جای خالی عکاسی شهری در اصفهان
این روزها برخلاف چند دهه قبل، عکاسی از ژستها و کارهای شخصی و روزمره مردم زیاد شده است. اما عکاسی از جریان زندگی شهری هنوز در اصفهان باب نشده است.
شیما خزدوز/اصفهان امروز: کن راسک یک شهروند کانادایی بین سالهای 1971 تا 1973 به ایران سفر کرد و عکسهای فراوانی از زندگی شهری، اجتماعی و محیطی سراسر ایران را گرفت. او بعد از 40 سال در تورنتو با یک مددکار ایرانی آشنا میشود و عکسها را در اختیار او قرار میدهد و او نیز عکسها را در یوتوب منتشر میکند.
راسک که مدرنشدن سریع زندگی شهری ایران، حضور خودرو آریا که آن زمان با فناوری روز کانادا همراه بوده، اجتماع خارجیهای مقیم ایران در کلیساها و مراسم سفارتها و بسیاری از ویژگیهای زندگی شهری و اجتماعی مردم، به نظرش جالب و جذاب آمده، بیش از هزار اسلاید را در دهه 50 در ایران تهیه کرده. هتلها، بازارها، میدانها، خیابانها و کوچههای شهرهای مختلف ایران در عکسهای او، ویژگیهای شهری برههای از تاریخ زندگی مردم ایران را نمایش میدهد.
تا قبل از دهه 50، دوربینهای عکاسی، برای طبقه متوسط شهری چون اصفهان، کالایی لوکس محسوب میشد و بیشتر عکس گرفتن از جانب مردم به سالی یک پرتره آن هم در عکاسخانههای چهارباغ خلاصه میشد، یا ممکن بود برخی مراکز، ادارات، محفلها و مدارس با دعوت کردن یک عکاس، سالی یکبار عکسهای دسته جمعی میگرفتند. تا جایی که امروز، اگر عکسهایی از فضاهای شهری قدیم وجود داشته باشد، نادر و ناب به نظر میرسند.
از اوایل دهه 50 آرامآرام دوربینهای عکاسی، به خانهها و در بین مردم راه یافت. گرچه تا این زمان، هنوز هم بیشتر مردم دوربین عکاسی نداشتند، اما علاقه به گرفتن عکس در فضاهای شهری و آثار تاریخی، بین مردم فراگیر شده بود.
با انقلاب دیجیتال از اواسط دهه 1370 و نیز ظهور گوشیهای تلفن همراه مجهز به دوربین عکاسی، عکس گرفتن در میان مردم به امری عادی تبدیل شد و این روزها با گسترش حضور مردم در فضاهای مجازی مثل اینستاگرام، روزانه میلیونها عکس که بیشتر زندگی روزمره را روایت میکند، دست به دست میشود.
در این میان اما زندگی شهری و اجتماعی و تغییر و تحولات شهرها، تا چه اندازه از این ثبت تصویری به سود خود بهره میبرد؟ مردم و علاقهمندان عکاسی چقدر در مستندسازی وقایع زندگی شهری موثر هستند و آیا ردی از تغییرات و جریانات شهری چون اصفهان در 50 سال آینده در لابهلای عکسهایی که این روزها گرفته میشود وجود خواهد داشت؟
ابراهیم عرببیگی، کارشناس عکاسی درباره جریانهای عکاسی در چندین دهه قبل تا به امروز میگوید: «دو برهه در تاریخ عکاسی دنیا وجود دارد که عکاسها دچار دموکراسی خلق تصویر شدند. نخست سال 1989 که شرکت ایستمن کداک، دوربینهای عکاسی یک دلاری را به مردم عرضه کرد و شعارش این بود که شما تنها دکمه دوربین را فشار دهید، بقیهاش با ما. البته در این دوره تنها اقشار خاصی از مردم، دوربینهای شخصی را تهیه کردند. بعد از آن سال 2000 بود که موبایلهای مجهز به دوربین به میان مردم آمدند و مجدد دموکراسی خلق تصویر تکرار شد. مردم از این دوره بیشائبه میلیونها تصویر را تولید کردند.»
