«تجربه، تيم، تكنولوژی»؛ الفبای كارآفرينی
كارآفرینی را باید از همان دوران كودكی آموخت. كارآفرینان در بازار رقابتی و برای گذشتن از موانعی كه به تدریج جلوی راه آنها قرار می گیرد باید كارآفرینی را به خوبی یاد بگیرند و به گونه ای تربیت شوند كه ریسک پذیر باشند نه ریسک گریز. سنگ اندازی سازمان های دولتی و قوانین سخت گیرانه تنها مانعی نیست كه در مسیر كارآفرینان قرار گرفته بلكه موانع انگیزشی نیز سنگ بزرگی است كه مانع از رشد كارآفرینی در كشور می شود.
كارآفرینی را باید از همان دوران كودكی آموخت. كارآفرینان در بازار رقابتی و برای گذشتن از موانعی كه به تدریج جلوی راه آنها قرار می گیرد باید كارآفرینی را به خوبی یاد بگیرند و به گونه ای تربیت شوند كه ریسک پذیر باشند نه ریسک گریز. سنگ اندازی سازمان های دولتی و قوانین سخت گیرانه تنها مانعی نیست كه در مسیر كارآفرینان قرار گرفته بلكه موانع انگیزشی نیز سنگ بزرگی است كه مانع از رشد كارآفرینی در كشور می شود. سرمایه گذران ریسک پذیر و افرادی كه به خوبی با كار تیمی آشنا هستند و می توانند در قالب تشكیل تیم فعالیت های خود را به سرانجام برسانند از حلقه های اصلی رشد خلاقیت و كارآفرینی به شمار می آیند این در حالی است كه در كشور ما افراد معدودی از چنین روحیه ای برخودار هستند و زمانی با این مفهوم آشنایی پیدا می كنند كه یا در كسب و كارشان دچار شكست شدند یا در نیمه راه به سر می برند؛ اما همچنان سردرگم هستند.
موانع کارآفرینی را باید شناخت و راهکارهای ریشهای برای از بین بردن آنها کنار هم چید. قوانین و مقررات سخت گیرانه اداری، انحصارات دولتی ، قوانین مالیاتی همگی موانع محیطی هستند که به گوش بسیاری از افراد آشناست و کارآفرینان نیز همواره در سخنان خود با دل پر از این موانع یاد می کنند. اما این قفلی است که تنها با دستان دولت باز می شود و این انتظار از دولت می رود که برای افزایش انگیزه کارآفرینان مسیر را هموار کند. اما ترس از دست دادن سرمایه و هراس از جذب سرمایه ، نداشتن مهارت و تجربه کافی و آشنا نبودن با کار تیمی نیز موانع دیگری هستند که بیشتر به خود کارآفرینان ارتباط پیدا می کند؛ موانعی که تنها کارآفرینان ریسک پذیر با اعتماد به نفس بالا و با اندوختن مهارت کافی می توانند بر آنها غلبه کنند. در این بین نباید از نقش خانواده ها، آموزش و پرورش و دانشگاه نیز غافل شد؛ چراکه این نهادها می توانند بیشترین اثر بخشی را در تربیت کارآفرینان و رشد خلاقیت های کارآفرینی در کشور داشته باشند. به اعتقاد جمشید پرویزیان ، مدرس کارآفرینی دانشکده صنایع دانشگاه صنعتی اصفهان حدود 3 درصد از مردم از روحیه کارآفرینی برخوردار هستند؛ اما این 3 درصد نیز باید با کسب آموزشهای لازم برای کارآفرینی تربیت شوند. پرویزیان در گفتو گو با اصفهان زیبا با اشاره به اصلی ترین موانع کارآفرینی در ایران اظهار می کند: بخشی از موانعی که در مسیر کارآفرینی قرار دارد به خانواده ها و تربیت فرزندان ارتباط پیدا می کند روحیه کارآفرینی باید از کودکی تقویت شود؛ اما متاسفانه بسیاری از خانوادهها فرزندان را به گونه ای تربیت می کنند که بیشتر آنها ریسک گریز هستند ضمن اینکه بازی های کودکان به بازی های کامپیوتری محدود شده و فعالیت جسمانی آنها کاهش پیدا کرده است با این وجود و در شرایطی که کودکان از همان دوران با کار تیمی ناآشنا هستند در بزرگسالی نیز برای کارآفرینی ریسک نمی کنند. به گفته این استاد دانشگاه صنعتی اصفهان ، اولین گام برای کارآفرینی تشکیل تیم است؛ اما در کشور ما تیم یابی و کار تیمی برای افراد زیادی دشوار است ؛اجتناب از کار تیمی یعنی نپذیرفتن ریسک و این عامل منجر به از بین رفتن روحیه کارآفرینی می شود.
