جنگ جهانی سوم با پیش‌نیاز فشار اقتصادی!

امروز پشت پرده سیاست دنیا جنگ جهانی سوم با پیش‌نیاز اقتصادی را پذیرفته است زیرا انجام آن نیاز به کسب مجوز از شورای امنیت سازمان ملل ندارد.

حسن روانشید- اصفهان امروز: امروز پشت پرده سیاست دنیا جنگ جهانی سوم با پیش‌نیاز اقتصادی را پذیرفته است زیرا انجام آن نیاز به کسب مجوز از شورای امنیت سازمان ملل ندارد. سیستم مالی جهان غرب در حال حاضر در وزارت خزانه‌داری آمریکا مستقرشده تا به‌عنوان یک اهرم تهاجمی با سلاح تنگناهای اقتصادی و فشار گازانبری علیه کشور ما وارد جنگی سرد شود. کشورهای جهان به‌جز معدودی که پرچم آمریکا را نیمه‌افراشته می‌بینند راهی جز پذیرفتن این جنگ جدید ندارند اما تجربه تلخ امارات در همراهی با عربستان برای تجاوز به یمن باعث می‌شود تا پس از نیم‌قرن بار سایه جنگ را بر سر امیرنشین‌های غرق در رفاه و آسایش نسبی احساس کند و مسطوره آن را نیز در فرودگاه بین‌المللی ابوظبی دریافت کند. سیاستمداران ساده‌اندیش و دنباله‌روی غرب باید بدانند زمان تعامل با این‌گونه مهاجمان اقتصادی سپری‌ شده است زیرا همانقدر که ابرقدرت‌ها در هزاره سوم سیر نزولی را طی کرده‌اند کشورهای به‌اصطلاح در راه رشد مسیر تعالی را یک‌شبه پیموده و می‌روند تا برای خود قدرتمندان تازه‌ای شوند. در جنگ اقتصادی مواضع فرق بسیار متغیری دارند زیرا نیت نهایی جامعه است که هدف تنها نظام نیست؛ بنابراین هر تهاجم اقتصادی مقاومت اقتصادی را می‌طلبد که قدرت نظامی به‌تنهایی قادر به دفاع در برابر آن نخواهد بود بلکه مستلزم اقتصاد از نوع مقاومتی آن است تا بتواند در مقابل هجوم‌های بی‌امان دوام بیاورد. برای پیروزی در این نبرد نیاز است همه پارامترهای سرمایه‌ای با زیرساخت‌های مطمئن کاملا آماده باشند. آمریکا سال‌هاست مقدمات و زمینه‌سازی برای اجرای این هجوم بزرگ را فراهم می‌کند تا آدولف هیتلر قرن بیست و یکم از راه برسد. ترامپ زمانی که این فرمان را امضا می‌کرد به‌خوبی آگاه بود که ممکن است بعضی از کشورهای هم‌پیمانش با او مخالفت کنند و پاشنه آشیل این طرح باشند بنابراین بدون هیچ دلیل منطقی با زدن یک تک از برجام خارج شد تا با ابزارهایی همچون نفت عربستان و تهدیدها اسراییل وارد صحنه شود اما در آغاز ورود به این سیاست برای آمریکا نتیجه‌ای جز ایجاد شکافی بزرگ در بین غرب و اتحادیه اروپا را در بر نداشت. معاونت خزانه‌داری آمریکا در مبارزه با تروریست، اکنون مسئولیت اداره این جنگ بزرگ سیاسی اقتصادی را با ایران عهده‌دار شده است و شرکت‌های آمریکایی را نخستین قربانیان آن فرض می‌کند که ازجمله می‌توان به جنرال الکتریک و بویینگ اشاره کرد که میلیاردها قرارداد با ایران را از دست می‌دهند. استادان شاغل در دانشگاه‌های آمریکا که مأموران خزانه‌داری این کشور هستند بخش اصلی اجرای تهاجم اقتصادی را به عهده گرفته‌اند تا از طریق آموزش به دانشجویان عمومیت بخشند. حتی گروهی دیگر مسئولیت پیدا کرده که شرکت‌های بیمه کشورها را تحت‌فشار بگذارند تا از همکاری با ایران و بویژه انجام بیمه کشتی‌های تجاری و نفتکش استنکاف کند و از سوی دیگر مدیریت مالی بانک‌های بزرگ را ازجمله در سوئیس تهدید به تحریم کرده تا ارتباط خود را با شبکه ایران معلق بگذارند. یکی از پژوهشگران نیویورک می‌گوید: من فکر می‌کنم ولیعهد عربستان این جنگ را به شوخی گرفته است درحالی‌که ایران مهره‌های فروش نفت خود را تا امروز در صفحه شطرنج جهان چیده که این موضوع دولت آمریکا را بیش‌ازپیش نگران کرده است که فشارها را همچنان تنگ‌تر کند. بدیهی است آنچه می‌تواند همه این مهره چینی‌ها و فشارهای غرب را نقش بر آب کند اتحاد همه جوامع در درون ایران است.
ادامه دارد
ارسال نظر