جنگ افغانستان، نبردی که هنوز هم ادامه دارد
تمام کردن جنگ خیلی سختتر از آغاز کردن آن است. این درسی بود که از جنگ ویتنام هم میشد گرفت و از جنگ عراق هم گرفته شد.
اصفهان امروز: 16 سال پیش نیروهای آمریکایی وارد افغانستان شدند. تصمیم گسیل نیروها به این کشور بسیار سریع گرفته شد. افکار عمومی در مورد این جنگ منفی بود اما نوعی حس ناچاری وجود داشت، آمریکا یکی از خونینترین حملات تروریستی را در خاک کشورش تجربه کرده بود. زمان آن بود که آمریکا به جنگ با اشراری که این حمله را طراحی کرده و کشوری که به آنها پناه داده بود برود. نقشه خیلی زود پیش رفت. در کوتاهمدت برنامه خوب دنبال شد. آمریکا پناهگاههای القاعده را در افغانستان نابود و طالبان را از سریر قدرت به زیر کشید؛ اما واشنگتن یک درس بزرگ گرفت: تمام کردن جنگ خیلی سختتر از آغاز کردن آن است. این درسی بود که از جنگ ویتنام هم میشد گرفت و از جنگ عراق هم گرفته شد. در جنگ افغانستان آمریکا به اهداف فوری خود دستیافت اما با این چالش روبرو شد که چرا باید سربازان ما به جنگ و کشته شدن در سرزمینی دور ادامه دهند. این چالش باقدرت گیری مجدد طالبان در افغانستان قویتر هم شد. بر اساس بررسیهای جدید مناطق تحت نفوذ طالبان اینک بیش از هر زمان دیگری بعد از حمله آمریکا به افغانستان است. همچنین القاعده بازهم سایه شوم خود را در افغانستان گسترده
است. در سال 2015 آمریکا بزرگترین کمپ آموزشی القاعده را در این کشور کشف کرد. در همان سال داعش رسماً ورود خود را به افغانستان اعلام کرد. امروز هم علیرغم ماهها حملات هوایی علیه نیروهای داعش در این کشور، این گروه تروریستی هنوز پناهگاههای امن خود را در شرق افغانستان در اختیار دارد. آمریکا صدها میلیون دلار در افغانستان خرج کرده است. بیش از 2 هزار و 400 سرباز آمریکا و بیش از 31 هزار شهروند افغان در این جنگ کشته شدند؛ اما علی رغم این حجم انبوه از تلفات انسانی و منابع عمده دستاوردهای سالهای اولیه جنگ ازدسترفته است. این شکست فقط در حوزه امنیتی نبوده است. سالها واشنگتن تلاش کرده است تا تجارت مواد مخدر که یکی از راههای درآمدی طالبان است را مهار کند. ابتدا مزارع کشت خشخاش را سمپاشی کردند و بعد برنامههای جایگزینی را برای کشاورزها ارائه دادند اما نتیجه چه شد؟ اینک برداشت تریاک در این کشور رکورد جدیدی را ثبت کرده است؛ و اما درزمینهٔ اقتصادی. افغانستان با دریافت 7 میلیارد دلار در سال 2014 و بیش از 4 میلیارد دلار در سال 2017 یکی از بزرگترین دریافتکنندگان کمکهای خارجی آمریکا است؛ اما بااینوجود رشد تولید ناخالص
ملی این کشور از 14 درصد در سال 2012 به 1.5 درصد در سال 2015 کاهشیافته است. درست به همین دلایل است که میگویم جنگ افغانستان از نبردی گریزناپذیر به جنگی نامرئی تبدیلشده است. درواقع بسیاری از آمریکاییها این جنگ را بهکلی از یاد بردهاند. حتی در کمپین انتخاباتی روسای جمهور در سال قبل هم اشارهای به این جنگ نشد. احتمالاً آمریکاییها سعی میکنند دستهای خود را از این جنگ ناامیدکننده و وحشتناک بشویند. همچنین ازآنجاییکه ارتش آمریکا داوطلبانه است بیشتر آمریکاییها با این جنگ ارتباط مستقیم و شخصی نداشتند. البته «دومینیک تیرنی» در مقاله خود در نشریه آتلانتیک در سال 2015 دلیل این فراموشی را چنین شرح داد: مطرح کردن موضوع افغانستان بحث در مورد مرگومیر و تلفات است به همین دلیل تمایل زیادی برای تغییر بحث وجود دارد. خوشبختانه در تابستان گذشته بازهم بحث جنگ افغانستان بار دیگر موردتوجه قرار گرفت چراکه پرزیدنت ترامپ استراتژی جدید خود را در مورد افغانستان اعلام کرد. استراتژی ترامپ در افغانستان که بهصورت کلی مبارزه با تروریسم عنوان شد مبتنی بود بر نابودی داعش، در هم کوبیدن القاعده و...و بهاینترتیب بعد از سالها یک
استراتژی برای پیروزی در افغانستان مطرح شد؛ اما متأسفانه این استراتژی مبهم و کلی بود مشخص نشده بود که برای تحقق این هدف چهکارهایی باید انجام شود. درواقع اگر آمریکا میخواهد تروریسم را در افغانستان از بین برده و این کشور را به ثبات برساند نیاز به یک استراتژی مشترک اقتصادی و دیپلماتیک دارد. آمریکا نیاز به کمک دوستانی مثل هند و کشورهایی مثل پاکستان و ایران دارد که هیچکدام هم کار راحتی نیست. پس زیاد به خوششانسی آمریکا در افغانستان امید نداشته باشید. درهرصورت آمریکا مجبور است که این جنگ بیپایان را ادامه دهد. به نظر میرسد سکوت این جنگ در حال کر کردن گوشها است.
نویسنده: مایکل کوگلمن
مترجم: آرین پورقدیری