احیای دوباره کارخانه ریسباف، امنیت شهری را بر هم میزند
کارخانه ریسباف، دومین کارخانه ریسندگی اصفهان که در سال ۱۳۱۱ با مشارکت جمعی از سرمایهدارانِ اصفهانی در حاشیه این شهر ساخته شد، امروز بعد از ۸۵ سال وسط بافت مرکزی اصفهان قرار داد، بافتی که دیگر نه کاربریِ قدیمی کارخانه برایش قابل تصور است و نه میتوان بخاطر ارزش تاریخیاش، آن را وسط شهر اصفهان به حال خود رها کرد.
کارخانه ریسباف، دومین کارخانه ریسندگی اصفهان که در سال ۱۳۱۱ با مشارکت جمعی از سرمایهدارانِ اصفهانی در حاشیه این شهر ساخته شد، امروز بعد از ۸۵ سال وسط بافت مرکزی اصفهان قرار داد، بافتی که دیگر نه کاربریِ قدیمی کارخانه برایش قابل تصور است و نه میتوان بخاطر ارزش تاریخیاش، آن را وسط شهر اصفهان به حال خود رها کرد.
به گزارش ایسنا، اندیشهی بازآفرینی شهری از سوی وزارت راه و شهرسازی یکی از راهکارها برای نجات این کارخانه و بناهای مانند آن بود، که باعث شد وزارت راه درصدد خرید و تملک این بنا برآید و بعد از چندین سال رایزنی با بانک ملی، توانست این بنای تاریخی را در اختیار بگیرد و حالا با راهاندازی شورای راهبردی و حضور مشاوران خارجی در این مکان، قصد ایجاد فضایی فرهنگی برای استفاده مردم شهر اصفهان را دارد.
رضا فیضی، دبیر دبیرخانه احیای کارخانه ریسباف اصفهان که پایاننامه کارشناسی ارشد خود در دانشگاه تهران را مطالعه و بررسیِ کارخانه ریسباف اصفهان انتخاب و دفاع کرد، با پیشنهاد سعید ایزدی (معاون وزیر راه و شهرسازی و دبیر شورای عالی معماری و شهرسازی) برای این اتفاق انتخاب شد و در نخستین اقداماتش چهار جلسه بررسی با عنوان «مروری بر ادبیات جهانی میراث صنعتی با نگاه ویژه به کارخانه ریسباف اصفهان» در راستای بازخوانی اندیشه ایران شهری در دستور کار قرار داد.
فیضی در گفتوگو با ایسنا نخست به بیان تاریخچه و وضعیتِ این محوطهی تاریخی پرداخت و سپس برنامهریزیهایی که باید برای احیای این کارخانهی قدیمی و با ارزش در مرکز بافت شهری اصفهان اجرائی شوند را برشمرد.
او توضیح میدهد: به دنبال ایجاد بدهی برای کارخانه ریسباف اصفهان و تعطیلی آن، بانک ملی پرداخت آنها را تقبل و سرانجام در دورهای کارخانه را تملک کرد، تا سال ۸۱ که میراث فرهنگی این کارخانه را در فهرست آثار ملی به ثبت رساند. با وجود تملک بنا، بانک ملی به جز بخشی از فضای کارخانه که بَرِ خیابان چهارباغ به عنوان دفتر و شعبه منطقه استفاده میکرد، بقیه فضا بیاستفاده مانده بود؛ از سوی دیگر با صحبتهای گاه و بیگاه دربارهی فروش این مجموعهی هفت هکتاری و قرار گرفتنش در یکی از بهترین موقعیتهای مناسب چهارباغ از نظر ارزش زمین و موقعیت مکانی در ساختار اصلی شهر اصفهان و تقاطع ساختار تاریخی و طبیعی شهر، قیمتِ آن بالا و متفاوت بود.
وی با بیان اینکه خریداری و انتقال مالکیت بنا از بانک ملی به وزارت راه و شهرسازی، یک فرآیند طولانی نیاز داشت و در حدود سه سال زمان برد تا وزارت راه جلساتی متوالی با بانک ملی برگزار کند، اظهار میکند: این بانک نخست، نگاه اقتصادی به قضیه داشت، مبنی بر اینکه یک زمین بزرگ دارد و باید حداکثر سود ممکن را از فروش آن ببرد؛ از سوی دیگر در طرحهای جامع و تفصیلی اصفهان که در سالهای گذشته تهیه شده بود، لکه کارخانه ریسباف لکه فرهنگی دیده شده بود، بنابراین با یک لکه تجاری یا مسکونی قیمتها متفاوت بود.
