وقتی معماری شکست میخورد
از نمایی کلی، معماری مستقیماً از جغرافیا، اجتماع، فرهنگ و اقتصاد پیرامونش اثر میگیرد. هنر تجسمی نیز از بسیاری جهات، منابع الهامی مشابه دارد، با این تفاوت که عموماً نقش فردی هنرمند دارای جنبهای محوری است، درحالیکه در معماری، بستر جغرافیایی-اجتماعی، فردیت معمار را بر ساختاری فرهنگی-تاریخی معنا میبخشد.
اصفهان امروز- سمیرا هاشمی:
از نمایی کلی، معماری مستقیماً از جغرافیا، اجتماع، فرهنگ و اقتصاد پیرامونش اثر میگیرد. هنر تجسمی نیز از بسیاری جهات، منابع الهامی مشابه دارد، با این تفاوت که عموماً نقش فردی هنرمند دارای جنبهای محوری است، درحالیکه در معماری، بستر جغرافیایی-اجتماعی، فردیت معمار را بر ساختاری فرهنگی-تاریخی معنا میبخشد. در طول زمان، هنرهای تجسمی و معماری همواره یکدیگر را تحت تأثیر قرار داده و از هم اثر گرفتهاند، بهطوریکه در برخی مواقع، فقط زمینه بوده که ماهیت این دو را تمیز میداده است. همین ویژگی باعث شده تا در برخی موقعیتها که جغرافیا بر هردوی این رسانهها تأثیرگذار بوده، گفتمانهای سطحی و عمقی متنوعی بین این دو قابلتصور باشد.
هدفِ پروژه حاضر که در دو بُعد محلی و گفتمانی تعریفشده، گذر از مرزهای ظاهری معماری و هنر و ورود به ساختههای بنیادینی است که این دو رسانه را در طول زمان شکل دادهاند. این پروژه ازاینجهت محلی است که با نیمنگاهی به بستر معماریِ تاریخی شهر اصفهان و در فضایی در این شهر تعریف میشود. همچنین وجه گفتمانی آن در اثر مشارکت هنرمندان و معماران بینالمللی و ساخت آثار هنری معاصر شکل میگیرد. ازاینجهت، پروژه نگاهی نیز به نقش بستر بهعنوان رکنی اساسی برای توسعه میاندازد.
مجموعه آثاری که طی این پروژه ارائه شدند، تلاش کردند تا تصویرهایی متنوع از ابعاد مختلف نافرجام ماندن معماری نمایش دهند. درجایی معماری نمیتواند ظرفیتهای بینامتنی زمانیاش را بالفعل کند و درجایی قادر نیست ضرورتهای مکان، اجتماع و جغرافیایش را پوشش دهد. گاهی نمیتواند از یک اثر به یک مجال فردی یا تحققی از سپهر عمومی تبدیل شود و گاهی نیز از اساسیترین کارکردهایش، یعنی نقش فضایی خود بازمیماند. اصلیترین بخش این پروژه، یک نمایشگاه و تعدادی همکاری میان چند هنرمند تجسمی و معمار است. این نمایشگاه بهجز ویژگیهای درونمتنی و بینامتنی، تحت تأثیر دیدگاههای تثبیتشده مخاطب و دخالت هر هنرمند در متن، زمینهسازی میشود. بسترهای بینامتنی در کنار اشارات تاریخی-فرهنگی به مفاهیم شهر و معماری، در اثر ساختارها و زمینههای هنرهای تجسمی و ترجمه آنها درزمینه این پروژه معنا مییابند.
مفهوم اصلی نمایشگاه براساس این بود که پروژهای بینرشتهای و تلفیقکننده هنر و معماری باشد. در این آثار، نوعی معماری مطرح میشود که در بستر خودش شکستخورده، نافرجام مانده، جواب نداده یا کاربری آن عوضشده است. دوره اول این نمایشگاه، مبتنی بر آثار هنرمندان بود و دوره دوم آن، پروژههایی است که در فضای شهری اجراشده و هنرمندان معمار در آن حضور دارند. در دوره اول نمایشگاه، لورا پولد و یونا هانسن، چیدمان تعاملی «مهمان» را براساس سایت اصفهان اجرا کردند. پروژهای که مرتبط با فضای شهر بود. این دو هنرمند از سال 2015 شروع به مطالعات هنری مردممحور و اجرای آنها در قالب چیدمان کردند. آثار آنها پیرامون ارتباطات انسانی در فضای خصوصی است و بر رفتار دورهمیهای خصوصی تمرکز دارند. این دو هنرمند، پروژههایشان را براساس تحقیق و مطالعه ارائه میدهند و سؤال اصلی برای آنها این است که چطور با تحقیق میتوان در فضای گالری، اثری ارائه داد و با مخاطب تعامل کرد. آنها معماری و هنرهای زیبا را در قالب کنشهای مینیمال شاعرانه و در تعامل با مخاطب در فضای گالری ارائه میدهند و صحنه را با اشیا، سازهها، نقاشیها و اجراهای متقابل پر میکنند. اجراهایی که همچون زمینهای برای واکاوی عمل میکنند و احتمالاً بهعنوان کنشهای ناشناخته عمل میکنند که بسیار ناشیانه و نسنجیده است. هدف این دو هنرمند، واکاوی کنشهای ناشناخته در این فضا است. این دو هنرمند قبلاً در اسلوونی دانمارک و ژاپن نمایشگاههایی با همین موضوع داشتهاند. وقتی این دو هنرمند به پروژه «برساخت نافرجام» دعوت شدند، شکست معماری را بهعنوان موضوع اصلی این پروژه به آنها معرفی کردیم، این باعث شد آنها به این فکر کنند که شکست معماری به چه معنا است، چراکه معماری بهخودیخود نمیتواند شکست بخورد، مگر اینکه انتظاری که از آن داشتهایم، شکست بخورد.
منیره عسگری، هنرمند دیگر حاضر در این نمایشگاه بود. او ساکن اصفهان و فارغالتحصیل شهرسازی است و در پروژههای پژوهشمحور خود سعی دارد با ارائه زبانی جدید به دلنوشتهای برای بیان دغدغههای خود بهواسطه هنر دست یابد.
کوریتور نمایشگاه «برساختههای نافرجام»