زندان برای زنی که شوهرش را مثله کرد

زن و مردی که متهم هستند شوهر زن را به قتل رسانده و جسدش را تکه‌تکه کرده‌اند، با رضایت اولیای دم از چوبه دار نجات یافتند و به تحمل زندان محکوم شدند.

زن و مردی که متهم هستند شوهر زن را به قتل رسانده و جسدش را تکه‌تکه کرده‌اند، با رضایت اولیای دم از چوبه دار نجات یافتند و به تحمل زندان محکوم شدند.

به گزارش شرق، رسیدگی به این پرونده از روز ١٧ آذر سال ٩٢ با طرح شکایت از سوی زنی ٣٠ساله به نام سارا آغاز شد. سارا با مراجعه به پلیس آگاهی کرج، به مأموران گفت: «شوهرم به نام مجید دو روز قبل از خانه خارج شده و دیگر برنگشته است و من به‌‌شدت نگران او هستم».

کارآگاهان تحقیقات خود را برای پی‌بردن به سرنوشت مرد جوان آغاز کردند؛ اما ردی از او به‌دست نیاوردند تا اینکه چند روز بعد، جسد تکه‌تکه‌شده مردی در حالی ‌که در چند گونی گذاشته شده بود، در حوالی ساوه پیدا شد. مشخصات جسد نشان می‌داد مقتول همان مرد مفقود‌شده است.

سارا وقتی به پزشکی قانونی رفت، هویت همسرش را تأیید کرد و به‌این‌ترتیب اولین گره پرونده گشوده شد. پس از آن، کارآگاهان برای شناسایی هویت قاتل یا قاتلان وارد عمل شدند. آنها شکی نداشتند مجید قربانی انتقام‌گیری شده و فردی که دست به قتل زده، کینه عمیقی به او داشته است. همچنین این احتمال بسیار قوی بود که عامل یا عاملان جنایت، روابط نزدیکی با مقتول داشته و با استفاده از همین موقعیت، او را به تله مرگ کشانده باشند. در این میان، هنگامی که فاش شد مجید و همسرش با هم به‌شدت اختلاف داشتند، زن جوان به‌عنوان مظنون اصلی پرونده بازداشت شد.

سارا که در ابتدا ادعا می‌کرد از ماجرای قتل شوهرش بی‌اطلاع است، بعد از چند روز مقاومت، بالاخره لب به اعتراف گشود و گفت شوهرش را با همدستی دوست او به نام مهران به قتل رسانده است. این زن گفت: «من با شوهرم به‌شدت اختلاف داشتم و زمانی که نقشه قتل او را کشیدم، چون می‌دانستم مهران مشکل مالی دارد، به او پیشنهاد دادم این کار را برایم در ازای دریافت پول انجام بدهد که او هم قبول کرد».

این زن در ادامه اعترافاتش گفت: «روز حادثه تعداد زیادی قرص خواب‌آور در غذای شوهرم ریختم. مجید بعد از خوردن آن بیهوش شد. سپس با همدستم تماس گرفتم و وقتی مهران آمد، از او خواستم شوهرم را با استفاده از روسری خفه کند. او نیز این کار را انجام داد. در ادامه برای اینکه سرنخی باقی نماند، جسد را با استفاده از تیغ‌ موکت‌بری مثله کردم و تکه‌های جنازه را در پنج گونی ریختم و آنها را حوالی ساوه رها کردم».

متهم به قتل همچنین توضیح داد: «می‌دانستم همه به‌زودی متوجه غیبت همسرم می‌شوند، به ‌همین‌ دلیل تصمیم گرفتم خودم زودتر موضوع را به پلیس اعلام کنم تا کسی به من شک نکند؛ اما عاقبت دستم رو شد».

مأموران در ادامه مهران را بازداشت کردند که او نیز جرمش را پذیرفت. سپس دو متهم در دادگاه کیفری استان البرز پای میز محاکمه رفتند. سارا در دادگاه گفت: من ١٤ سال قبل با مجید ازدواج کردم و دو فرزند دارم. در تمام این سال‌ها، با همه اخلاق‌های بد او ساختم و هیچ اعتراضی نکردم. همیشه سعی می‌کردم کاری کنم که زندگی خانوادگی آرامی داشته باشیم؛ برای همین تمام شرایط سخت را تحمل می‌کردم. شوهرم مردی بداخلاق بود و حتی من را کتک می‌زد؛ اما من به‌خاطر بچه‌هایم همیشه سکوت می‌کردم و نمی‌خواستم مشکل خاصی پیش بیاید. در تمام این سال‌ها هر کاری که از دستم برمی‌آمد، برای بچه‌ها و شوهرم انجام دادم و همه زندگی‌ام را به پای آنها ریختم؛ ولی وقتی فهمیدم شوهرم به من خیانت کرده و با زنانی دیگر رابطه دارد، دیگر نتوانستم تحمل کنم. این موضوع به‌حدی من را ناراحت و عصبانی کرد که نتوانستم خودم را کنترل کنم و تصمیم گرفتم او را به قتل برسانم؛ اما چون تنهایی از عهده این کار برنمی‌آمدم، از مهران که دوست شوهرم بود، خواستم در ازای پول به من کمک کند که او نیز پیشنهادم را قبول کرد».

مهران نیز در دادگاه پذیرفت با پیشنهاد زن جوان در قتل مشارکت کرده است. به‌این‌ترتیب هر دو متهم به قصاص محکوم شدند؛ اما در ادامه اولیای دم مقتول که فرزندان سارا هستند، اعلام کردند از خواسته خود گذشت کرده‌‌اند. پس از آن، دو متهم بار دیگر پای میز محاکمه رفتند و دوباره ماجرای قتل را توضیح دادند. این‌بار هیئت قضات بعد از شنیدن اظهارات دو متهم، برای آنها مجازات زندان را تعیین کردند.

ارسال نظر