شهرضا محروم از هنری ۲ هزار ساله
این روزها گرد بی مهری ایام بر قامت دارش نشسته و نقشی از حسرت بر تار و پودش بسته؛ هنری که دیگر رونق روزگاران پیشین را ندارد و اکنون میرود تا هنر شهرضا را محروم از بودنش کند.
این روزها گرد بی مهری ایام بر قامت دارش نشسته و نقشی از حسرت بر تار و پودش بسته؛ هنری که دیگر رونق روزگاران پیشین را ندارد و اکنون میرود تا هنر شهرضا را محروم از بودنش کند.
به گزارش ایمنا ، "زری بافی"، هنری که از دیرباز نزد ایرانیان است و از زمان هخامنشیان سپس ساسانیان برای بافتن پردهها و پارچه های زرین در کاخهای سلاطین رواج گرفت. آنچه از رواج کالای ابریشمی ایرانی در آسیا و اروپا در اوراق تاریخ به چشم میآید، حاصل دست استادان زری باف بوده است.
در زری بافی سنتی نخ تار و نخ پود از جنس ابریشم بوده به همین خاطر وقتی پارچه بافته می شد شفافیت و لطافت خاصی داشت. این پارچه رنگبندی پیچیدهای نداشته است، برای نخ تار در نهایت از دو رنگ و برای نخ پود از شش رنگ استفاده می شد، اما آنچه به ممتازی این دست بافته میافزوده، استفاده از نخ های نازک طلا و نقره بود که در کنار پیچیدگی طرح و نقش با همان چند رنگ ساده، کالایی بدیع پدیدار میکرده است.
شگفت آنکه، ساختمان دستگاه زری بافی نیز بسیار ساده و از جنس آلات چوبی بوده است؛ با هر دستگاه دو نفر کار می کردند که یکی نفر بافنده زری و شاگرد او که به "گوشواره کش" ملقب بوده است، اما این روزها گرد بی مهری ایام بر قامت دار زری بافی نشسته و نقشی از حسرت بر تار و پودش بسته؛ هنری که دیگر آن رونق روزگاران پیشین را ندارد و اکنون میرود تا هنر شهرضا را محروم از بودنش کند.
"محمدحسن شبانی" که روزی کارگاه زری بافی خود را در اداره میراث فرهنگی شهرضا برپا کرد، امروز مأیوس و با چهرهای خسته، وسایل و ابزار خود را جمع میکند تا به این وسیله هنری دیگر بر فهرست بلند هنرهای اصفهان افزوده و نام شهرضا از فهرست یکی از چهار شهر برخوردار از این هنر، حذف شود.
او در ابتدا از گفت و گو امتناع میکند، اما به اصرار راضی میشود، اندکی تامل می کند، اما به یکباره درد دلش باز می شود «برای اولین بار موفق شدم پارچه زری با نقش برجسته تولید کنم برای همین از طرف سازمان میراث فرهنگی استان برای تهران ارسال شد و در آنجا کارشناسان اعلام گفتند که نمیتوانند هیچ قیمتی بر روی این دستبافته بگذارند، در صورتی که هر مترمربع پارچه زری بین ۳۵ تا ۴۰ میلیون تومان ارزش دارد.»
شبانی به سراغ سماور ذغالی می رود یک لیوان چایی میریزد«با سابقه ای که در قالیبافی و نقشهکشی قالی و هنر زری بافی داشتم، در سازمان میرث فرهنگی استخدام و بعدها رییس نمایندگی این سازمان در شهرضا شدم؛ از همان زمان با اینکه این شهرستان هیچ تاریخچهای در هنر زری بافی نداشت، تلاش کردم تا این هنر را در شهری که زادگاهم بود رواج دهم؛ در همه این سالها کارگاه زری بافی را در شهرضا سرپا نگه داشتم.»
هنری با مهر اصالت یونسکو
وی ادامه می دهد: براساس تاریخچهای که هست، محصولات ابریشمی، مخملی و طلاباف در حدود دو هزار سال قبل در ایران تولید و به آسیای شرقی و اروپا صادر میشده در طول تاریخ این هنر فراز و فرودهای زیادی را تجربه کرده و در روزگاری به قدری رواج داشت که مثل قالی بافی توسط زنان در خانهها بافته میشد.
این هنرمند شهرضایی می گوید: از عهد پهلوی دوران رکود این هنر آغاز شد تا جایی که در سالهای قبل از انقلاب اسلامی، حدود هفت یا هشت نفر در کل کشور به این هنر آشنا بودند که اکثرا نیز در دوران کهنسالی به سر میبردند، به همین علت سازمان میراث فرهنگی برای احیای آن اقدام کرد و برای اینمنظور تصمیم گرفت از معدود استادان این رشته برای آموزش هنرجویان هنرستان هنرهای زیبا استفاده کند، حتی هنرمندان این رشته به استخدام این سازمان درآمدند که بنده هم جزو همین گروه بودم.
هیچ واکنشی از مسئولان ندیدم!
شبانی میگوید: در مدت حضورم در شهرضا موفق به گرفتن مهر اصالت یونسکو شدم و بعد از آن در حالی که تنها تولید کننده نخ گلابتون در کشور فوت کرده بود، موفق به ساخت اولین دستگاه الکترونیک تولید نخ گلابتون شدم که در جشنواره ملی خوارزمی به عنوان ایده برتر شناخته شد.
وی یکی از دلایل استعفا از سمت ریاست اداره میراث فرهنگی شهرضا را ادامه اشتغال به حرفه زریبافی در شهرضا میداند «در ۱۰ سال گذشته از سوی مسئولان شهرستان هیچ حمایتی نشدم، پس از استعفا هم اعلام کردم حاضرم در شهرضا بمانم و بدون هیچ چشم داشت مالی به علاقهمندان این هنر آموزش دهم، اما با تمام آمادگی که داشتم هیچ واکنشی صورت نگرفت.»
این هنرمند زری باف میگوید: شهرهای دیگه مثل اصفهان و کاشان بارها از من دعوت کردند تا در آنجا مشغول به کار شوم، حتی مسئولان شهرستان کاشان اعلام کردند که مسکن و حقوق من را هم تأمین میکنند؛ در حال حاضر هم کارگاه را در مرکز استان دایر میکنم.
شبانی تصریح میکند: حداقل مسئولان شهرستان میتوانستند با اداره کل میراث فرهنگی استان هماهنگی کنند تا من در پست بافنده پارچه زری در شهرضا بمانم و به کارم ادامه دهم، اما فعلا مجبورم شهرضا را ترک کنم.