عرببیگی درباره ویژگی عکسهای امروزی و توصیف و نمایش دقیق و کاربردی آنها از فضاهای شهری میگوید: «نمیتوانیم به طور قطع بگوییم که 50 یا 100 سال دیگر عکسهای شهری و محیطی از زندگی امروز مردم یافت نخواهد شد، اما آنچه مسلم است این که امروز آمار عکسهای سلفی، عکسهای شخصی و خانوادگی، عکس از مناظر و غذاها و به اصطلاح رایج بین مردم، عکسهای به اصطلاح «یهُویی» بسیار زیادی در حال تولید شدن است. دوربینهای موبایل این روزها در بین مردم به چشم یک ابزار نگاه میشوند. اگر عکسهای مستند، تغییرات شهری، فضاهای عمومی کمتر منتشر میشود به این علت است که مردم این نوع نگاه و نگرش را ندارند و ارتباطی با این جریانها ندارند و آگاهی عمومی در سطح پایینی قرار دارد.»
«دسته دیگر از عکسهایی که گرفته میشود، توسط عکاسها وعلاقهمندان به عکاسی است که به شکل حرفهای و نیمهحرفهای، انجام میشود. در اصفهان این دسته هم البته با چالشهایی روبهرو هستند. به عنوان مثال کانون عکس اصفهان در این سالها عملکرد چشمگیری نداشته و تنها در بحث و گفتگو و جلسات نقد و بررسی فعالیتش را پیگرفته است، طوری که نمایشگاه امسال کانون عکس، عملکرد یک ساله نبوده و بیشتر عکسها متعلق به سالهای قبل بوده است و در واقع خروجی این گروه از عکاسان اصفهان هم افت کرده است.»
«دسته بعدی کمپینهای شهری هستند. که در زمینه عکسهای شهری عملکرد خوبی دارند. به عنوان مثال گروه زشتیهای اصفهان که حول موضوعهای تاریخی، هنری اصفهان، ویژگیهای کلان شهری دغدغه دارند، توانستند تا حدودی رخدادهای شهری را به وسیله عکس، مستندسازی کنند. مثل پارک خودروها، ساخت و سازهای شهری حول آثار تاریخی.»
عرببیگی معتقد است: «ما مردم بیعلاقه به عکاسی در صحنه رخدادها نداریم. بیشتر دیده میشود که حوادثی مثل آتشسوزی شهری، صحنه اعدامها و بحرانهای شهری به وسیله مردم و باگوشیهای موبایل مستندسازی میشود، گرچه عدهای عکس گرفتن از شرایط بحرانی را نکوهش میکنند اما به هر حال این عکسها جنبه اطلاعرسانی دارد و قطعا برای آیندگان جالب خواهد بود.»
عرببیگی ادامه میدهد: «اگر بخواهیم در آینده عکسهای بهتری از زندگی امروزمان داشته باشیم، مردم باید آموزش ببینند که از دوربین موبایل چگونه استفاده کنند و این آگاهی شکل بگیرد که ابزار بودن دوربین در دست ما مهم نیست، بلکه نگاه و نگرش ما نسبت به این ابزاراست که اهمیت دارد.»
وی میگوید: «در شهر اصفهان کسانی که مسئول بازپروری جریانهای مربوط به عکاسی هستند، قوی عمل نمیکنند. به عنوان مثال جشنواره عکس خانه دوست مشهد، مدتی پیش 8 هزار عکس که از گوشه به گوشه حرم یک روزه گرفته شده بود را در اینستاگرام منتشر کرد که آمار بسیار چشمگیری بود. شهر تبریز هم هرساله به وسیله عکاسی، تغییر و تحولات شهری را مستندسازی میکند. برنامه عکاسی فتوواک که به شکل جهانی هر سال برگزار میشود و امسال اصفهان با خیابان خاقانی در این جریان عکاسی شرکت کرد و طبق برنامه، عکاسها یک شبانه روز در این خیابان پرسه میزدند و عکس میگرفتند. اما اصفهان امسال رتبهایی نیاورد و عکسی از یک عکاس شهرکردی در بین ده عکس برتر نامزد شد.»
اصفهان با وجود پتانسیلهای گردشگری و توریستی و امکان عکاسی شهری در این زمینه عملکرد ضعیفی نسبت به سایر شهرها دارد و عکاسی اصفهان هنوز جایگاه خودش را کسب نکرده است چراکه عکسهای ما هنوز درگیر عکسهای پرتره، مناظر طبیعی مثل کویر و غیره هستند.