شیرزاد: همه احمدینژاد نیستند یکباره به آب بزنند
احمد شیرزاد فعال سیاسی اصلاحطلب ضمن اشاره به نقش موثر اسحاق جهانگیری در دولت گفت: اینکه ایشان یکی، دو سال مانده به پایان دولت کنارهگیری کند به جریان اصلاحات ضربه میزند.
احمد شیرزاد فعال سیاسی اصلاحطلب ضمن اشاره به نقش موثر اسحاق جهانگیری در دولت گفت: اینکه ایشان یکی، دو سال مانده به پایان دولت کنارهگیری کند به جریان اصلاحات ضربه میزند.
به گزارش نامهنیوز؛ احمد شیرزاد گفت: احتمال سرلیستی آقای جهانگیری در انتخابات 98 موضوعی نیست که آن را غیر ممکن بدانیم اما من شخصا فکر میکنم احتمالش ضعیف است. یکی از دلایل این است که آقای جهانگیری گزینه اصلاح طلبان در مباحث جدی تر مثل ریاست جمهوری است.
اهم اظهارات شیرزاد به شرح زیر است:
*احتمالا آقای جهانگیری دلشان نمیخواهد که در درون جبهه اصلاحات به رقابت با آقای عارف برخیزند، مگر اینکه خود آقای عارف ترجیح دهند جایشان را به دیگری دهند.
*نقش آقای جهانگیری در دولت بسیار مهم است است. من فکر می کنم اینکه ایشان یکی، دو سال مانده به پایان دولت ،کنارهگیری کنند به جریان اصلاحات ضربه می زند. به هر حال دولت حداقل جایی در درون حاکمیت است که اصلاحطلبان می توانند در آن حضور داشته باشند. مجموعا فکر میکنم که به نفع ما نیست آقای جهانگیری در شرایط فعلی از موقعیتی که دارند کناره گیری کنند.
* حرف های آقای جهانگیری بعد از ناآرامی ها اخیر در رسانهها پخش شد، گفته بودند کسانی که این غائله را بهپا کردند، دودش به چشم خودشان خواهد رفت. این یکی از هوشمندانهترین حضورهای آقای جهانگیری بود و در تحولات بعدی به صورت فوقالعاده موثر واقع شد. آنطور که از پشت پرده این جریانات و نحوه مهار و کنترل آن برمیآید، نشان میدهد که آن اظهارنظر آقای جهانگیری چقدر بهموقع و سنجیده بود. همین امر ایشان را به یک سیاستمدار موقعیتشناس و نکتهسنج تبدیل میکند که فکر میکنم نقششان در دولت موثر است.
*مگر میشود مطمئن بود که شورای نگهبان سر بزنگاه یکی از کاندیداهای اصلاح طلبان را از لیست کنار نمی گذارد؟ چه کسی میتواند تضمین بدهد؟ آقای هاشمی که یل انقلاب بودند، در یک مقطعی رد صلاحیت شدند. روی هیچ تصمیمی که یک طرف آن به شورای نگهبان گره می خورد، نمی توان حساب کرد.. حالا دو سال مانده به پایان دوره دولت، ایشان آن موضع را ترک کنند تا مثلا سرلیست اصلاحطلبان قرار بگیرد. همینجا می توانند بازی اصلاحطلبان را به هم بریزند. ما باید به هر شکلی، در هر زمین و تحت هر شرایطی بازی خودمان را انجام دهیم و اجازه ندهیم بازی ما را به هم بزنند. مجموعا فکر میکنم حضور آقای جهانگیری در همین موقعیت فعلی مفیدتر است؛ شاید آقای خاتمی هم همینطور فکر کنند و به همین خاطر توصیه کنند که جهانگیری در دولت بماند. مطمئنم که خود آقای جهانگیری هم بدون مشورت با دوستان و صاحبنظران، اقدام نخواهند کرد.
*التبه ما نمی توانیم مطمئن باشیم که آقای جهانگیری حتما کاندیدا خواهد بود یا نه. فارغ از این موضوع من پیشبینی می کنم که آقای لاریجانی ترجیح بدهد در همین موقیعت فعلی خود بماند؛ حتی در ادوار بعدی. به اضافه اینکه معمولا دوستان اصولگرا به منابع نظرسنجی نیز دسترسی دارند و اغلب در تصمیم گیری هایشان از این منابع استفاده می کنند.
