اصفهان نمای علمی می خواهد

چند سالی است که دیگر از خانه های ویلایی و حیاط دار خبری نیست، این بناها جای خود را به ساختمان های بلند و سر به فلک کشیده داده است، بناهایی با نماهای متفاوت و سلیقه ای...

چند سالی است که دیگر از خانه های ویلایی و حیاط دار خبری نیست، این بناها جای خود را به ساختمان های بلند و سر به فلک کشیده داده است، بناهایی با نماهای متفاوت و سلیقه ای...

به گزارش ایمنا، در شهری مثل اصفهان با پیشینیه تاریخی ارزشمند که تاریخی بودن آن، خود به تنهایی دلیلی است بر زیبا بودن آن در طراحی نماهای شهری توجه به هویت شهر اهمیت بسزایی دارد، زیرا نخستین چیزی که انسان هنگام حضور در فضای شهری می‌بیند و با آن ارتباط برقرار می‌کند، نمای شهری است؛ یعنی هر آنچه که در معرض دید انسان قرار می‌گیرد، ارتباطی از جنس روانی و روانشناسی با انسان برقرار می‌کند. می‌دانیم که انسان از بعد روانی خود جدا نیست؛ پس نمی‌توان ادعا کرد که نمای شهری بر انسان بی‌تأثیر است، اما این اثرگذاری تنها یک اثرگذاری ساده یا پیچیده نیست، بلکه در حین اثرگذاری یکی از مهم ترین نیازهای انسان را برطرف می‌کند؛ نیازهای زیباشناختی.

اما نمای شهری از زیبایی شهر و زیبایی شهر از هویت آن جدا نیست. با این حال نما با تمام پیش‌پا افتادگی ظاهری‌اش مانند هر پدیده دیگر از پیچیدگی‌های خاص خود برخوردار است، پس برای بهتر شدن وضعیت و زیبایی نمای شهری، لازم است به عوامل تأثیرگذار بر آن توجه کرد تا در زمینه رفع نیازهای زیباشناختی به نتیجه مطلوب رسید؛ همان چهار عاملی که امین زینل همدانی، کارشناس ارشد شهرسازی از آن یاد می‌کند «نما به عنوان محافظ، رابط، معرف و جزئی از کل»

البته اگر از این‌که نماهای شهری نقش حفاظت از بنا، ارتباط دهنده فضاها و عناصر شهری، معرف هویت و روان جامعه به عنوان جزئی از کل را در شهر ایفا می‌کنند بگذریم، مسئله مهم دیگر این است که آیا توانسته‌ایم به اهداف نما و منظر در شهری همچون اصفهان دست یابیم یا خیر؟ پرسشی که پاسخش را همدانی، کارشناس رشته شهرسازی می‌دهد: «امروزه با ناهنجاری‌های نما و منظر شهری روبرو هستیم که تنوع بیش از اندازه در آن برای همه ساکنان شهر قابل رؤیت و سبب اغتشاش بصری شده است.»

اما دست‌یابی به اهداف نما نیازمند توجه به هویت و تاریخچه منظر و نما در شهر است؛ همانطور که در کتاب‌های درسی دانشگاه‌ها آمده است، از اواخر قرن ۱۹ و سفر معروف ناصرالدین شاه به فرنگ، تصمیماتی در زمینه ایجاد نوگرایی در ایران گرفته شد، اما به گفته همدانی «این رویکرد چنان سطحی و روبنایی بود که در معماری به کپی‌برداری از الگوهای مسکن و نماهای اروپایی خلاصه شد». در همین راستا سال‌های ۴۰ و ۵۰ هجری سال‌های اتصال کامل ایران به بازار جهانی و «تشدید شرایط ناهمگون» در این زمینه بود. مصالح و سبک‌های گوناگون وارد ایران و یا مونتاز شدند و «هر کس به فراخور ثروت و اعتبار خود سعی در برون‌فکنی شخصیت خود به وسیله نمای خانه خود می‌کرد.»

