گله های صریح یک بازیگر از وضعیت بیکاری ناشی از کرونا
کدام یک از مدیران فرهنگی از همکاران من خبر دارند که یکی در خانه شال می دوزد و دیگری ترشی میاندازد و میفروشد، یکی از اسنپ سردرآورده و یکی دیگر از آژانس املاک، یکی پرستار بچه شده و یکی دیگر میوه خشک میکند... این است عاقبت بچههایی که درس تئاتر خواندند؟!
این جملات بخشی از درددلهای الهام شعبانی، بازیگر تئاتر و طراح لباس است.
او که از وضعیت نابسامان هنرمندان این رشته اندوهگین و عصبی است، در گفتگو با ایسنا گلایههای خود را از بلاتکلیفی هنرمندان تئاتر، اقتصاد لرزان این هنر و ضعف مدیریتها مطرح کرد.
شعبانی در آغاز با انتقاد از تعطیلی تئاتر و سینما گفت: ما هم میدانیم وضعیت کشورمان چقدر خطرناک است، ما هم خبر داریم هر روز آمار مبتلایان به کرونا بالاتر میرود ولی آیا این خطرات فقط در تئاتر و سینما وجود دارد؟! آیا درهیچ فضا و مراسم دیگری ویروس کرونا منتقل نمیشود؟!
او تاکید کرد: کسی با تعطیلی مشکل ندارد ولی به این شرط که عمومی باشد نه اینکه این وسط فقط زورشان به هنرمندان برسد در حالیکه همه مشاغل به کار خود ادامه میدهند و از آن بدتر محدودیتی برای سفر هم قائل نمیشوند و دور روز تعطیلی که باشد، همه به جاده میزنند و در این بین، فقط هنرمندان تئاتر هستند که زندگیشان روی هواست.
این بازیگر سپس انتقادات خود را متوجه مدیران فرهنگی کرد و افزود: کسی که بر صندلی مدیریت تکیه میزند باید مسئولیتپذیر و متعهد باشد ولی سوال من این است، مدیر قبلی تئاتر چرا به محض بالا گرفتن مشکلات، استعفا داد؟ مگر میشود کار را نیمه کاره رها کرد؟ مگر منِ بازیگر میتوانم وسط اجرای نمایش، به خاطر فروش پایین، از بازی کردن کناره گیری کنم؟!
شعبانی با گلایه از عملکرد مدیر فعلی مرکز هنرهای نمایشی افزود: مدیر تئاتر چرا با ستاد مقابله با کرونا جلسه نمیگذارد؟ چرا به آنان توضیح نمیدهد که هنرمندان تئاتر از بیکاری و بیپولی به مرز جنون و افسردگی رسیدهاند؟ چرا آنان را قانع نمیکند که تمام پروتکلهای بهداشتی در تئاتربیش از هر جای دیگری رعایت میشود؟ چرا به آنان نمیگوید که فقط با تعطیلی تئاتر که دردی دوا نمیشود؟! وظیفه مدیر تئاتر است که در این وضعیت اضطراری، با سازمان برنامه و بودجه یا دولت رایزنی کند و برای هنرمندان تئاتر حقوق ایام بیکاری بگیرد. مدیریت یعنی رسیدگی به این امور.
بازیگر نمایش«قند خون» اضافه کرد: به عنوان یکی از اعضای خانواده تئاتر میگویم که وظیفه مدیر مرکز هنرهای نمایشی پیگیری این امور است و مدیریت یعنی پذیرش این مسئولیتها نه اینکه مدام با اصناف گوناگون جلسه بگذارند و فقط بگویند«چشم» ؟! این همه «چشم» که در 7 ماه مدیریتشان گفتند بالاخره به کجا رسید؟ کی عملی میشود؟ چه دردی از ما دوا کرد؟
او با اشاره به ابتلای قادر آشنا مدیر اداره کل هنرهای نمایشی به کرونا افزود: خبر دادهاند که آقای آشنا کرونا گرفته. از بیماری هر کسی نارحت میشوم. حالا هم با اینکه از مدیریت ایشان گلهمند هستم، امیدوارم زودتر سلامتیشان را به دست آورند ولی این امید را هم دارم که دستکم در این دوران خانهنشینی و قرنطینه، کمی به وضعیت بچههای تئاتر فکر کنند، در تمام مدتی که ایشان و دیگر شاغلان، حقوق ماهانه خود را دریافت میکردهاند، بخش زیادی از خانواده تئاتر بدترین روزها را سپری کردهاند.
