ضرغامی: الهام چرخنده یک هنرمند واقعی است

ضرغامی در کانال تلگرامی اش روایتی از دیدار با بازیگری که چادر را به عنوان پوشش برتر انتخاب کرد نقل کرده است:ساعت ۷ صبح یکی از روزهای سال ۹۲ بود. در دفتر کارم برنامه صبحگاهی شبکه یک را می‌دیدم. میهمان متفاوتی داشت. خانم بازیگر با پوشش مانتو، روسری در فضای باز و سرد برنامه به قدری زیبا و پرانرژی و تأثیرگذار سخن می‌گفت که بی‌اختیار همه برنامه را دیدم و شخصاً تحت تأثیر قرار گرفتم. به دفتر گفتم با شبکه تماس بگیرد و از طرف من صمیمانه از این میهمان خوب تشکر کند.

بعدها که ایشان حجاب اختیاری چادر را انتخاب کردند و با قوت و اعتماد به نفس بالا، بی‌مهری‌های دیگران را بی‌اعتنایی کردند، فهمیدم آن حرف‌ها در آن صبح زود، بی‌معنا و بی‌ریشه نبوده است.

متأسفانه در طول سالهای گذشته آنقدر از یقه سفیدهای تسبیح به دست، ریاکاری و دکان کاسبی دیده شده که برخی در پذیرفتن این تحولات با تأخیر عمل می‌کنند.

اما برخی دیگر از منتقدین ایشان، کسانی هستند که اصولاً با تحولاتی از این دست مشکل دارند! در واقع جهت تحول برایشان مهم است.

اگر سمت و سوی تحول آن طرفی شد، پزهای روشنفکرانه، حق انتخاب، حقوق شهروندی و صد تا عنوان دهان پرکن دیگر به میدان می‌آید تا سقوط برخی در لجن‌زار بی‌فرهنگی توجیه شود.

خانم چرخنده یک هنرمند واقعی است. بازیگر، نقاش، اهل موسیقی، طراح لباس و حتی ورزشکار و یک دنیا ایده هنری و اجتماعی.

از وقتی چادری شد، نهادهای رسمی متولی فرهنگ کشور هم به نوعی ایشان را بایکوت کردند. ولی او از این مرحله گذشته و در مکان بالاتری ایستاده است. مدال صراحت و شجاعت، زینت ارزشمندی است که بر گردن آویخته است.

انتخاب برجسته‌ی خانم چرخنده راهبرد مقاومت در برابر هر قدرتی که از روی علم یا جهل نمی‌خواهد او را اینگونه ببینند.

به اعتقاد من رشد و تحولات فکری‌اش بسیار عمیق‌تر از تغییرات در ظاهر و نوع پوشش اوست. آیات و روایات را به زیبایی و تسلط کامل می‌خواند و به آن استناد می‌کند و نقاط عطف تاریخ تشیع را آنطور که شایسته است آموخته و باهنرمندی بیان می‌کند.

تجربیاتش در ترویج حجاب به ویژه برای دختران نوجوان بسیار ارزنده است. مسیر تازه و مؤثری بر اساس توانمندی‌های شخصی‌اش یافته است.

او می‌گوید جایگاه و ارتقای روحی که به واسطه دشنام شنیدن در فضای مجازی بدست آورده با هیچ چیز دیگری قابل معاوضه نیست. مرا هم نصیحت می‌کند که اگر تحمل ترکش سخن گفتن در مورد او را ندارم به این حریم پرخطر وارد نشوم!

فکر کردم برای او حرفی خواهم داشت. حرف‌های کلیشه‌ای و نخ نمای من در برابر راهی که او رفته بود رنگ باخت، عقب‌تر از این حرفها بودم!