تاسیس شرکت های صوری به نام نظافتچی و پیک موتوری
هفتمین جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات محمد امامی و سایر متهمان به ریاست قاضی مسعودی مقام در حال برگزاری است.
هفتمین جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات محمد امامی و سایر متهمان به ریاست قاضی مسعودی مقام در حال برگزاری است.
رئیس دادگاه در ابتدای جلسه ضمن اعلام رسمیت جلسه و قرائت و تفهیم مفاد مواد ۱۹۳ و ۱۹۴ قانون آئین دادرسی کیفری، عنوان کرد: در جلسه قبل نماینده دادستان بخشی از مطالب را پیرامون ضمانتنامههای بانکی در باب شرکتهای متقاضی بیان کردند و در این جلسه نیز ادامه مطالب را بیان میکنند.
قهرمانی، نماینده دادستان گفت: موضوع امروز ما در خصوص ضمانتنامههایی است که در قالب ۵ شرکت است که مدیران آن از افراد بی بضاعت و فاقد سابقه مالی بودند و افتتاح حساب در آنها با ۲۰۰ هزار تومان بوده است و بی شناسنامه هستند.
وی ادامه داد: در این شرکتها اسمی از امامی و فرزام راد و افراد زیر مجموعه آنها نبود. این ۵ شرکت ۵۰۹ میلیارد تومان ضمانتنامه گرفتند و به کالا تبدیل و از کشور خارج کردهاند.
قهرمانی با بیان اینکه در ضمانت نامه سه رکن ضمانت خواه، ذی نفع و بانک ضامن وجود دارد، گفت: آقایان ۵ شرکت صوری با مدیران بی بضاعت تشکیل دادند و از بابلسر برخی از افراد را که اعتیاد دارند یا برخی را که بیکار بودند و یا بازنشسته بودند آوردند و مدیر شرکت کردند.
وی گفت: خانمی هست که در ساختمانها نظافت میکرده و یک آقایی بوده که پیک موتوری بوده و با استفاده از این افراد شرکت تأسیس کردند و در حد کلان قیر گرفتند.
قهرمانی با تاکید بر اینکه صدور ضمانت نامه نیازمند وثایق محکم است، بیان کرد: هیچیک از ضمانت نامهها پشتوانه ندارد و وثیقه ضمانت نامه قرارداد لازم الاجرا است. به عبارتی وثیقه صفر است و هیچ وثیقهای وجود ندارد.
نماینده دادستان گفت: قیر در اختیار آقایان قرار گرفت و از کشور خارج کردند و در تاریخ سر رسید چکها، برگشت خوردند و زمانی که پیگیری به عمل آمد مشخص شد ضمانت خواهها یکی پیک موتوری و دیگری بی بضاعت بوده است.
وی تصریح کرد: به این نتیجه رسیدیم که برای اینکه به ذی نفع نهایی پی ببریم باید مهندسی معکوس کنیم و همین کار را نیز کردیم. مهندسی معکوس را از شرکتهای ضمانت خواه شروع و مدیران را آوردیم و پرسیدیم که چگونه این مبالغ ضمانت نامه گرفتید که گفتند ما نمیدانیم ضمانت نامه چیست بر این اساس فهمیدیم که این موضوع پشت صحنهای دارد.
قهرمانی افزود: یکی از مدیران شرکتها میرسعید حسینی مدیر شرکت پایدار کالای پاسارگاد است. ما که او را آوردیم گفت افرادی به سراغ او آمدهاند. یکی از این اشخاص فردی به نام محمدی بود که همان محمد تقی روحی است و دیگری فردی به نام قریشی است که تیمی از مدیران بی بضاعت را در بابلسر جمع کرد. روحی در اوایل تحقیقات همکاری خوبی کرد و گفت که خودش نیز برای دیگری کار میکند و به این نتیجه رسیدیم که کارهای مالی شرکتها را فردی به نام نادر دولتشاهی انجام میداد که گفت کارمند است و مشخص شد لایه اول فرزام و امامی هستند. دولتشاهی اعلام کرد این مجموعه دو سر دارد که یکی امامی و دیگری غندالی است و اینها برای ما سرنخ شد.
در ادامه جلسه دادگاه میر سعید حسینی مدیر شرکت پایدار کالای پاسارگاد به دستور ریاست دادگاه و به درخواست نماینده دادستان در جایگاه قرار گرفت و در پاسخ به این سوال نماینده دادستان که آیا شما قراردادی در خصوص خرید محصول قیر فلهای در هرمز پاسارگاد امضا کردهاید، گفت: برگه سفید از من گرفتند من در دادگاه شاهد برخی از حرفها بودم که با عملکرد این افراد مطابقت دارد.