این بازیگر اضافه کرد: همه تئاتریها که مشهور نیستند که برای کار در سریال دعوت شوند. بسیاری از هنرمندان تئاتر فقط از این راه زندگی میکنند و حالا ماههاست که هیچ درآمدی نداشتهاند، آن هم در بدترین شرایط اقتصادی. ولی کدام یک از مدیران فرهنگی خبر دارند که بچههای تئاتری چه شبهایی را با فریادهای بیصدا صبح کردهاند، میدانند چند ازدواج به خاطر شرایط سخت اقتصادی به طلاق رسیده است. مدیرانی که حقوق ماهانه خود را دریافت میکنند که از دل بچههای تئاتر خبر ندارند.
این طراح لباس با ابراز تاسف از تبعیضهایی که در تعطیلی مشاغل در دوران کرونایی وجود دارد، ادامه داد: اگر سینما و تئاتر تعطیل است، چرا کارمندان تمام زیر مجموعههای وزارت ارشاد در محل کار خود حاضر میشوند؟ آیا کرونا فقط در سالنهای سینما و تئاتر منتقل میشود؟!
شعبانی با اشاره به شفافسازیهای مالی که در این مدت صورت گرفته که به موجب آن مشخص شده است هر گروه نمایشی چه مبلغی کمک هزینه دریافت کرده ، ادامه داد: اگر اهل شفافسازی هستند، همان طور که لیست کمک هزینهها را منتشر کردند، مشخص کنند که بودجه امسال تئاتر در چه بخشهایی هزینه شده است.
این هنرمند افزود: اوایل سال از طرف بنیاد مستضعفان و به واسطه خانه تئاتر کارت هدیهای 1 میلیون تومانی به اعضای خانه تئاتر اهدا شد. به جز آن سبد کالایی هم از طرف شهرداری در نظر گرفته شد ولی واقعا چه کسی میتواند هشت ماه با این کمکها زندگی کند؟!
شعبانی با اشاره به پروژه گذر هنر که حد فاصل بین تئاتر شهر و تالار وحدت است، اضافه کرد: در این فضا پیرمردها و پیرزنها مینشینند و گپ میزنند. گاهی هم بچهها توپبازی میکنند ولی میشد در این فضا که اسمش گذر هنر است، غرفههایی برای هنرمندان تئاتر در نظر بگیرند؛ غرفههایی برای اجرای نقالی، خیمه شب بازی، نمایش عروسکی یا اینکه در این فضای باز نمایشهای خیابانی اجرا شوند. مساله اقتصادی یک چیز است و افسردگی ناشی از بیکاری یک چیز دیگر ولی میشد با این شیوه، دست کم افسردگی تئاتریها را کمتر کنند.
او از وضعیت ممیزی به عنوان دیگر مشکل هنرمندان تئاتر صحبت کرد و توضیح داد: خود من برای اجرای نمایشم چهار بار بازبینی رفتم تا اینکه مجوز گرفتم و قرار شد از 20 فروردین اجرایم را آغاز کنم که تئاتر تعطیل شد. در صورتی که شخصا 40 میلیون تومان از جیب، گذاشته بودم. ولی چه کسی پاسخگوست؟! بعد از بازگشایی تئاتر هم امکان اجرا نداشتم چون شیوه اجرایی من به گونهای است که هفت هشت نفر باید زیر حریر بازی کنند که در وضعیت کرونایی، شدنی نیست ولی آیا هیچ خسارتی نباید به من پرداخت شود؟!
این بازیگر ابراز تاسف کرد: وقتی جلوی اجرای یک نمایش گرفته میشود، یعنی منبع درآمد یک گروه قطع شده است. اینها نکاتی است که هرگز به آن توجه نمیشود. خود من اگر الان در پروژههای تصویری نبودم، چه باید میکردم؟!
الهام شعبانی در پایان سخنان خود گفت: اگر قرار به تعطیلی تئاتر است، خب بگویند که ما هم تکلیف خود را بدانیم، دنبال کار دیگری برویم وتئاتر شهر را هم موزه کنیم.