چه داری چه نداری؟!

حسن روانشید- اصفهان امروز: کنکاش، جستجو و سرک کشیدن به زندگی دیگران در دین اسلام حرام است اما وقتی مدیری ادعا دارد حداکثر دریافتیش از بیت‌المال به 10 میلیون تومان در ماه نمی‌رسد و این درآمد با هزینه‌هایی که از او و خانواده‌اش مشاهده می‌شود نمی‌خواند، نمی‌توان به‌راحتی دم خروس را با قسمی که یاد می‌کند قیاس کرد! کمپین‌های جدیدی تحت عنوان‌های فرزندت کجاست؟ کجا زندگی می‌کنی؟ درآمدت چقدر است؟ و شغلت چیست؟ در پاسخ به همه این ابهامات به وجود آمده که روزبه‌روز بر تعداد آنها افزوده می‌شود. تا چندی پیش این کمپین‌ها به دنبال کسانی بودند که فرزندان و خانواده آنها خارج از کشور زندگی می‌کردند یا خودشان دارای یکی از مجوزهای سیتی‌زن یا گرین کارت بودند اما وقتی «آنچه البته به‌جایی نرسد فریاد است» نتیجه چندانی نداشت مسیر را عوض کرده تا نقد را رها نکنند و به نسیه بچسبند که این نقد خاصیت سوپاپ اطمینان دارد! آنها در اطراف خود می‌دیدند کسانی را که با دارا بودن یک مدیریت ساده در یکی از دستگاه‌های دولتی و بویژه خصولتی که از تمرکز دیوان محاسبات کمی آسوده است بهترین زندگی را برای خود و خانواده و شاید فامیل فراهم نکرده و ککشان هم نمی‌گزد زیرا خیالشان با پشت‌گرمی‌هایی که دارند آسوده است! همین چند وقت پیش مدیر یکی از دستگاه‌های دولتی را با نقدها و ایرادات فراوانی که داشت تعویض و برای چند صباحی اداره مذکور را به سرپرست سپردند و مدیر معزول شده را به پایتخت بردند تا زیر دستگاه‌های تهویه مطبوع وزارت متبوع خستگی روزهای سخت را به در کند! درحالی‌که پستی با مزایا و آینده روشن بازنشستگی داشته اما کاری در مقابلش انجام ندهد! امروز همان مدیر از این فرصت ناب استفاده کرده تا ضمن انجام ثواب سرپرستی کاروانی را به سرزمین وحی به عهده بگیرد تا شغل دومی را که در تمام سنوات خدمت خود داشته فراموش نکند و از دست ندهد! این نمونه‌ای از رانت در دستگاه‌هاییست که درون رفتن به آن همچون کنکور از ته قیف است اما طی کردن طول آن تا خروج سپری کردن زمان از دهانه آن قیف را نشان می‌دهد. ده‌ها مدل مدرسه نمونه مردمی، ویژه، هیئت‌امنایی و غیره که ایجادشده به خاطر وجود فرزندان همین گروه از ژن‌های خوب است، اگرچه کمپین‌های موجود خواستار شفافیت پیرامون اعلام میزان درآمد، محل تحصیل فرزندان، وضعیت مسکن و ساعت ورود و خروج به اداره از این مدیران هستند اما آنها در جواب لب به اعتراض گشوده و ادعا می‌کنند فرزندانشان بیشتر شغل دولتی نداشته و در یک شرکت خصوصی «شاید خصولتی» از زیرمجموعه‌های دولتی مشغول به کارند که اگرچه امتیازات دولتی را دارد اما در تعیین میزان حقوق و مزایا مشمول قوانین خاص خود است که از طرف هیئت مدیره تصویب می‌شود! البته حساب کسانی که خانواده را سال‌هاست به‌سوی فرنگ روان‌کرده‌اند که همه وجودشان را وقف خدمت کرده تا ضمن اقامت در خانه‌های ویلایی درون‌سازمانی از وجود اتومبیل دولتی، خدمات بهینه طبخ غذا و استفاده از دیگر مواهب موجود در دستگاه بهره‌مند شوند و مجموع درآمدهای نقدی و غیرنقدی را به آن‌طرف آب حواله ارزی کنند! همه این افراد زیر سوأل کمپین‌ها هستند درحالی‌که هیچکس از بازنشستگان فرهیخته نمی‌پرسد فرزندتان کجاست تا بگوید برای جهاد در راه خدا به جبهه‌های حق علیه باطل رفت و چون ژن مثبت نداشت هرگز بازنگشت و یا اگر آمد در گلستان‌های شهدا سکونت دارد و یا در آسایشگاه جانبازان طی طریق می‌کند!
ادامه دارد