برخي خدمات «داوود رشيدی» هنوز مخفي است
داوود رشيدي يکي از نامآوران و تأثيرگذاران هنر نمايش در عرصه تئاتر، سينما و تلويزيون ايران بود که پنجم شهريور سال گذشته بر اثر بيماري درگذشت. تأثيرات اين هنرمند بر فرهنگ و هنر ايران غيرقابلانکار است، بهطوريکه از برخي از ميراث هنري برجايمانده از او هنوز رونمايي نشدهاند!
شرق : داوود رشيدي يکي از نامآوران و تأثيرگذاران هنر نمايش در عرصه تئاتر، سينما و تلويزيون ايران بود که پنجم شهريور سال گذشته بر اثر بيماري درگذشت. تأثيرات اين هنرمند بر فرهنگ و هنر ايران غيرقابلانکار است، بهطوريکه از برخي از ميراث هنري برجايمانده از او هنوز رونمايي نشدهاند! تا پنجم شهريور قريب يک ماهواندي باقي مانده است تا نخستين سالگرد فقدان اين هنرمند برگزار شود، اما پيش از آن، خانواده رشيدي تصميم گرفتهاند که زادروز او را نيز گرامي بدارند. به قول احترام برومند، همسر زندهياد رشيدي، «تولد هم به اندازه مرگ آقاي رشيدي برايمان اهميت دارد. به همين دليل خواستيم روز تولد داوود رشيدي که ٢٥ تيرماه است را هم گرامي بداريم؛ اويي که براي همه ما همچنان عزيز و زنده است». در ۲۵ تير ۱۳۱۲ در يکي از محلات تهران مردي به دنيا آمد که هنر ايران وامدار او شد. نام کامل خانوادگي او رشيديحائري است. پدر او سفير، پدربزرگش، علامه شيخ محمد حائري، از روحانيان مشروطهخواه و جدش از مراجع تقليد عصر قاجار بود. او تحصيلات تکميلي خود را در پاريس و سوئيس به پايان رساند و به دليل تسلطش بر زبان فرانسه نمايشنامههاي ارزشمندي
را به زبان فارسي ترجمه کرد. بازيهاي تأثيرگذار او در فيلمهاي «فرار از تله» جلال مقدم، «کندو» فريدن گله، »هيولاي درون» خسرو سينايي، «شيلات» رضا ميرلوحي، «گلهاي داوودي» رسول صدرعاملي، مفتش ششانگشتي در سريال «هزاردستان» و... نمايانگر بخشي از تواناييهاي منحصربهفرد او بود. جدا از آن در تعدادي از تئاترهاي تلويزيوني بازي و حتي کارگرداني کرد که بر گسترش فرهنگ ديدن نمايش مردم تأثيرات بسزايي برجاي گذاشت. از جمله تئاترهاي بهيادماندني او «پيروزي در شيکاگو» است. داوود رشيدي، عزتالله انتظامي، جمشيد مشايخي، علي نصيريان، محمدعلي کشاورز و جعفر والي از بزرگان هنر ايران هستند که از تئاتر به سينما ورود پيدا کردند. رشيدي داراي دو فرزند به نامهاي فرهاد (دانشمند ايراني مقيم سوئيس) و ليلي، بازيگر تلويزيون، تئاتر و سينماست و همينطور احترام برومند، همسر رشيدي که از مجريهاي بنام و موفق برنامههاي کودک در تلويزيون ايران بود. به بهانه زادروز استاد رشيدي، با احترام برومند گفتوگو کرديم که ميخوانيد.
تا پنجم شهريورماه يکماهواندي باقي مانده است. براي برپايي مراسم نخستين سالگرد استاد رشيدي چه برنامهاي تدارک ديدهايد؟
خب به قول شما تا آن زمان هنوز يکماهي فرصت داريم، اما قبل از آن ميخواهيم زادروز داوود را در ٢٥ تيرماه برگزار کنيم. تولد هم به اندازه مرگ آقاي رشيدي برايمان اهميت دارد. به همين دليل خواستيم روز تولد داوود رشيدي را که ٢٥ تيرماه است هم گرامي بداريم؛ اويي که براي همه ما همچنان عزيز و زنده است. به نظرم حيف است که تولد را بهکلي فراموش کنيم. بهدنياآمدن هم خيلي مهم است. چون اگر تولد نبود، مرگ هم معنايي نداشت. به همين دليل قرار شده نمايشگاهي به مناسبت زادروز آقاي رشيدي برگزار کنيم. البته قصدمان اين بود که نمايشگاه را در چهلمين روز درگذشت آقاي رشيدي برپا کنيم، اما به دليل تقارن با ماههاي محرم و صفر، به حرمت اين ماهها برگزار نکرديم. الان خوشبختانه آقاي امير اثباتي اعلام آمادگي کردهاند که نمايشگاه را ٢٥ تيرماه برپا کنيم و تا پنجم شهريورماه ادامه پيدا کند. تا از اين طريق تولد و مرگ را به يکديگر پيوند بزنيم.
