هزینه‌های خواب کالا به عهده کدام دستگاه است؟

قطعاً در هیچیک از برهه‌های تاریخ تجارت و اقتصاد کشور این‌گونه چالش‌ها که قسمت عمده‌ای از آنها براثر فشارهای غیرمتعارف از غرب به اتکای دامپینگ است پیش نیامده تا تولیدکننده داخلی محروم از صادرات آزاد را اینچنین در بن‌بست قرار دهد.

حسن روانشید- اصفهان امروز: قطعاً در هیچیک از برهه‌های تاریخ تجارت و اقتصاد کشور این‌گونه چالش‌ها که قسمت عمده‌ای از آنها براثر فشارهای غیرمتعارف از غرب به اتکای دامپینگ است پیش نیامده تا تولیدکننده داخلی محروم از صادرات آزاد را اینچنین در بن‌بست قرار دهد. این گروه به‌واقع مظلوم یک روز آرام و بدون دغدغه خاطر را در مسیر کاری خود بیاد ندارند، روزگاری گرفتار تحریم‌های جنگ نابرابر با ده‌ها کشور جهان به سرکردگی آمریکا و به نیابت صدام و حزب بعث بودند و مواد اولیه موردنیاز داخل را با چنگ و دندان به دست می‌آوردند تا خطوط تولید را حداقل برای یک شیفت پایدار نگه دارند، پس‌ازآن نوبت رقابت سرسختانه در داخل فرارسید زیرا برای نمونه در مدت‌زمانی کمتر از پنج سال نزدیک 500 کارخانه مشابه فرش ماشینی در منطقه کاشان و تعداد متنابهی در دیگر نقاط کشور ایجاد شد و تولید آن می‌توانست نیاز خاورمیانه را تأمین نماید اما رقبای منطقه با یاری دامپینگ تحت حمایت غرب و بویژه آمریکا اجازه این عرض‌اندام را نمی‌دادند. تولیدکنندگان در این برهه از زمان چاره‌ای جز این نداشتند تا ضمن دریافت تسهیلات با بهره‌های کلان و غیرمعقول، فناوری‌های جدید را وارد و به‌مرورزمان کارخانه‌های خود را تبدیل به احسن کند غافل از اینکه رکود شکننده‌ای در پیش است و اجازه نخواهد داد تا اقساط وام‌های دریافتی را به‌موقع پرداخت کنند. هنوز هم اکثر کسانی که در فاصله پایان جنگ تحمیلی و آغاز تحریم‌های مضاعف از وام‌های ارزی صندوق ذخیره ملی استفاده کرده‌اند نتوانسته‌اند به‌طور کامل اصل‌وفرع این وام‌ها را پرداخت کند و پرونده آنها کش‌وقوس مراحل حقوقی را طی می‌کند و بعضی نیز بیش از چند برابر ارزش اموال منقول و غیرمنقول خود به شبکه‌های بانکی بدهکارند که درنهایت چاره کار را در این می‌بینند تا برای رهایی از همه این چالش‌های پیش رو کرکره‌ها را پایین بکشند و راه غربت را در پیش بگیرند. در این فاصله تنها کسانی باقی می‌مانند که بیش‌ازاندازه خودشان را مدیون و بدهکار به ربا خانه‌هایی به نام بانک نکرده‌اند و همیشه سعی بر دراز کردن پا به‌اندازه گلیمشان داشته‌اند. اما امروز آنها نیز گرفتار معضلات حل نشدنی شده‌اند که باوجود اعلام سال 97 به‌عنوان حمایت از تولید داخلی هنوز آبی به آسیاب رکود آنها ریخته نشده تا چرخ‌هایش به حرکت درآید. اگرچه تغییر نرخ ارزها تحرکی هرچند کمرنگ در بعضی از گونه‌های تولید آنهم لوازم‌خانگی که از ضروریات نیست ایجاد نمود اما این تحول هم نمی‌تواند راهگشای مشکلاتی باشد که نهادینه‌شده زیرا تولیدکننده هر آنچه از فروش موجودی خود به دست آورد را باید صرف پرداخت اقساط تسهیلات، بیمه‌های کارگران و خرید مواد اولیه با ارزی کند که نسبت به قبل درصد قابل‌توجهی افزایش‌یافته است! در این میان زیان اساسی به تولیدکنندگان برمی‌گردد که ناچارند محصولات خود را در انبارها دپو نمایند و منتظر فصل و موقعیت مناسب باشند که بعضی وقت‌ها همان زمان ایده آل نیز با رکود توأم است که این دوره نیز ناچار به گذران و تمدید می‌باشد! این حلقه مفقوده زمان خواب کالا در انبارها قطعاً برای تولیدکننده هزینه‌ای بالا دارد که در هیچیک از پارامترهای ارزش‌گذاری در نظر گرفته نمی‌شود اما تولیدکننده ناچار است کارخانه خود را همچنان سرپا نگهداشته و هزینه‌های جاری ازجمله خرید مواد اولیه، تأمین انرژی، حقوق و مزایا و دیگر ضروریات را پرداخت کند درحالی‌که هیچ‌گونه دریافتی از محل عرضه کالای خود ندارد و در نتیجه مجبور است تا یکی از دو راه را که هر دو غیرمنطقی هستند اما راه سومی وجود ندارد انتخاب نماید، شیوه نخست فروش موجودی انبار به یک سوم یا نصف قیمت یعنی کمتر از هزینه تولید به کسانی که پول‌های سرگردان دارند و راه دوم دریافت تسهیلات با بهره‌های بالای بانکی است که چون محل کارخانه پیش از این در رهن وام‌هایی از این نوع قرارگرفته نمی‌توانند از امتیاز آن بهره‌مند شوند. فشار این تجارت نامعقول برای زمانی که کالای تولید داخل بیش از یک سال در انبارها می‌ماند تا شاید خریداری پیدا شود تقریباً ناممکن به نظر می‌رسد حال‌آنکه هزینه‌هایی غیرقابل‌برگشت همچون بهره بانکی، مالیات و عوارض‌های بسیار نیز همچنان سر جای خودشان باقی هستند!

ادامه دارد

ارسال نظر