اصفهان گرد-شماره ۱۸۶
شهر پس از باران، دیدنی است
آرزو دارم که بتوانم در هوایی در دل این شهر پرسه بزنم که ناسالم و خطرناک نباشد. فرزندانم در هوایی بزرگ شوند که زیان کمتری ببینند.
عصر چهارشنبه 23 آبان 1403، اصفهان به خودش باران پاییزی دید. شهر تمیز شد و تصویر آن زلال و دل نشین شد. درست پس از باران، پرسه زنی من از پل 25 آبان ماه به سوی میدان قدس شروع شد و تمام خیابان آیت ا... شهید دکتر باهنر را قدم زدم. از هوای تازه و پاک استفاده کردم و سعی کردم خوب نگاه کنم و اگر لازم است، بایستم و عکس بگیرم. جای همه در آن لحظه هایی که براستی شادی در آسمان تقسیم شده بود، خالی! تقریبا خیابان و شهر برایم بیگانه شده بود، چند سالی است که آلودگی، چنان خاکستری را بر شهر گسترانده که اگر لحظه ای هم کنار برود، شهر برایمان غریبه می شود. امان از این روزگار که دود آشنا شده است و آسمان آبی، بیگانه! جای تعجب ندارد که ما انسان ها، به هر بهانه و بهایی سلامتی خودمان را به خطر بیندازیم! گویی زندگی امثال من که به جهت شغل در این شهر است در نزد یک انسان عاقل سالم، نوعی بیماری و جنون محسوب می شود. به بهانه کار برای زندگی بهتر، در هوایی تنفس می کنیم که زندگی ما دچار آسیب بیشتر بگردد! خلاصه کلام این که فضا و هوای آن روز بارانی ام، آرزوست! آرزو دارم که بتوانم در هوایی در دل این شهر پرسه بزنم که ناسالم و خطرناک نباشد. فرزندانم در هوایی بزرگ شوند که زیان کمتری ببینند. این رهاورد مدرنیسم و فهم نادرست از تکنولوژی و پیشرفت و زیست دوره معاصر است که ما را به این جا کشانده است. به جایی که حاضریم با زیست خودمان هم بازی کنیم و فقط مدعی حضور در دوی سرعت این زمان باشیم. در حال عبور از خیابان، چشم هایم به دیواری برخورد کرد که برایم جالب بود و اکنون تصویر آن، در دل این یادداشت دیده می شود. یک مجموعه فنی و مکانیکی برای دیوارهای ورودی خود در دو طرف، از گلدان استفاده کرده بود. گلدان هایی که شبیه کلاه های مهندسین و مجموعه انسان های فنی است. کلاه هایی که گویی وارونه شده بودند و به دیوار کوبیده شده بودند و حالا داشتند نقش گلدان را ایفا می کردند. اگرچه در گلدان ها، گلی ندیدم ولی همین فضا و چیدمان برایم جالب بود. چیدمانی که می توانند محیط های فنی و صنعتی را با محیط های زیست، زیبا و دیدنی کند. البته به مقتضای شغل، فرد از فضای دور این کلاه- گلدان ها، برای تبلیغ ماشین استفاده کرده بود. ای کاش یاد بگیرم که با چیدمان های متنوع، می توانیم حال چشم های مشتری ها و مخاطبان را بهتر کنیم و حداقل با این روش به خوب شدن حال شهر کمک کنیم. این تصویر در ساعت 16 و 30 دقیقه تهیه شده است.