او ثبت ملی این بنای تاریخی را داستان دیگری در تملک این بنا توسط وزارت راه وشهرسازی میداند و میگوید: دوستانِ بانک ملی در آن زمان، شاید شناختشان نسبت به برخی موارد کمتر بود که این باعث شد فرایند انتقال مالکیت و به نتیجه رسیدن بحثها طولانیتر شود، حتی در مراحل پایانی کار به رایزنی توسط دو وزیر راه و اقتصاد کشیده و سرانجام از آن طریق مشکل برطرف شد، انتقال مالکیت نیز در دی ماه سال ۹۵ به سرانجام رسید.
ایجاد دبیرخانه احیای کارخانه صنعتی ریسباف اصفهان
او با اشاره به انجام پایان نامه مقطع کارشناسی ارشد خود، در حوزه «میراث صنعتی» و با موضوعیت «کارخانه ریسباف اصفهان» که در قالب یک پروژه پژوهشی و طراحی در سال ۸۹ - ۹۰ در دانشگاه تهران انجام داده بود، میافزاید: در آن زمان توجه به «میراث» با مفهوم «میراث صنعت مدرن» بسیار کم بود و چه بسا وجود نداشت، من با هدایت آقای ایزدی که اکنون _معاون وزیر راه و شهرسازی و دبیر شورای عالی معماری و شهرسازی _ است، در قالب پروژهای دانشگاهی کارخانه ریسباف را طراحی کردم.
فیضی اضافه میکند: بعد از گذشت این مدت زمان تا امروز، مدتی پیش آقای ایزدی به من اعلام کرد که این خریداری انجام شده و برنامهریزیها برای این فضا چگونه است، حتی قرار است یک دبیرخانه برای هماهنگ کردن تمام اقداماتی که قصد انجام دارند، تشکیل شود و از من خواسته شد مسئولیت دبیرخانهی احیای کارخانه را بر عهده بگیرم، بنابراین براساس یک قرارداد این دبیرخانه را در شرکت عمران وبهسازیِ وزارت راه وشهرسازی راه اندازی کردیم.
وی با اشاره به ایجاد این دبیرخانه از پنج ماه گذشته، بیان میکند: تا کنون مستندنگاری، کارهای پژوهشی و مطالعاتی، تهیه کتاب معرفی این مجموعه، برگزاری نشستهای میراث صنعتی در راستای احیای کارخانه ریسباف در دستور کار قرار گرفتهاند. همچنین مستندنگاریِ نمونههای موفق خارجی در قالب یک کتاب در دست چاپ است ومستندنگاری نمونههای موفق اجرا شده در داخل ایران نیز در دست انجام است و از سوی دیگر در ماه آینده نیز اقدامات ویژهای در داخل فضای کارخانه انجام میشود.
فیضی با بیان اینکه تاکنون نشستهای چهار جلسهای دفتر عمران و بهسازی با موضوعات مختلف برگزار شده است، از برگزاری مجموعه نشستهای «میراث صنعتی» در شرکت عمران وبهسازی وزارت راه نیز خبر میدهد و میگوید: در جلسات نخست این مجموعه نشست، مبانی نظری مطرح و سپس تجارب جهانی مورد توجه قرار میگیرد، همچنین دبیرخانه مجموعهای از موفقترین مبانی جهانی را ارائه میدهد و افرادی که در این زمینه کار کردهاند به صورت موردی دعوت میکند تا خروجی خود را در کارشناسان ایرانی قرار دهند.
نجات کارخانه ریسباف با ایده «اندیشه ایران شهری»
وی با اشاره به تغییر و تحولات در وزارت راه وشهرسازی بعد از آغاز به کاردولت یازدهم و مطرح شدن بحث «اندیشهی ایران شهری» و توجه به کیفیت زندگی در شهرها به جای کمیگرایی و بازگشت به ارزشهای تاریخی و هویتی شهرها توسط وزیر راه، بیان میکند: همان زمان با آغاز بحث اندیشه ایران شهری، رویکردها تغییر کرد و شرکت عمران و بهسازی نیز با مدیریت جدید، سیاستها را در همان جهت تغییر دادند، بنابراین در نخستین اقدام، کارخانه ریسباف نجات پیدا کرد و قرار شد بعد از حفاظت و احیا به عنوان یک نقطه کانونی و مهم در اختیار مردم قرار گیرد.
