فراهم شود. اما او علاقه زیادی به سرمایه‌گذاری در بخش انرژی‌های خورشیدی در اصفهان دارد و در این رابطه می‌افزاید: اگر شرایط فراهم شود یک سرمایه‌گذاری سنگین در حد چندین میلیون یورو روی پروژه تولید برق خورشیدی انجام خواهم داد. «من خودم را بدهکار اصفهان می‌دانم، چون در اصفهان متولد شده‌ام و یازده سال در اینجا زندگی کردم و خاطرات زیادی از این شهر دارم؛ پس حالا وقتش است که از نصف جهان و مردمش قدردانی کنم. به نظر من اصفهان در زمینه پتروشیمی، نرم‌افزار و انرژی‌های خورشیدی ظرفیت بالایی دارد و می‌توان از توانایی دانشگاه‌های این استان استفاده بهینه‌ای کرد.» پیچ‌وخم‌های زندگی این کارآفرین البته فراتر از مواردی است که در این گزارش خواندید؛ اما در بین صحبت‌های امیر روغنی می‌توان مواردی را یافت که هرکدام از آنها می‌تواند درس مهمی برای هر جوانی باشد که در مسیر دشوار کار و زندگی به دنبال موفقیت است.

ارسال نظر

New Project اخرین اخبار
New Project پربیننده‌ترین اخبار