اين نمايشگاه در کجا برپا خواهد شد؟
اين نمايشگاه به ابتکار آقاي اثباتي راهاندازي ميشود و خودشان هم کارهاي اجرائي آن را به سرانجام ميرسانند. ما هم گفتيم چقدر خوب ميشود که همزمان با زادروز داوود، عدهاي دور هم جمع شويم و به ديدن تئاتر برويم. وقتي موضوع را با آقاي پيمان شريعتي، مدير تئاتر شهر، در میان گذاشتیم، ایشان اعلام آمادگي کردند. همينطور مهندس شفيعي هم گفتند که در آن روز نمايش «اعتراف»، به کارگرداني شهاب حسيني، با حضور آقاي علي نصيريان برپا ميشود. گفتم چه تلاقي خوبي! چون آقاي نصيريان سالها با آقاي رشيدي دوست و همکار بودند و هر دو ارادت ويژهاي به همديگر داشتند. بنابراين نمايشگاه در سالن انتظار سالن اصلي تئاتر شهر برگزار ميشود. بعد، از آقاي نصيريان هم خواستيم که صحبت کوتاهي داشته باشند و بعد هم فکر ميکنم کار قشنگي است ٥٠،٤٠ نفر از اقوام و دوستان که ميهمان من هستند، با هم نمايش «اعتراف» را تماشا کنيم.
محتواي اين نمايشگاه چيست؟
تعدادي از عکسهاي نمايشهای آقاي رشيدي، همينطور وسايل شخصي و کتابهايي که از سوی او ترجمه شده، برخي از جوايز و تنديسها و... .
خانم برومند! معمولا در همهجاي دنيا هنرمنداني در اندازه آقاي رشيدي بعد از فوتشان، خانه يا محل کارشان را به موزه تبديل ميکنند. آيا چنين اتفاقي درباره آقاي رشيدي اتفاق خواهد افتاد؟
من که خيلي تمايل دارم، اما امکانات شخصيام محدود است. چون خانهمان کوچک است و از طرفي هم در مجتمع مسکوني حضور داريم که رفتوآمدهاي زياد براي همسايگان مزاحمت ايجاد ميکند. دفتر آقاي رشيدي هم استيجاري بود که به محض وخيمشدن حالشان دفتر را هم تعطيل کرديم. البته حيف ... چون ٢٠ سال رشيدي در آنجا اقامت داشت. البته شنيدهام که موزه تئاتر به همت آقاي غريبپور در حال راهاندازي است و از اين بابت خوشحالم و اميدوارم بتوانيم وسايل شخصي و آثار رشيدي را به آنجا منتقل کنيم.
آيا آثاري از آقاي رشيدي برجاي مانده که هنوز رونمايي نشده باشد؟
بله. جالب است ايشان ترجمههاي مشترک با آقايان بهرام بيضايي، دکتر حسنعلي طباطبايي و صياد انجام داده بودند که من هنوز دستنوشتههاي ايشان را دارم. ضمن اينکه بسياري از خدمات آقاي رشيدي هنوز مخفي است؛ مثلا ايشان از ٥٥ سال پيش به شهرستانها ميرفتند و در کنار آقايان، جوانمرد و نصيريان گروههاي تئاتري و استعدادها را شناسايي ميکردند.
بههرحال اين ميراث برجايمانده از آقاي رشيدي بايد حفظ شود.
نهتنها ميراث آقاي رشيدي، بلکه ميراث همه بزرگان اين مرزوبوم بايد حفظ شود. خوشبختانه در مراسم چهلم هم يکي، دو نمايشنامه ايشان را به نمايش گذاشتيم. يا تلويزيون لطف کرد يکي از نمايشها را در اختيار ما گذاشت. انشاءالله اينها تکثير شوند و در اختيار نسل جوان قرار بگيرند؛ مثل ثبت جهاني شهر يزد که از اتفاقات بسيار عالي اين روزهاست. اميدواريم درباره هنرمندان هم چنين اتفاقي بيفتد.