او با تاکید بر لزوم انجام حفاظت کالبدی و فیزیکی برای کارخانه ریسباف، ادامه میدهد: با توجه به متروکه بودن بنا در طول زمان، آن آسیبهایی دیده است و در بخشهایی نیز تخریبهایی دارد، بنابراین برنامهها برای مرمت و ساماندهی این محوطهی تاریخی، از سوی دبیرخانه به شرکت عمران و بهسازی و اداره راه شهرسازی استان فرستاده میشود تا کارها انجام شوند.
وی دربارهی کاربری این بنای تاریخی نیز اظهار میکند: هنوز هیچ تصمیمی در این زمینه گرفته نشده و باید پیگیریها و بررسیهای مناسبی انجام و در برنامهریزیها نیز تصمیمگیری مناسب انجام شود.
کاربری کارخانه را شورای فنی تصمیم میگیرد و طراحی در مسابقه
این کارشناس ارشد مرمت، با تأکید بر اینکه قطعا انتخاب کاربری برای کارخانه ریسباف اصفهان به مسابقه گذاشته نمیشود و این مسابقه احتمالا در طرح احیا برگزار میشود، ادامه داد: نخست یک شورای تخصصی برای انتخاب مسائل کلیدی ایجاد و تصمیمات گرفته میشود که افراد حاضر در آن از بزرگان حوزههای مختلف مانند میراث فرهنگی، راه و شهرسازی و مسئولان اصفهان هستند، بنابراین کاربری در یک فرآیند مطالعاتی با حضور مشاوران بررسی میشود.
او تاکید میکند: با این وجود، موارد مطرح شده نیز قطعی نیستند، چون تمام تصمیمات در این زمینه قرار است در یک شورای تخصصی گرفته شود، که اعضای شورا اکنون در حال ابلاغ احکامها هستند و از حدود دو هفته دیگر کار جلسات آغاز میشود و دبیرخانه موظف است تمام سوالات و برنامهریزیها را در جلسه طرح کند و برآیند خروجی جلسه را مستند و نتیجه نهائی را به عنوان تصمیم و خرد جمعی دربارهی ریسباف ابلاغ کند.
۹۰ درصد فضای کارخانه سالم است
وی دربارهی انجام مرمتهای اضطراری و مورد لزوم برای کارخانه ریسباف توسط وزارت راه و شهرسازی، با توجه به دراختیارداشتن این بنای تاریخی از دی ماه سال گذشته، توضیح میدهد: گزارش وضعیت کالبدی کارخانه و اولویت بندی اقدامات، جزو شرح خدمات و وظیفه دبیرخانه است، بنابراین ما در دبیرخانه این اقدامات را انجام دادیم و گزارشها در حال تهیه است.
فیضی با اشاره به دو بخش بودن مجموعهی کارخانه بیان میکند: در تفکیک فضا، یک بخش سالنهای تولید و تکمیلِ کارخانه و در واقع سولههای یکپارچه هستند که با سازه تیر و ستونی و خرپایی ساخته شده و پیرامون آنها جدارهی آجری تعبیه شده است، این سالنها اکثرا سالنهای سالمی هستند که در اقدامات حفاظتی یا مرمتی روی این بناها، سقف شیروانیها و الحاقات در دورههای مختلف باید استحکامبخشی یا حذف شوند، اما به لحاظ کالبدی در سلامت هستند و مشکل سازهای به آن شکل ندارند.
او بخش دیگر از ساختمانهای مجموعه، که بیشتر در حاشیه پیرامونی این سایت مستطیل نزدیک به مربع با هفت هکتار مساحت هستند را بخش دوم این کارخانه تاریخی دانست که یک ضلع حدود۲۸۰ متر و ضلع دیگر ۲۴۰ متر است و بیان میکند: بناهای پیرامونی اغلب انبارهای مجموعه هستند و معماری آن معماری سنتی ایرانی با سازه طاق و طویزه است.