افزون بر آن، افزایش جمعیت آپارتمان‌نشین، کمبود مسکن، رکود اقتصادی، ایجاد انقلاب، جنگ تحمیلی و عوامل دیگر، معماران که از اواسط سال ۱۳۵۰ فرصت هنرنمایی خاصی را در ایجاد مجتمع‌های مسکونی نداشتند، مجبور کرد تا به ساختن جعبه‌های عظیم و تکرار شونده‌ای به عنوان واحد مسکونی بسنده کنند. با این حال همدانی می گوید «اگرچه از سال ۱۳۷۰، برای آزاد شدن از محدودیت‌ها و جبران آفات، تلاش‌هایی شد، اما امروز سکونت در آپارتمان به شاخصه زندگی در شهرهای بزرگ تبدیل شده است.»

حالا شهرها از جمله اصفهان با آن پیشینه تاریخی ارزشمند، در گیر و دار آنچه که بر او گذشته سر در گم شده است، پیشینه خود را منعکس کند یا به طناب مدرنیته آویزان شود؟ هویت خود را حفظ کند یا برای جلب مشتری و شاید رضایت او گاهی مجبور شود مد و سلیقه هر کسی را بپذیرد؟ اگرچه از نظر اصول، اعمال سلیقه ساکن در طراحی نما مفهومی ندارد اما این کارشناس ارشد شهرسازی معتقد است «بازار مسکن امروزه در اصفهان شرایطی را ایجاد کرده که معمار برای جلب رضایت دیگران و قابل رقابت ماندن، خود را مجبور به هنرنمایی و ابتکار می‌بیند» و شاید ابتکار و هنرنمایی ایده خوبی باشد اما هر نکته مکانی دارد.

از آنجایی که لازم است هر شهر معرف خود باشد و ایده‌ها به تناسب آن شکل گیرند، اعمال سلیقه هر فرد ممکن است سبب تنوع بیش از اندازه و اغتشاش بصری شود؛ شاید همین مسئله سبب شده اکنون برای جلب توجه مشتریان، سلیقه آنها را اعمال کنند. همدانی در این باره می گوید: «مالک و انبوه سازان به دنبال شاخص کردن ساختمان خود و جلب بیشتر مشتری هستند، اما مشتری سردرگم در این تنوع بیش از اندازه، ناچار به دنبال نوعی از نما و واحد مسکونی می‌رود که وضعیت مالی و شخصیت او را بیش از واقعیت موجود نشان دهد.»

با این حال شاید سلیقه هر فرد، زیبایی خاصی داشته باشد، اما از آنجایی که ترکیب سلیقه‌ها تنوع بسیار ایجاد می‌کند، لازم است در دنیای امروزی که شهرها مجبور به جلب توجه افراد شده‌اند، مسئله‌ را به گونه‌ای دیگر حل کرد. اگرچه درختان و پوشش‌های گیاهی طراوت و شادابی می‌بخشند و حضورشان در شهر الزامی است، اما «مخفی کردن زشتی‌های شهر به وسیله درختان» از مسائلی است که بسیاری از کارشناسان از آن گله دارند.

به هر حال لازم است بدانیم امروزه پوشش گیاهی جزئی از جداره و نمای شهری محسوب می‌شود و عقیده امین همدانی بر آن صحه می‌گذارد «از بین‌بردن پوشش گیاهی به طور دقیق به منزله از بین‌بردن هویت و شخصیت خیابان‌ها است»؛ اما شاید هنوز هم شهرها از قطع درختان در امان نباشند؛ «در زمینه ساخت مترو یا بی‌آرتی و... پوشش گیاهی بیشتر خیابان‌ها همانند چهارباغ که هویت آن به درختانش بستگی داشته از بین رفته‌اند، هرچند با درختان جدید سعی در جبران آن کرده‌اند اما تا هنگامی که به شرایط پیشین بازگردد، زمان بسیاری می‌برد و به نظر من به تجدید نظر اساسی در این زمینه نیازمندیم.»

