روز معلم از جنس استثناییها
روز معلم روز قدردانی از کسانی است که با صبر و شکیبایی، آیندهسازان این مرزوبوم را آموزش میدهند تا پرورش پیدا کنند. دراینبین برخی از معلمان دانشآموزان استثنایی مسیر دشوارتری در پیش دارند.

به گزارش ایمنا، مدرسه ساکت و آرام است. از هیاهوی هنرستانهای دیگر در اینجا خبری نیست. اینجا هنرستان دخترانه کمشنوایان و ناشنوایان حضرت قائم است. در کلاس درس عربی معلم با صبر و حوصله درس میدهد. استفاده از تخته هوشمند باعث شده با کمک تصاویر مختلف، معلم بتواند مفاهیم را بهتر آموزش دهد. دانشآموزانی که در شنیدن مشکلدارند، دایره لغات کمی دارند و سخت میشود کلمه یا مفهومی را به آنها انتقال داد؛ اما معلم عربی در مورد ساعات آموزشی میگوید: «پیشتر ساعات آموزشی بیشتر بود اما از زمانی که ساعات آموزشی دانشآموزان استثنایی با دانشآموزان معمولی یکسان شده است، زمان برای انتقال صحیح مطالب کم میآید.»
یکی از معلمها در مورد نخستین روز آموزشش به دانشآموزان استثنایی میگوید: «نخستین روز کار نمیدانستم قرار است به دانشآموزان استثنایی آموزش دهم، خاطرم هست یکی از اساتید از من درخواست کرد تا بهجای او در مدرسهای تدریس کنم؛ درحالیکه یک ماه از سال تحصیلی گذشته بود. زمان ورودم به کلاس درس متوجه شدم دانشآموزان خاص هستند و ارتباط برقرار کردن با آنها نیاز به تمرکز و انرژی دارد. آن روز دانشآموزان خیلی از اینکه معلمشان عوض میشود ناراحت بودند، ولی کمکم توانستیم باهم ارتباط برقرار کنیم و حالا همان دانشآموزی که آن روز بیشتر از همه اعتراض کرد، در تهران فارغالتحصیل رشته نقاشی است».
آنچه در کلاسهای درس جلبتوجه میکند این است که کلاسها ساکتاند و همه دانشآموزان به معلم نگاه میکنند. تنها راه انتقال مطالب برای دانشآموزان نگاه کردن است و اگر معلم برگردد و چیزی بگوید، دانشآموزان متوجه نمیشوند. معلمها مجبور هستند کلمات را شمرده، شمرده بیان کنند تا دانشآموزان بتوانند لبخوانی کنند. گاهی حرکات دست هم کمک میکند، اما برخلاف انتظار از زبان اشاره ویژه ناشنوایان خبری نیست. ارتباط روزمره برقرار کردن به این سبک شاید چندان دشوار نباشد، اما آموزش کلمات و مفاهیم کاملا نو و جدید از این طریق کاری است طاقتفرسا. یکی از معلمها میگوید: «سختی کار ما اینجا وقتی بیشتر میشود که متوجه میشویم برخی از دانشآموزان توسط خانوادههایشان طردشدهاند و با آنها صحبت نمیکنند. دایره لغات بچهها بهقدری پایین است که حتی نمیتوانند کلمههایی مانند (ملاقه) را بنویسند. تنها از طریق شکل میفهمند که این ملاقه است و خانوادهها تنها به آنها اشاره میکنند که ملاقه را بیاور اما تلفظ و نوشتن آن را به آنها یاد نمیدهند». شاید بتوان گفت کمکاری خانوادهها قابلدرک است چراکه میزان تأثیر نحوه تعامل با کودک معلول خود را بهدرستی نمیدانند. یکی از علل ناشنوایی ازدواج فامیلی است و در شرایطی که محدودیتهای سختگیرانهتری برای ازدواج فامیلی در نظر گرفتهشده است، تعداد کمی از این دانشآموزان والدین کمشنوا و یا ناشنوا دارند و اغلب بر اثر حوادث مختلفی حس شنوایی خود را ازدستدادهاند. برای مثال یکی از دانشآموزان زمانی که تنها دو سال داشته است در یک سانحه رانندگی از خودرو به بیرون پرت میشود و در دره میافتد! به طرز معجزهآسایی زنده میماند ولی شنوایی خودش را از دست میدهد. خانوادهها در این شرایط درکی از ناشنوایی ندارند و ارتباط برقرار کردن با فرزندانشان هم برایشان دشوار است. همین موضوع کار معلمان در مدرسه را سختتر میکند.
رنگها و آیینهها در کلاس درس
در کلاسهای درس آنچه بیش از هر چیز خودنمایی میکند، رنگها و آینههایی هستند که محیط را دیدنیتر میکند. برای دانشآموزانی که تنها میتوانند ببینند، دیدن رنگهای زیبا و آینههایی برای یادآوری خودشان به خودشان، بیش از هر چیز اثربخش است. در کلاس ادبیات شش دانشآموز حضور دارند. زمانی که آنها را صدا میکنیم، تنها دو دانشآموزی که کمشنوا هستند متوجه میشوند. سختترین بخش کلاس ادبیات زمانی است که معلم بخواهد ضربالمثلی را به دانشآموزان بیاموزد یا شعری را تدریس کند. گنجینه لغات ناچیز دانشآموزان مانع بزرگی برای فهم بسیاری از مطالب بهظاهر ساده برای شنوایان است. در شرایطی که کتاب این دانشآموزان با کتاب دانشآموزان شنوا یکسان است، کار معلمان در انتقال این مفاهیم دشوار است. درواقع معلمها خط مقدم ترجمه و انتقال مطالبی هستند که برای این دانشآموزان فهمیدنی باشد. معلم که خود سابقه تدریس درس عربی را هم دارد میگوید «درس عربی برای این دانشآموزان راحتتر از ادبیات است، چراکه با حفظ کردن میتوانند از پس آن بربیایند؛ اما ادبیات حفظ کردنی نیست و مطالب گیجکنندهای برای دانشآموزان ناشنوا دارد. مطالبی کاملاً بدیع که معنی آن را نمیدانند و هیچوقت هم آن را نشنیدهاند». در کلاس درس نگارگری، دانشآموزان مشغول کار هستند. آثاری که نقاشی میکنند اغلب از مکتب اصفهان و از آثار هنرمندان معاصری مانند استاد فرشچیان است. دقتشان در کار قابلتوجه است. معلمشان میگوید: «نقاشی روی سنگ و کارهای نگارگری بچهها در نمایشگاههای مختلف به فروش میرسد و از آن استقبال خوبی میشود». معلم درس گرافیک میگوید: «حافظه بلندمدت دانشآموزان کمشنوا به نسبت ضعیفتر است. شاید علت آن این است که ما چیزهایی را که مکررا میشنویم بهتر به یاد میآوریم تا آنچه میبینیم». افت تحصیلی این دانشآموزان بهواسطه حافظه بلندمدت ضعیفترشان، موضوعی است که در کنار عدم توانایی ارتباط با دانشآموزان استثنایی، باعث شده است بسیاری از معلمها تنها بعد از یک سال فعالیت در این مدرسه، قادر به ادامه کار با دانشآموزان استثنایی نباشند.