رفیقکشی با شمشیر!
پسر جوان که در دعوای مستانه با شمشیر بچه محلهشان را کشته بود، دیروز پای میز محاکمه ایستاد و ادعا کرد تیغه شمشیر کند بوده و ضربههای وارد شده به قربانی نمیتوانسته علت مرگ باشد.
پسر جوان که در دعوای مستانه با شمشیر بچه محلهشان را کشته بود، دیروز پای میز محاکمه ایستاد و ادعا کرد تیغه شمشیر کند بوده و ضربههای وارد شده به قربانی نمیتوانسته علت مرگ باشد.
به گزارش جامجم، عصر 23 تیر 94 جدال خونینی در روستایی در فشافویه در جنوب تهران رخ داد و در این میان پسر 30 سالهای به نام اسماعیل که با ضربههای متعدد شمشیر زخمی شده بود به بیمارستان منتقل شد. اسماعیل ساعتی بعد به خاطر شدت خونریزی جان سپرد. شواهد نشان میداد عامل جنایت مجتبی 27 ساله بوده است.
به این ترتیب مجتبی بازداشت شد و به قتل اعتراف کرد. این متهم دیروز در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی محسن زالی و با حضور یک قاضی مستشار پای میز محاکمه ایستاد.
در ابتدای جلسه رسیدگی به این پرونده پدر و مادر قربانی در جایگاه ایستادند و برای مجتبی حکم قصاص خواستند. مادر داغدار در حالی که اشک میریخت با اشاره به متهم گفت: این مرد با پسرم دوست بود، اما با بیرحمی زیاد و با ضربههای شمشیر پسرم را کشت. به همین دلیل به هیچ قیمتی از قصاص گذشت نمیکنم.
سپس مجتبی روبهروی قضات ایستاد و در تشریح جزئیات ماجرا گفت: من و اسماعیل با هم بچه محل بودیم و یکدیگر را میشناختیم. آن روز از محل کارم به خانه برمیگشتم که اسماعیل را در خیابان دیدم. او بیدلیل به من ناسزا گفت و با هم درگیر شدیم. همان لحظه دوستان اسماعیل به من حمله کردند و اسماعیل به صورتم سیلی زد. من محل را ترک کردم و به خانه برگشتم، اما کینه او را به دل گرفتم.
وی ادامه داد: من در خانه مشروب خوردم. مست و عصبانی بودم که تصمیم گرفتم اسماعیل را ادب کنم. شمشیری را که در خانه داشتم، برداشتم و به سمت محل زندگی اسماعیل رفتم. در بین راه سه نفر از دوستانم را هم دیدم و ماجرا را با آنها در میان گذاشتم. آنها در حالی که چوب و چماق در دست داشتند، همراهم آمدند. وقتی به محل رسیدیم من و اسماعیل با هم درگیر شدیم اما دوستانم فقط شاهد ماجرا بودند و هیچ ضربهای به او نزدند.
این متهم که سرش را پایین انداخته بود، ادامه داد: قبول دارم در این دعوا شمشیر در دست داشتم اما تیغه آن کند بود. من چند ضربه با تیغه کند شمشیر به اسماعیل زدم. ضربهها کشنده نبود و نمیتوانست موجب مرگ مقتول شود. من هرگز قصد کشتن او را نداشتم. دوستان اسماعیل او را دیر به بیمارستان رساندند و به همین علت جان سپرد. من به خاطر مرگ اسماعیل شرمنده خانوادهاش هستم.
در پایان جلسه هیات قضایی وارد شور شد تا رای را صادر کند.