اجازه دهید هفته‌ای یک کتاب به کودکتان هدیه دهم

با خود می‌اندیشم که چقدر از بودجه‌ کشور به گسترش فرهنگ کتابخوانی اختصاص دارد؟ وقتی یک مدیر مدرسه ده‌ها میلیون، خرج فناوری در مدرسه‌اش می‌کند ولی حتی یک قفسه‌ کتاب هم در مدرسه پیدا نمی‌شود، چه معنایی دارد؟!

سال‌ها قبل یکی از دوستانم داستانی را برایم تعریف کرد. او گفت که در کشوری پس از استقلال، رئیس‌جمهور بعد از تحقیقات فراوان فهمید که عمده مشکل جسمی مردم به دلیل نخوردن شیر است. دستور داد هر روز کنار در منازل شیشه شیری رایگان قرار دهند. پس از گذشت زمانی به او خبر دادند که شیرها را از کنار منازل می‌دزدند. گفت تعداد بطری‌ها را افزایش دهند به او خبر دادند که شیشه‌های خالی را می‌شکنند. رئیس‌جمهور گفت که شیشه‌های بیشتری تولید کنید و جایگزین شیشه‌های شکسته کنید. این بار خبر آوردند که بیماری جدیدی در بعضی مناطق شایع شده چون برخی در شیشه‌های خالی ادرار می‌کنند. رئیس‌جمهور برآشفت و دستور قطع توزیع شیر را داد.

مسئولین با تعجب پرسیدند که شیرها را دزدیدند دستور افزایش شیر دادید، شیشه‌های خالی را شکستند، گفتید شیشه‌های جایگزین ساخته شود. حالا دستور قطع توزیع شیر را می‌دهید! رئیس‌جمهور گفت که تا حالا برایمان فقط سلامت مردم مهم بود ولی حالا باید شما گروهی از اندیشمندان را جمع کنید و تحقیق کنید که چرا وقتی شیر رایگان می‌دهیم تا بنوشند در شیشه‌ها ادرار می‌کنند؟! این موضوع برای آینده مملکت مهمتر است و بودجه‌ توزیع شیر را صرف این تحقیق کنید.

حال من از پشت پنجره به کنار خیابان می‌نگرم و به این موضوع فکر می‌کنم که چرا باوجود دو سطل زباله بافاصله‌ سی متر از یکدیگر، عده‌ای زباله‌هایشان را کنار خیابان می‌گذارند؟! علت را نمی‌فهمم. بر روی برگه‌ای نوشته‌ام: «دوست گرامی! خیابان هم قسمتی از محل زندگی شماست، آن را آلوده نکنید. آشغال‌هایتان را در سطل‌های زباله که در فاصله‌ ۳۰ متری شما قرار دارد بیندازید» باز هم فرقی نکرد. ابتدا با خود فکر می‌کردم اگر آن فرد را پیدا کنم، این می‌کنم و آن می‌کنم، اما حال می‌گویم که وقتی او را شناختم به او خواهم گفت: اگر کودکی داری به من اجازه بده تا هفته‌ای یک کتاب به او اهدا کنم تا بخواند، چون اگر تو کتابخوان بودی مرتکب این عمل نمی‌شدی!

با خود می‌اندیشم که چقدر از بودجه‌ کشور به گسترش فرهنگ کتابخوانی اختصاص دارد؟ وقتی یک مدیر مدرسه ده‌ها میلیون، خرج فناوری در مدرسه‌اش می‌کند ولی حتی یک قفسه‌ کتاب هم در مدرسه پیدا نمی‌شود، چه معنایی دارد؟! اینجاست که باید برای کسانی که همت خود را صرف گسترش کتاب و کتابخوانی می‌کنند سر خم کرد و فریاد زد و گفت که اگر این حرکت در مدارس ما اجرایی نشود و به‌عنوان یک قانون درنیاید، زحمات این بزرگواران جوابی که باید را در پی نخواهد داشت.

ای‌کاش می‌شد یک حرکت اجتماعی قوی برای گسترش کتابخانه‌ها و ترغیب دانش آموزان به آن انجام داد تا این تفکر که از بس در کلاس کار داریم نمی‌توانیم بچه‌ها را به کتابخانه بفرستیم، منسوخ شود. شاید بتوان در بلندمدت فرهنگ شفاهی مردم ایران عزیز را تغییر داد. راستی اگر بچه‌ها کتاب نخوانند آن معلم چه هنری به خرج داده است؟!

ارسال نظر

New Project اخرین اخبار
New Project پربیننده‌ترین اخبار