وی با بیان اینکه این مجموعهای تلفیق معماری سنتی و شروع معماری مدرن و حتی بخشی به عنوان تکنولوژی غربی را در خود دارد، ادامه میدهد: با توجه به اینکه ساخت این مجموعه سال ۱۳۱۱ آغاز شده است، این تلفیق دو تیپ ساختمان با دو نوع سازه و رویکرد مختلف را در خود دارد. یکی ساختمانهایی با تیر فولادی که برای نخستینبار در این وسعت برای ساخت بنا، خرپاها وشکلهای برونگرا ساخته میشود و دیگری نماها و بدنههای آجری این ساختمانها که با آجرکاریهای ظریف و نفیس ایرانی طراحی میشود.
این کارشناس ارشد مرمت با بیان اینکه طراحان معماری بنا اکثرا آلمانی بودهاند و کارشان الهام گرفته از کارهای معماری است که در همان زمان ساختمانهای صنعتی در آلمان ساخته میشد، ادامه میدهد: یک سرمایهگذار آلمانی با نام «شونهمان» کار سرمایهگذاری این کارخانه را انجام داد، او در ایران طرحهای مختلفی دارد و در واقع دستگاههای کارخانه را نیز وارد ایران کرد، اما معماری سنتی بنا بر عهده «معتمدی» یکی از معماران سنتی اصفهان در آن دوره است.
او با بیان اینکه تلفیقِ این فضا به خوبی روی هم نشسته و مجموعه را شکل داده، بیان میکند: در این مجموعه بخشهای انباری با معماری سنتی ساخته شدهاند، چون فضای کلی نیاز به تعمیر و نگهداری دورهای دارند و در دورههایی ظاهرا رها شده بودند، بنابراین بخشهایی ازطاقها تخریب شده و در بخشهایی نیز طاقها بر اثر نمزدگی سقفها ریختهاند.
وی اضافه میکند: در این فضاها بخشهای کوچک و آسیبدیده وجود دارند، عایقها باید تمدید و طاقها بار دیگر نصب شوند. با این وجود بیش از ۹۰ درصد مجموعه در سلامت کامل است. این فضا به نسبت مجموعههای دیگر بسیار بزرگ است.
تجارب ملی و بینالمللی در مقایسه با «کارخانه ریسباف اصفهان»
وی با تاکید بر این نکته که رویکردها نسبت به کارخانه ریسباف باید تعیین شود، ادامه میدهد: تجارب در دنیا متنوع است. باید با دقت کارخانههای احیا شدهای را انتخاب کنیم که ویژگیهایشان نزدیک به کارخانه ریسباف اصفهان است. کارخانههای بزرگ با ارزشهای تاریخی و معماری و با فضاهای متنوع و قرار گرفته در در قلب شهر و در منطقه و حتی در خارج از کشور زیاد هستند.
او گالری «تیت مدرن» در لندن که به جای نیروگاه «بنکساید» در قدیم و در منطقه «بنکساید» در مرکز لندن و بعد از مخروبه شدن به نگارخانهی هنرهای مدرن لندن تبدیل شد را یکی از مهمترین نمونهها در خارج از ایران میداند.
فیضی با تاکید بر اینکه موضوع «میراث صنعتی» مانند ایکوموس نهادی جداگانه در سطح بینالملل دارد که فعالیتهای زیادی را نیز تا کنون انجام داده است، بیان میکند: موضوع حفاظت از میراث فرهنگی به صورت کلیت و بحث حفاظت از آثار معماری و شهرسازی هر کشور است که بیش از ۱۵۰ سال است فعال است. حتی در بحث حفاظت، میراث فرهنگی و دیگر موارد مرتبط در این زمینه نیز اقداماتی انجام میشود، حتی ایران نیز نمونههایی در حوزه فعالیت در میراث صنعتی دارد.
وی که در حال تحصیل در رشته مرمت بناها و ابنیه تاریخی در مقطع دکتراست، میراث صنعتی را بخشی از میراث فرهنگی میداند که حفاظت را نیز شامل میشود و میگوید: از نظر دستاوردهای صنعتی این ساختارها هویت و خاطره جمعی دارند، بنابراین حفاظت در آنها موضوعیت دارد. یک وجه میراث صنعتی کارخانهها و اراضی صنعتی به عنوان فضاهای شهری هستند که حفاظت را نیز شامل میشوند. ممکن است برای برخی از ابعاد حفاظت، بیشتر و برای برخی فرهنگ کمتری در نظر گرفته شود اما بخش مهم این موضوع یعنی حفاظت همیشه وجود دارد.