متاسفانه ما از این ابزار محروم هستیم اما دوستان بالاخره یک نظرسنجیهایی انجام میدهند و با اتکا به آن تصمیم میگیرند. از طرفی فضای سیاسی کشور خیلی مشخص نیست. یک وقت میبینید مثلا یک سال مانده به انتخابات ریاست جمهوری، نظرسنجیها علامت منفی می دهد. آقای لاریجانی هم آدمی نیست که اهل قمار باشد؛ خیلی عاقل و باتدبیر است. بنابراین فکر میکنم این محاسبات را خواهد کرد . او میخواهد در صحنه سیاسی کشور بماند و موثر باشد به همین خاطر ارزیابی می کند که چه راه تضمینشدهتری برای ادامه حضورش در وجود دارد. البته ممکن است که کاندیدا شود، ما از اراده ایشان مطلع نیستم.
*همه رجال سیاسی اصولگرای و اصلاح طلب با اندیشه و ارزیابی شرایط در هر انتخاباتی تصمیم گیری می کنند و نمی توان از حالا حکم صادر کرد. همه احمدی نژاد نیستند که یکباره به آب بزنند. او از این روش نتیجه گرفت ولی دیگران این کار را نمیکنند. حالا چه آقای جهانگیری باشد، چه آقای لاریجانی باشد، چه آقای عارف باشد. یک حساب و کتابهایی میکنند و بعد وارد میدان می شوند. آنطور که به نظر میرسد آقای جهانگیری تا پایان دوره در دولت خواهد ماند. رقابت های انتخاباتی نیز معمولا حدود یک سال مانده به پایان دوره ریاست جمهوری شروع میشود، چهرههای مختلف از اصولگرایان و اصلاحطلبان مطرح و معلوم میشود بالاخره چه کسی در صحنه میماند.
*من فکر میکنم آقای عارف در مجلس خیلی نقش مثبتی داشته و خواهد داشت. ولی اگر از او توقع نقش فراتر آن چیزی که میتوانند انجام دهند و به اصطلاح در قابلیتهای سیاسیشان است, داشته باشیم بعدا از ایشان طلبکار میشویم. من آقای عارف را خیلی سال است که میشناسم، همکار دانشگاهی بنده هستند و فوقالعاده هم برایشان احترام قائل هستم و دوستشان دارم، ولی فکر میکنم نمی شود ایشان را بهعنوان لیدر یک فراکسیون خیلی کارآمد و پرتب و تاب مجلس تصور کرد. او بهعنوان یک شخصیت وزین، اثرگذار و متعادلکننده، نقش مثبتی دارد و اگر در نقش خودش از ایشان توقع داشته باشیم ، قطعا موثر است.
*این نکته را هم بگویم که واقعا در فضای رسانهای و فضای مجازی، نسبت به آقای عارف ظلم شده است. به مجلس نگاه کنید، به هر حال دیگر آن مجلس گذشته نیست. با سه مجلس گذشته تفاوت دارد. این به برکت وجود همین دوستان است. این طور نیست که یک آقای صادقی باشد و یک مجلس دهم. دوستان دیگر هم هستند، باید برای شان احترام قائل بود. این ها همه نقش دارند، بهخصوص شخص آقای عارف.
* مجلس ششم به عنوان یکی از کارآمدترین مجلس ها علاوه بر چهره های مطرح مثل آقایان نبوی، میردامادی یا آقا رضا خاتمی؛ از نیروهای کارمدی در فراکسیون بهرمند بود که متاسفانه هنوز هم اسمی از آن ها نیست. باید برای مجلس آتی افرادی را بفرستیم که فعال باشند، روی صندلی خودشان میخکوب نباشند و در راهروها لابی کنند. اگر بتوانیم چنین چهرههایی داشته باشیم، قطعا مجلس آینده میتواند مجلس مهمتری باشد.
*شورای نگهبان اگر فیلترش را یک مقداری آزادتر کند، پتانسیل ملی ایرانیان خودش را نشان می دهد. طبیعی است که ما با سابقه کار مجلسی و دموکراسی پارلمانی در ایران به پای فرانسه یا آلمان نرسیم اما حداقل میدانیم که محدودیتهایمان محدودیت توان ملی در تربیت رجال سیاسی است. این اصلیترین مسئلهای است که باید در انتخابات بعدی به آن توجه کرد. اینکه مثلا عارف گرداننده فراکسیون باشد یا جهانگیری یا دیگری واقعا مسئله بسیار کوچکتری است.