تمرکز، روشی ناکارآمد!

از آغاز زمانی که بشر توانست مدیریت یکپارچه را در سرزمین‌های خود نهادینه کرده و قوانینی برای اداره امور زندگی جمعی تدوین کند پیرامون مسئله دریافت‌ها ازجمله خراج و مالیات با معضلات و عقاید ضدونقیض روبرو بود.

حسن روانشید- اصفهان امروز: از آغاز زمانی که بشر توانست مدیریت یکپارچه را در سرزمین‌های خود نهادینه کرده و قوانینی برای اداره امور زندگی جمعی تدوین کند پیرامون مسئله دریافت‌ها ازجمله خراج و مالیات با معضلات و عقاید ضدونقیض روبرو بود. امیران و پادشاهان، فرمانداران خود در شهرهای مختلف کشور را به اخذ مالیات سهم دولت مرکزی تشویق و مجبور و درنهایت تطمیع می‌کردند و تمام یا قسمتی اعظمی از این وصولات محلی را که در حقیقت می‌بایستی صرف آبادانی همان محل می‌شد دریافت می‌داشتند. گرفتن این خراج‌ها همه‌چیز را شامل می‌شد و اگر مالیات‌دهنده قصد پرداخت سهم را به‌صورت نقد نداشت تمام یا قسمتی از محصول او توسط عوامل حاکمان به تاراج می‌رفت. این روش که در آغاز نظم و نسخی نداشت در قرن‌های اخیر قانونمند شد و تحت عنوان مالیات دریافت شد. اگرچه به‌مرورزمان از حالت اصلی خارج و به‌نوعی سلیقه‌ای تبدیل شد اما روش وصول آن به‌صورت قانونمند درآمد و شامل آحاد جامعه شد. در این سال‌ها یکی از مشکلات لاینحل دلسوزان محلی این بود که علی‌رغم پرداخت مالیات بیشتر از خدمات کمتری بهره می‌برند بنابراین قوانین به‌سوی عدم تمرکز در پایتخت و مراکز استان‌ها سوق یافت و دستگاه‌ها موظف شدند آرام‌آرام قدرت را از مرکز به اقصی نقاط کشور برده و اجازه ندهند پیرامون مسائل مختلف درجایی دیگر تصمیم گرفته و اجرا شود. همه این روش‌ها زیر چتر قوانین یکپارچه کشوری عملی می‌شود که محل تصویب آنها قوه مقننه یعنی مجلس شورای اسلامی است. تمرکززدایی در تصمیم‌گیری‌ها و اجراها به‌سرعت توانست جایگاه خود را یافته و علاوه بر اینکه رفت‌وآمدها را به پایتخت کاهش داد از هزینه‌های زائد نیز کاست. آغاز کار شوراهای اسلامی در همه نقاط کشور از ثمرات این تمرکززدایی است که هر منطقه به فراخور حال خود می‌تواند در امور داخلی خود تصمیم گرفته و به مرحله اجرا درآورد. دادن مسئولیت‌ها از طریق نهادها و ارگان‌های در پایتخت به استان‌ها و درنهایت به شهرستان یکی دیگر از برکات تمرکززدایی است که توانسته تورم نیرو در پایتخت را کم تا تنها جنبه نظارت و مدیریت داشته باشند. روند این عمل پسندیده به‌مرورزمان نشان داد که می‌توان به خیران نیک‌اندیش محلی نیز بها و انگیزه داد تا در طرح‌های عمرانی مشارکت داشته باشند زیرا شاهد این بودند که علاوه بر تصمیم‌گیری، درآمدهای محلی در همان منطقه هزینه می‌شود. فعالیت‌های عمرانی سرعت گرفت که علاوه بر خیران محلی مدیران شهرستانی نیز به وجد آمدند تا پس از سال‌ها از لاک تمکین بی‌چون‌وچرا از مرکز رها شوند و استعداد و توانایی‌های نهفته خود را به جریان بیندازند. این تحول باید برای مجریان و مراقبان اجرای قانون همچنان ارزشمند باشد تا هرچه می‌توانند روند آن را افزایش داده و تسهیلات لازم را برای ادامه این مسیر فراهم کند اما به تازگی در بعضی از دستگاه‌ها زمزمه‌هایی به گوش می‌رسد که قرار است بساط نابسامان گذشته را که درنهایت به‌نوعی ملوک‌الطوایفی ختم می‌شود مجدد راه‌اندازی کرده و تمرکز دفن شده در تاریخ را نبش قبر کنند! که اگر واقعیت داشته باشد اجرای این امر می‌تواند انگیزه‌ها را در افکار مدیران جوان کشته و اجراها را به رکودی جدید بکشاند و همه عوامل را در انتظار تصمیمات نقطه پرگار قرار دهد. اگرچه تصمیم دریافت ورودی 10 ‌هزارتومانی به طرح ترافیک نمی‌تواند حتی هزینه مشکلاتی را که می‌آفریند تضمین کند بلکه تمرکز وجوه دریافتی شهرداری مناطق در حساب شهرداری مرکزی نیز قادر نیست عددی از کسری‌های کلان بودجه‌ها را در این ارگان تأمین کند! اجرای این امر می‌تواند بازهم نوعی ملوک‌الطوایفی و تصمیم در پشت درهای بسته را پس از سال‌ها در ذهن‌ها زنده کرده و چالش‌های موجود را دوچندان کند!
ادامه دارد
ارسال نظر