حسینی گفت: این افراد به صورت جمعی عمل میکردند آن چیزی که امامی میگوید درست است و به صورت باندی عمل میکردند و عملکرد اینها خیلی هماهنگ شده بود.
وی ادامه داد: اکنون در این پرونده سه متهم مدیران فراری هستند و اگر دستگیر شوند همه وضعیت مشخص میشود.
حسینی بیان کرد: من در میدان نوبنیاد این مدارک را امضا کردم. به من گفتند که میخواهند ۵ میلیون وام بگیرند و سند میگذارند. امامی ادعا کرد که در سال ۹۴ تسویه حساب کرده این در حالی است که ضمانت نامههای بانکی را نقد کرده و بدهی خود را داده و ملک را آزاد کرده است.
حسینی گفت: من ۱۱۲ میلیون تومان چک برگشتی داشتم، نام شرکت را نیز نمیدانستم و فقط استعلامهایی که گرفته بودند بر روی آن نوشته شده بود بانک سرمایه شعبه اسکان. زمانی که به موضوع مشکوک شدم پرس و جو کردم که علی ابراهیمان و تقی روحی به من گفتند تو کاری به این کارها نداشته باش. در ادامه به سراغ پویان مهر رئیس شعبه رفتند و پرسیدند که آیا من در اینجا حساب و کتاب دارم از من پرسید کیستم کارت ملی خود را دادم که به من گفتند بفرمائید بنشینید و اعلام کردند در حساب جاری شما دو میلیارد و ۷۰۰ میلیون تومان پول است و دو فقره ضمانت نامه ۳۵ میلیارد تومانی ۵ روز قبل به نام من صادر شده است. من گفتم اصلاً در بانک نیامدم چگونه چنین چیزی ممکن است.
حسینی گفت: در ادامه به رو به روی ساختمان اسکان که یک پاساژ است رفتم و نامهای تایپ کردم که این شرکت کلاهبرداری است. این ۵ فقره شرکتها را من لو دادم، اینها بالای ۲۰ شرکت دارند و همه بانکها را خالی کردند.
وی افزود: در ادامه امامی و فرزام با بی ام و و سانتافه آمدند به من گفتند چکار کردی و در ادامه با هم درگیر شدیم. گفتند تو را از شرکتها بیرون میآوریم و مرا سوار ماشین کردند و به دفتر ثبت اسنادی در خیابان دولت بردند و گفتند که برو. من به آنها گفتم نامه دهید که من بدهی ندارم.
وی بیان کرد: با عنایت محمود قریشی مرا از شرکت بیرون آوردند، بعد از یک هفته به سراغ پویان مهر رفتم که گفت بنویس حساب را آزاد کن. گفتم که نامه دهید که به بانک بدهکار نیستم؛ اما این کار را نکردند و رفتم مراحل قانونی را طی کردم. شکایتی کردم و قبول نکردند.
حسینی عنوان کرد: اینها یک شرکت اوراقی را میگرفتند اعضای جدید میگذاشتند و مبلغ ۳۰، ۴۰ میلیارد افزایش سرمایه میدادند. با توجه به اینکه به پویان مهر نوشتم این شرکت کلاهبرداری است فردی به نام یوسفیان مقدم را جای من گذاشتند و ۶۵ میلیارد تومان از همان شرکت به او دادند.
وی افزود: در موقعی که این موضوع پیش آمد پیش مدیر عامل بانک رفتم که آن زمان آقای بخشایش بود. پس از یکی دو ساعت که از جلسه آمد به او گفتم شعبه اسکان برای من ۳۵ میلیارد ضمانت نامه صادر کرده و من نمیدانم چه کسی این کار را کرده است. بخشایش مرا هول داد و به من گفت برو بیرون و به نگهبانان گفتند مرا بیرون بیاندازند. به من گفت مشتری من اگر خوش حساب باشد تا مشهد میروم و از او امضا میگیرم.
حسینی گفت: به دایره بازرسی و پیش رئیس بازرسی رفتیم؛ سرگرد فرجی از آگاهی به پویان مهر زنگ زد و گفت کجایی پویان مهر گفت شمال هستم، اما دو ساعت بعد پویان مهر را از خانهاش در سعادت آباد با ۴۰۰ سکه بهار آزادی آورد. فردای آن روز به شعبه اول بازپرسی دادسرای پولی و بانکی رفتم دو روز بعد نیز دیدم که مدیران را دستگیر کردند.