سیستم آموزشی کارآفرینی را سرکوب می کند
چگونگی آموزش دانش آموزان در مدارس یکی دیگر از عواملی است که برای ایجاد روحیه کارآفرینی در کشور و پرورش خلاقیت دانش آموزان اهمیت زیادی دارد.این در حالی است که سیستم آموزشی کشور تنها موفقیت در کنکور را به آنها گوشزد می کند و روند آموزش نیز برای دست یابی به این هدف سپری می شود. پرویزیان بر لزوم تغییـــر در سیستم آموزشی کشور برای تربیت افراد خلاق و کارآفرین تاکید می کند و معتقد است که دانش آموزان نباید موفقیت خود را تنها درگرو قبولی در کنکور و راهیابی به دانشگاهها ببینند؛ این یک باور اشتباه است و تنها 10 درصد از دانش آموزان برای ادامه تحصیل و ورود به دانشگاه مناسب هستند و ویژگـــی ها و اســتعدادهای سایر دانشآموزان به گونه ای است که باید در محیط کاری یا در فعالیت های کارآفرینی بروز کند ضمن اینکه آموزش هایی که در دانشگاه ها به افراد ارائه می شود برای کارآفرینی و ورود افراد به بازار کار مناسب نیست و بسیاری از افراد مستعد کارآفرینی نیستند و آموزش این افراد دستاورد مثبتی ندارد بنابراین باید استعداد افراد شناسایی شود و به افراد مستعد آموزش های فشرده و کوتاه مدت ارائه شود نه اینکه مدارک بالای کارآفرینی دریافت
کنند؛ اما در عمل قادر به انجام کاری نباشند.
ضعف روحیه کارآفرینی با سنگ اندازی دولتی ها
ادارت دولتی و قوانین سخت گیرانه دولتی ها یکی دیگر از موانعی است که به جای ایجاد انگیزه و تشویق کارآفرینان آنها را دلسرد می کند و مانع بزرگی برای ترویج کارآفرینی در کشور است. «سازمان های دولتی به جای اینکه روند فعالیت کارآفرینان را تسهیل کنند در مسیر آنها سنگ اندازی می کنند».پرویزیان با تاکید بر این مطلب ادامه می دهد: یک کارآفرین برای ثبت شرکت باید زمان زیادی در انتظار باشد این در حالی است که ثبت شرکت در طول دو یا سه روز می تواند به انجام برسد؛ اما متاسفانه شرایط این گونه نیست ؛ به جای اینکه فرآیند ایجاد کسب و کار و کارآفرینی تسهیل شود کارآفرینان در مسیر خود با قوانین سخت گیرانه ای مواجه می شوند که مانع از فعالیت آنهاست البته بسیاری از این سنگ اندازی ها در سازمان های دولتی برنامه ریزی شده است تا اشخاص نتوانند کار خود را آغاز کنند یا ادامه دهند.
مولفه های ضــروری برای آغاز فعالیت کارآفرینان
داشتن سرمایه و منابع مالی اگر چه در نگاه بسیاری از افراد پیش شرط اصلی برای کارآفرینی است؛ اما بسیاری از افراد باتجربه درحوزه کارآفرینی داشتن سرمایه را تنها عامل مهم و اساسی برای کارآفرینی نمی دانند بلکه به زعم آنها کارآفرینان باید از مولفههای مهم تری برخوردار باشند و چه بسا افرادی که با داشتن سرمایه کلان برای کارآفرینی اقدام کرده اند؛ اما با شکست مواجه شدند. به گفته پرویزیان «تجربه، تیم و تکنولوژی» سه مولفه ای است که اگر در کنار یکدیگر قرار بگیرند کارآفرینان نیز می توانند موفق تر عمل کنند بنابراین صرف داشتن پول و سرمایه و بدون برخورداری از این سه عامل مهم نمی توان کارآفرینی کرد؛ زیرا در مواقعی پول به کالایی تبدیل شود که از کیفیت لازم برخوردار نیست یا اصلا بازاری برای کالای تولید شده وجود ندارد بنابراین باید تجربه ، تیم و تکنولوژی در کنار هم قرار بگیرند و بازار نیز به تدریج شکل بگیرد.
پیشنهاداتی برای تسهیل مسیر کارآفرینان
برای هموار شدن مسیر کارآفرینی اما پیشنهادهایی نیز از سوی کارشناسان مطرح می شود. « دست دولت باید در فرآیند ثبت شرکت ها و آموزش کارآفرینی کوتاه شود، باید اجازه داد تا خلاقیت افراد شکل بگیرد» استاد دانشگاه صنعتی اصفهان در ادامه سخنان خود به این مطلب اشاره کرده و می افزاید: قوانین سخت گیرانه سازمان های دولتی باید تسهیل شود تا هم انگیزه کارآفرینان افزایش پیدا کند و هم کارها سریع تر پیش رود همچنین در نظــــام آمــــوزش و پــــــرورش باید تغییراتی ایجاد شود تا خلاقیت دانش آموزان به تست زنی محدود نشود و شخصیت کودکان از همـــان دوران به گونه ای شــــکل بگیرد که ریسکپذیر باشند و کارتیمی از دو سالگی آموزش داده شود نه اینکه بعد از بیست سالگی افراد متوجه شوند که در این مرحله با ضعف مواجه هستند.