جایگاه تکریم شهروندان کجاست؟

پدر یا بزرگ یک خانواده همه تلاشش برای تأمین معاش این گروه است تا رنج و حسرت را نظاره‌گر نباشند یا کمتر احساس کنند. این به‌اصطلاح نان‌آور اگرچه محدودیت‌هایی دارد اما سعی می‌کند جان‌نثار کسانی باشد که برایشان ارزش و اهمیت قائل است

  • حسن روانشید- اصفهان امروز: پدر یا بزرگ یک خانواده همه تلاشش برای تأمین معاش این گروه است تا رنج و حسرت را نظاره‌گر نباشند یا کمتر احساس کنند. این به‌اصطلاح نان‌آور اگرچه محدودیت‌هایی دارد اما سعی می‌کند جان‌نثار کسانی باشد که برایشان ارزش و اهمیت قائل است بنابراین آنچه را که در چنته توان دارد در طبق اخلاص گذاشته و تقدیم کسانی می‌کند که چشم‌به‌راه دست‌های پربرکت و محبت‌آمیز او هستند. پرندگان نیز این خصلت خدادادی را دارند اما محنت آن‌ها بیش از انسان‌هاست چون توشه فرزندان را باید به‌دفعات تأمین و با نوک کوچک خود لقمه برای خانواده تهیه کنند بنابراین به هر جان کندنی که هست تلاش می‌کنند تا برق شادی و نشاط و رضایت را در چشمان جوجه‌هایی که در انتظارش هستند ببینند. این هم نوعی از کرامت است که هر موجود جاندار به خانواده خود دارد و به بزرگتر بودن خود این‌گونه بهاداده و افتخار و مباهات می‌کند. دولت نیز می‌تواند همین نقش را برای جامعه و بخصوص اقشار متوسط و ضعیف ایفا نموده و هدف نهایی‌اش رفاه و آسایش این قشر باشد تا رنج و نگرانی در چشم و چهره آن‌ها نمودار نگردد یا حداقل باشد تا شیرزنی که در یکی از روستاهای حدفاصل کوهپایه و نائین زندگی می‌کند و برای تأمین معاش شوهر ازکارافتاده و سه فرزند خود ناچار است علاوه بر قالیبافی، پخت نان و کشاورزی، کارهای خانه را هم انجام دهد در برنامه‌ای از شبکه شنیداری اصفهان ادعا نکند هنوز قادر نیست همه نیازهای ضروری این خانواده محروم را تأمین نماید! جایگاه تکریم شهروندان کجاست و نقش دولت و مجلسیان که از دو قوه هستند و همگی با رأی این مردم به صندلی‌های خود تکیه زده‌اند کجای این پازل قرار دارد؟ امروز باید تأمین ضروریات اولیه اقشار متوسط و مستضعف جامعه مهمترین رکن در اهداف دولت و قانون‌گذاران باشد. خوشبختانه ملت ایران، صاحب و مالک طبعی بلند و نظری وسیع هستند و همچنان که تاریخ نشان داده است می‌دانند که «بهشت را به بها دهند نه به بهانه» و این کلام شهید مظلوم یعنی بهشتی عزیز را همیشه و در همه بالا و پایین‌های اقتصاد آویزه گوش خودکرده‌اند درحالی‌که انتظارهای حداقلی را هم نمی‌توان نادیده گرفت! چه خوب بود با توجه به دست‌تنگی اکثریت آحاد جامعه در آغاز این ماه عزیز که کرامت در آن ثواب بسیار دارد گوشه‌ای از درآمدهای خوب نفتی را که سخنگوی دولت نوید آن‌ها را می‌دهد تحت عنوان هدیه ماه مبارک رمضان در قالب سبد کرامت در اختیار کسانی می‌گذاشتند که فشار بیکاری، رکود و گرانی کمرشان را خم کرده است. کاش مستمندان را به طریقی از محل درآمدهای کلان مالیاتی شادمان نموده و مجموعه کوچک از گوشت قرمز، گوشت سفید، روغن، برنج و دیگر اقلام ضروری را در قالب حواله‌های موسمی به آن‌ها اهدا می‌کردند تا نگرانی‌های بزرگی همچون بحران آب، هجوم ریز گردها، زلزله، آلودگی هوا و امروز خسارت به مزارع و باغ‌ها را به فراموشی می‌سپردند! کاش در این میان بازنشستگان از هر قشر به بوته فراموشی و نسیان سپرده نمی‌شدند که ناچار شوند با سیلی صورت خود را قرمز نگهدارند و با حقوق‌های اندک هزینه‌های پیری و دارو و درمان خود، پذیرایی از میهمانان جدید یعنی عروس و داماد و نوه‌ها را عهده‌دار باشند! کاش بجای افزایش 15 درصدی بی‌سروصدا به قیمت بلیت اتوبوس‌های شهری که مرکب اقشار آسیب‌پذیر جامعه است رقمی به عوارض نوسازی مناطق مسکونی بالای شهر افزوده می‌شد! کاش مدیران همین شرکت به‌اصطلاح عام‌المنفعه واحد اتوبوسرانی قبل از اینکه نیروهایی را به استخدام خود درآورند کلاس‌های آموزشی احترام به ولی‌نعمت‌ها یعنی جامعه‌ای که قسمتی از هزینه‌های آن‌ها را از طریق اصفهان کارت تأمین می‌کنند برگزار می‌کردند تا لحن کلام خود را تغییر داده و راننده به مسافر نگوید: «بپر پایین» و مأمور کنترل کارت آمرانه فریاد بزند: «کارتتونا در بیارید ببینم» و بازرسان مسافران را در ایستگاه‌های خطوط تندرو گوسفند فرض نکنند! و ای‌کاش آخرین و مهمترین و اساسی‌ترین وظیفه متولیان خدمات شهری در دنیا یعنی ایجاد دستشویی به تعداد زیاد در سطح شهر آن‌هم در مناطق پرازدحام مرکزی در اولویت مصوبات شورای شهر قرار می‌گرفت و در انتظار خیران دستشویی ساز نمی‌ماندند تا این هزینه را هم بدوش جامعه بگذارند! مدیران شهری از پشت میزها بر می‌خواستند و با لباس مبدل و بدون خدم‌وحشم به درون جامعه پا می‌گذاشتند تا بهتر بدانند امثال شاه‌عباس صفوی که مجسمه‌اش را با سمبل صنعت و این روزها با کاوه آهنگر عوض کردند اینگونه اطلاعات اجتماعی را از مردم عامی و در لباس عامیانه به دست می‌آوردند نه اینکه متکی به گزارش‌های صدای شهر باشند و خبرگزاری خود که تنها تعاریف را منعکس اما سخنی از نقدهای دیگر رسانه‌های مستقل نمی‌گوید!
  • ادامه دارد
ارسال نظر