تا پنجم شهريورماه يکماهواندي باقي مانده است. براي برپايي مراسم نخستين سالگرد استاد رشيدي چه برنامهاي تدارک ديدهايد؟
خب به قول شما تا آن زمان هنوز يکماهي فرصت داريم، اما قبل از آن ميخواهيم زادروز داوود را در ٢٥ تيرماه برگزار کنيم. تولد هم به اندازه مرگ آقاي رشيدي برايمان اهميت دارد. به همين دليل خواستيم روز تولد داوود رشيدي را که ٢٥ تيرماه است هم گرامي بداريم؛ اويي که براي همه ما همچنان عزيز و زنده است. به نظرم حيف است که تولد را بهکلي فراموش کنيم. بهدنياآمدن هم خيلي مهم است. چون اگر تولد نبود، مرگ هم معنايي نداشت. به همين دليل قرار شده نمايشگاهي به مناسبت زادروز آقاي رشيدي برگزار کنيم. البته قصدمان اين بود که نمايشگاه را در چهلمين روز درگذشت آقاي رشيدي برپا کنيم، اما به دليل تقارن با ماههاي محرم و صفر، به حرمت اين ماهها برگزار نکرديم. الان خوشبختانه آقاي امير اثباتي اعلام آمادگي کردهاند که نمايشگاه را ٢٥ تيرماه برپا کنيم و تا پنجم شهريورماه ادامه پيدا کند. تا از اين طريق تولد و مرگ را به يکديگر پيوند بزنيم.
اين نمايشگاه در کجا برپا خواهد شد؟
اين نمايشگاه به ابتکار آقاي اثباتي راهاندازي ميشود و خودشان هم کارهاي اجرائي آن را به سرانجام ميرسانند. ما هم گفتيم چقدر خوب ميشود که همزمان با زادروز داوود، عدهاي دور هم جمع شويم و به ديدن تئاتر برويم. وقتي موضوع را با آقاي پيمان شريعتي، مدير تئاتر شهر، در میان گذاشتیم، ایشان اعلام آمادگي کردند. همينطور مهندس شفيعي هم گفتند که در آن روز نمايش «اعتراف»، به کارگرداني شهاب حسيني، با حضور آقاي علي نصيريان برپا ميشود. گفتم چه تلاقي خوبي! چون آقاي نصيريان سالها با آقاي رشيدي دوست و همکار بودند و هر دو ارادت ويژهاي به همديگر داشتند. بنابراين نمايشگاه در سالن انتظار سالن اصلي تئاتر شهر برگزار ميشود. بعد، از آقاي نصيريان هم خواستيم که صحبت کوتاهي داشته باشند و بعد هم فکر ميکنم کار قشنگي است ٥٠،٤٠ نفر از اقوام و دوستان که ميهمان من هستند، با هم نمايش «اعتراف» را تماشا کنيم.
محتواي اين نمايشگاه چيست؟
تعدادي از عکسهاي نمايشهای آقاي رشيدي، همينطور وسايل شخصي و کتابهايي که از سوی او ترجمه شده، برخي از جوايز و تنديسها و... .
خانم برومند! معمولا در همهجاي دنيا هنرمنداني در اندازه آقاي رشيدي بعد از فوتشان، خانه يا محل کارشان را به موزه تبديل ميکنند. آيا چنين اتفاقي درباره آقاي رشيدي اتفاق خواهد افتاد؟
من که خيلي تمايل دارم، اما امکانات شخصيام محدود است. چون خانهمان کوچک است و از طرفي هم در مجتمع مسکوني حضور داريم که رفتوآمدهاي زياد براي همسايگان مزاحمت ايجاد ميکند. دفتر آقاي رشيدي هم استيجاري بود که به محض وخيمشدن حالشان دفتر را هم تعطيل کرديم. البته حيف ... چون ٢٠ سال رشيدي در آنجا اقامت داشت. البته شنيدهام که موزه تئاتر به همت آقاي غريبپور در حال راهاندازي است و از اين بابت خوشحالم و اميدوارم بتوانيم وسايل شخصي و آثار رشيدي را به آنجا منتقل کنيم.
آيا آثاري از آقاي رشيدي برجاي مانده که هنوز رونمايي نشده باشد؟
بله. جالب است ايشان ترجمههاي مشترک با آقايان بهرام بيضايي، دکتر حسنعلي طباطبايي و صياد انجام داده بودند که من هنوز دستنوشتههاي ايشان را دارم. ضمن اينکه بسياري از خدمات آقاي رشيدي هنوز مخفي است؛ مثلا ايشان از ٥٥ سال پيش به شهرستانها ميرفتند و در کنار آقايان، جوانمرد و نصيريان گروههاي تئاتري و استعدادها را شناسايي ميکردند.
بههرحال اين ميراث برجايمانده از آقاي رشيدي بايد حفظ شود.
نهتنها ميراث آقاي رشيدي، بلکه ميراث همه بزرگان اين مرزوبوم بايد حفظ شود. خوشبختانه در مراسم چهلم هم يکي، دو نمايشنامه ايشان را به نمايش گذاشتيم. يا تلويزيون لطف کرد يکي از نمايشها را در اختيار ما گذاشت. انشاءالله اينها تکثير شوند و در اختيار نسل جوان قرار بگيرند؛ مثل ثبت جهاني شهر يزد که از اتفاقات بسيار عالي اين روزهاست. اميدواريم درباره هنرمندان هم چنين اتفاقي بيفتد.