دیگی که برای ما نجوشد!

: زمانی که کریستف کلمب قصد سفر به شبه‌قاره هند را داشت و بر کشتی مجهز خود سوار شد تا به آن‌سو برود نمی‌دانست دست تقدیر او را به قاره‌ای نو می‌برد که مردمانی از نژاد سرخ در آن اقامت دارند.

حسن روانشید- اصفهان امروز: زمانی که کریستف کلمب قصد سفر به شبه‌قاره هند را داشت و بر کشتی مجهز خود سوار شد تا به آن‌سو برود نمی‌دانست دست تقدیر او را به قاره‌ای نو می‌برد که مردمانی از نژاد سرخ در آن اقامت دارند. آنها اگرچه از تمدن اروپا و آسیا فاصله زیادی داشتند و اصولا نمی‌دانستند مردمان دیگری هم در این کره خاکی زندگی می‌کنند اما برای تأمین نیازهای خود همچون دیگر نقاط دست به ابتکاراتی زده بودند تا بتوانند از دل خاک حاصلخیز این سرزمین و شکار حیوانات مختلف شکم خود را سیر کنند، تیر و کمان ساخته و با استفاده از سنگ، تیغه‌هایی همچون کارد و خنجر را ابداع کرده بودند. بعضی از قبایل اگر انسانی را می‌یافتند که به خودشان تعلق نداشت درون دیگ‌های سنگی می‌گذاشتند تا پخته و نوش جان کنند. داستان سرزمین آمریکا در آغاز این‌گونه پایه‌گذاری شده بود تا با حضور فراریان از قاره سبز اروپا که خواب سودای یافتن معادن طلا پس از کشف کریستف کلمب آنها را به این‌سو کشانده بود، تعبیر شود. حضور این افراد در گوشه و کنار مرکز قاره آمریکا درحالی‌که کنار نهرهای آب به جستجوی طلای زرد می‌پرداختند به ایجاد شهرک‌های مختلف ختم شد و در اندکی زمانی تعدادی از آنها را به فکر انداخت تا به خاطر امنیت بیشتر حکومت‌هایی را در هر منطقه به وجود آورند که بعدها ایالت نامیده شد و درنهایت این داستان به تشکیل ایالات‌متحده آمریکا ختم شد. کشوری که پایه‌گذاران آن را مردمانی بدون ریشه و هویت تشکیل داده است. خصلت این سرزمین بر اساس زور و تجاوز به حقوق دیگران بنیان‌گذاری شده تا پس از جنگ‌های جهانی اول و دوم و تأسیس سازمان ملل متحد در قلب پایتخت آن بتواند این بدعت ناپسند را به سطح جهان وسعت بخشد و این‌گونه در خود احساس اقتدار نماید. یک آمریکایی اصیل، زاده و از نسل همان کسانی است که به‌زور سرزمین نژاد سرخ را غصب و تصرف کرده تا بتواند در آن زندگی نماید و امروز نوادگان آن نسل علاوه بر قاره آمریکا، دنیا را ملک تلک خود فرض کرده و انتظار دارند آحاد جمعیت دنیا در هر گوشه‌ای که هستند گوش‌به‌فرمان قوانین خودساخته سران ایالات‌متحده آمریکا در واشنگتن باشند و حتی سازمان ملل را نیز مطیع خود می‌دانند و به‌راحتی سعی بر این دارند تا علاوه بر حفظ حق رأی وتو در شورای امنیت مصوبات آن را نیز در حیطه مدیریت جهانی خود درآورند. معامله قرن یکی از جدیدترین خواسته‌های به‌ناحق و زور مآبانه آمریکا در خاورمیانه است که نشان از ادامه طرح اسلاف این جمهوری بر مبنای از نیل تا فرات را دارد. اگرچه آمریکا یکی از بدهکارترین کشورهای جهان به جامعه بین‌المللی است اما انتظار دارد به دلیل عضویت در مجامع جهانی برای هر رفراندومی رأی او همچنان در اولویت باقی بماند و با توجه به اینکه یکی از اعضای مؤثر ناتو در اتحادیه آتلانتیک شمالی است اما رئیس‌جمهور تازه به دوران رسیده آن راضی نیست اروپا با روسیه مراودات سیاسی و اقتصادی پیدا کند. نه‌تنها ترامپ بلکه سیاست‌های جهان‌شمولی آمریکا که بیشتر از اتاق فکر صهیونیست نشأت می‌گیرد همه ثروت‌های جهان ازجمله سرمایه‌های فسیلی در خاورمیانه را متعلق به خود می‌دانند و معتقدند قدرت‌های جهان سوم حق بهره‌برداری از آنها را بدون کسب اجازه از آمریکا ندارند. شاید همه این توقعات بیجا از جانب یک کشور همچون آمریکا به نظر آید اما اعتقاد آن‌ها اینست که همه دیگ‌ها باید برای آمریکا بجوشد!
ادامه دارد
ارسال نظر