دبیر دبیرخانه احیای کارخانه ریسباف اصفهان، همچنین با اشاره به اینکه ادبیات معماری و شهرسازی، موضوع بازآفرینی شهری را در خود دارد، تاکید میکند: چیزی که ما در حوزه شهری به عنوان بازآفرینی امکان اعاده زندگی از دست رفته شهری یا مخدوش شده را داریم، بحث بازآفرینی شهری است، حوزه بازآفرینی یک ادبیات خاص و با اهمیت دارد، چون معمولا لکههای تاریخی عرصه بزرگی مانند کارخانه، پادگان یا زندان را شامل میشوند که در گذشته و در حاشیه شهرها ساخته شدهاند، اما امروزه با توسعه شهرنشینی این لکهها در وسط شهر یا بافت شهری قرار گرفتهاند.
احیای دوباره کارخانه ریسباف، امنیت شهری را بر هم میزند
او تأکید میکند: در این شرایط احیای فضایی مانند کارخانه ریسباف با همان کاربری قبلی یک وضعیت ناهمگون در شهر ایجاد میکند و به زندگی شهری آسیب میزند و حتی باعث وجود یک ناامنی میشود چون وسعت فیزیکی دارد و تأثیر بزرگی در لکههای شهری میگذارد.
به اعتقاد او اگر امکان استفاده بهینه از فضاها باشد و بتوانیم سرانه خدماتی، دسترسی و آموزشی را بالا ببریم، موفقتر هستیم، اقدامیکه امروز به شدت در شهرها به آن نیازمندیم. چون در دورههایی به طور دائم به ساختوساز بسنده کردهایم، تراکم دادهایم و امروز به جایی رسیدیم که شهرها خدمات ندارند.
لکههای تاریخی، فرصتی برای ارتقاء شهرها
او کارخانهی ریسباف اصفهان را به عنوان یکی از لکههای تاریخی، یکی از آخرین فرصتهایی میداند که میتوان بر اساس آن، کاربریهای مناسب با ارتقاء شهری را افزایش داد.
فیضی با بیان اینکه ساختمانهای قدیمی باید برای زندگی امروز آماده شوند، ادامه میدهد: در حوزه میراث فرهنگی از واژه احیا استفاده میکنیم که چطور یک ساختمان را بار دیگر احیا کنیم، در واقع این اقدام یک دانش در دنیاست. بحث احیا یا کاربری مجدد، ادبیات در حوزه میراث صنعتی را پررنگ میکند. اگر بخواهیم به یک خانه تاریخی کاربری مجدد بدهیم محدودیتهای زیادی داریم. شأن بنا کاربری آن را تعیین میکند که این کار تخصص نیاز دارد.
وی با بیان اینکه بخشهای دیگر کالبدی است که باید برایشان برنامهریزی کرد، بیان میکند: در عرصههای صنعتی این چالشها کمترند. فضا در محوطه صنعتی یکپارچه و خام است. بنابراین تغییر و تحول در زندگی امروزی راحتتر است. آثار معماری سنتی ما به لحاظ تاریخی و زمانی به ما نزدیکترند، در این دوره به زندگی معاصر ما بیشتر ارتباط دارند و چالشهای کمتری برای آنها داریم چون وسیع هستند و امکان کاربریهای متنوع و جذاب با حفظ شهریت وجود دارد.
ثروتی بزرگ که با تجارب بینالمللی در شهرها منتشر میشود
وی از نمونههای مشابه خارجی در شهر را کارخانه نوشیدنی در کانادا که امروز مانند کارخانه ریسباف در وسط شهر قرار گرفته و کافه، رستوران، موزه و بوتیکهای شیک و لوکس دارد یا کارخانه چرم خسروی در تبریز که امروز به دانشگاه هنر تبدیل شده است، یا کشتارگاه تهران که در دهه ۷۰ به فرهنگسرای بهمن تبدیل شد و در آن زمان یکی از موفقترین طراحیها محسوب میشد یا خانه هنرمندان ایران که در گذشته پادگان ایرانشهر بود و با تبدیل آن به پارک یکی از موفقترین نمونههای زندهسازی فضاهای تاریخی محسوب میشود و حتی زندان قصر که از یک فضای نظامی به فضایی سرسبز و مورد توجه مردم تبدیل شده است یا کارخانه اقبال در یزد که تبدیل به پارک علم و فناوری شد، از نمونه پروژههای موفق میداند.