اما تجدید نظر در مسائل به تنهایی پاسخگو نیستند و توجه به قانون‌های تصویب شده را می‌طلبد. درست است که در طرح‌های فرادست به مسائل قانونی توجه شده اما نظارت کامل بر آن وجود ندارد، همان مسئله‌ای که امین همدانی از آن گله دارد «چندشاخگی در مرجع تصمیم‌گیری مشکلاتی را به وجود آورده است، یعنی مرکزی که بتواند به صورت مستقیم بر نما و جداره شهری نظارت داشته باشد، وجود ندارد»؛ البته او راه‌حلی هم برای آن در نظر دارد «اگرچه تلاش‌هایی شده است اما بازهم به دلیل محدودیت‌ها و شفاف نبودن آنها در این زمینه، با اغتشاش بصری در جداره و نمای ساختمان‌ها روبرو هستیم که اگر به سوی مدیریت یکپارچه و حکمروایی خوب شهری گام برداریم، موفقیم.»

با این همه، عامل محرکی که در زمینه زیباتر شدن و بهتر شدن وضعیت شهر از جمله نما وجود دارد نقش دانشگاه و استفاده از علم موجود در آن است. همدانی این کارشناس ارشد شهرسازی هم معتقد است: «باید ارتباط تنگاتنگی میان دانشگاه، شهرداری‌ها و نظام مهندسی‌ها ایجاد شود تا بتوان الگوهایی را طراحی کرد؛ الگوهایی که از گذشته و هویت ایرانی اسلامی همچون مکتب اصفهان در شهرسازی برخوردار و با نیازهای امروزه و مدرنیته طراحی شده باشند.»

اگرچه لازم است برای طراحی بهتر با علم روز دانشگاه پیش رفت اما به گفته همدانی «طراحی می‌تواند به صورت آزاد هم انجام شود، اما در هر صورت شهرداری و سازمان‌های دارای صلاحیت موظف‌اند چارچوبی کلی را طراحی کنند و از مرحله ابتدایی که طرح در شهرداری و نظام مهندسی تصویب می‌شود تا زمان اجرا، نظارت کافی را بر اساس آن چارچوب داشته باشند تا از بروز هرگونه تخلف جلوگیری شود.»

البته هرچه بخواهیم چارچوبی کلی را در نظر بگیریم نمی‌توانیم از عوامل ثابت و اثرگذار بر نما همچون تکنیک‌های خط آسمان، خط زمین، الحاقات، مصالح نما و عوامل تکرار و تقارن و... غافل شویم؛ در همین راستا این کارشناس ارشد شهرسازی می گوید: «لازم است طرح‌های سه بعدی را پس از طرح‌های تفصیلی تهیه کنیم تا بتوانیم نمای کلی را از وضعیت شهر داشته باشیم و با توجه به مسائل تاریخی و دیگر عوامل، منظر شهری را بررسی کنیم و در زمینه جداره و نمای شهر به اصول کلی برسیم.»

با این حال، نما و منظر شهری مهم‌ترین عامل زیباشناختی و رفع کننده این نیاز است، هرچند به گفته همدانی «هنوز اهمیت طراحی نما در شهر برای همه مسئولان جا نیفتاده و این یک ضعف و معضل محسوب می‌شود، اما به عقیده من یکی از مهمترین دلایل آن، نداشتن برنامه‌ریزی و رشد بسیار جمعیت است که سبب شد نظارت کافی بر ساخت و سازها نشود و امروزه شاهد آشفتگی باشیم، اما اگر از همین امروز تلاش کنیم می‌توانیم از پیشرفت بیشتر اشتباهاتی که در گذشته صورت گرفته جلوگیری کنیم.»


ارسال نظر