او ادامه میدهد: بنابراین با این تغییر کاربریها و معماریهای جذاب میتوانیم کارخانه ریسباف را نیز به نمونهای موفق در کشور تبدیل کنیم.
دبیر دبیرخانه احیای کارخانه ریسباف اصفهان ادامه میدهد: تجارب ما قدری با کاربری که در دنیا انجام میشود تفاوتهایی دارد اما باز هم یک ثروت بزرگ داریم که میتوانیم آن را به شهرها برگردانیم. پتانسیلی که از آن استفادههای زیادی میتوان کرد. به حدی که آن را در ردههای جهانی نشان دهیم.
او معتقد است: باید برای کارخانه ریسباف اصفهان یک اقدام قوی انجام داد. آن همه جور ظرفیت دارد.
به گزارش ایسنا، کارخانه ریسباف دومین کارخانه ریسندگی اصفهان بود و این امتیاز را داشت که اولین محصول کار و سرمایه جمعی مردم اصفهان بود. اگر کارخانه وطن حاصل ریسکپذیری یا جسارت فضلالله دهش بود، این کارخانه حاصل برنامهریزی و سرمایهگذاری عده زیادی از مردم شهر بود. شرایطی که در آن کارخانه ریسباف راهاندازی شد نیز حائز اهمیت است. موضوعی که در برپایی شرکتهای بزرگ در اصفهان بیتاثیر نبود، مسافرت رضاشاه به این شهر در آبان ۱۳۱۱ و ملاقات وی با سرمایهداران و تجار شهر بود. وی آنان را تشویق و بلکه تهدید کرد باید سرمایه خود را در قالب شرکت به کار تولیدی وارد کنند.
او حاکم اصفهان را نیز موظف به مدیریت کار کرد. میتوان تصور کرد اطاعت امر حاکم قلدر و مستبدی مانند رضاشاه بیش از جنبههای اقتصادی اعیان شهر را به تلاش وادار کرده و مدیران شهر، خصوصاً حکمران را به تکاپوی اضطرابآوری انداخته باشد. هم شخصیت حاکم اصفهان و هم دستور رضاشاهی باعث شد تجار با هول و هراس گرد یکدیگر نشسته و قرار شد هر کس هر چه دارد بر دایره بریزد! دستورشاهی و فضای اداره حکومتی، تجار را دست به جیب کرد.
قرار شد معلوم شود هر کس چقدر میپردازد؛ که یکسوم آن را فوراً و دو ثلث بقیه را بعداً ادا کند. جلسهای که تشکیل شد پولی در حدود سیصد و شصت هزار تومان جمع شد. برای نام شرکت از دو کلمه «ریسندگی» و «بافندگی» اجزای اول را کنار هم نهاده و «ریسباف» را ساختند. در همان جلسه سیدجواد کسایی که جزو اعضای اتاق بازرگانی اصفهان نیز بود و بعدها به ریاست این اتاق برگزیده شد به مدیریت عامل شرکت انتخاب شد. انتخابی که بعدها معلوم شد بسیار بجا بوده است.
پشتکار و کاردانی کسایی موجب شد ریسباف خیلی زود در محور خیابان چهارباغ بالا سرپا شده و به مرحله سوددهی برسد. امری که بسان یک دایره تشدیدکننده، تشکیل دیگر شرکتها و هجوم سرمایهها به صنعت نساجی را باعث شد. کارخانه ریسباف در زمینه تولید ریسمان نخی، پارچه پنبهای و نیز پارچه پشمی فعالیت خود را آغاز کرد. چنانکه شیوه کارخانههای نساجی است، ابتدا بقچههای ریسمان کارخانه به بازار آمد. سرانجام نیز در آذر ۱۳۱۳ طی جشنی قسمت بافندگی پنبه و پشم کارخانه راهاندازی و کارخانه به تولید پارچههای نخی و پشمی مشغول شد. مدتی بعد تولید پتو نیز در برنامه کارخانه قرار گرفت.