صدور ۵۰۹ میلیارد ضمانتنامه برای شرکتهای ۲۰۰ هزار تومانی/ادعای بیتفاوتی بازرسی بانک به گزارش کلاهبرداری
نماینده دادستان گفت: ضمانتنامهها توسط ۵ شرکت با مدیران بیبضاعت اخذ شدهاند؛ افتتاح حساب این شرکتها که بیشناسنامه هستند با ۲۰۰ هزار تومان بوده و در بانک سرمایه گردش مالی نداشتهاند با این حال ۵۰۹ میلیارد تومان ضمانتنامه دریافت کردند.
هفتمین جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات محمد امامی و 33 متهم دیگر بانک سرمایه امروز دوشنبه 5 آبان به ریاست قاضی مسعودی مقام در دادسرای ویژه رسیدگی به جرائم اقتصادی برگزار شد.
در آغاز این جلسه دادگاه قاضی مسعودی مقام با یادآوری مفاد مواد 193 و 194 قانون آئین دادرسی کیفری همگان را به رعایت ادب، نزاکت و گفتار صدق دعوت کرد و در ادامه نماینده دادستان را برای بیان ادله در خصوص اقدامات متهمان در اخذ ضمانتنامههای بانکی به جایگاه فراخواند.
قهرمانی با حضور در جایگاه درباره ضمانتنامههایی که توسط 5 شرکت با مدیران بیبضاعت از بانک سرمایه اخذ شدهاند گفت: این شرکتها که بیشناسنامه هستند و اسمی از امامی و فرزانراد در آنها نیست همگی فاقد سابقه مالی هستند، افتتاح حساب با 200 هزار تومان بوده و در بانک سرمایه گردش مالی نداشتهاند با این حال 509 میلیارد تومان ضمانتنامه دریافت کردند که با تبدیل آن به کالا یا در خارج از کشور به فروش رساندند و یا پول فروش آن در داخل کشور را به ارز تبدیل کرده و به خارج از کشور انتقال دادهاند.
وی افزود: در ضمانتنامه 3 رکن وجود دارد، ضمانتخواه، شرکت ذینفع و ضمانتکننده که در اینجا بانک سرمایه است. آقایان 5 شرکت صوری تشکیل دادند که مدیرانش از افراد بیبضاعت هستند عمدتا از بابلسر انتخاب شدهاند برخی مشکلات اعتیاد و بیکاری داشتند و برخی بازنشسته با حقوق کم بودند و حتی یک خانم نظافتچی و یک پیک موتوری به عنوان مدیر انتخاب شده بودند. توسط این شرکتها ضمانتنامههایی از بانک دریافت کردند که در قبال آن هیچ وثیقهای را معرفی نکردند. ضمانتنامه را به شرکت ذینفع داده، قیر تحویل گرفته و در خارج از کشور به فروش رساندند اما در زمان موعد پرداخت چک، حساب خالی بوده و بانک وثیقهای نداشته که به اجرا بگذارد.
قهرمانی افزود: وقتی مدیران شرکت را احضار کردیم به ما گفتند اسناد را برای دریافت وام به مبلغ 5 میلیون امضا کردیم و از ضمانتنامه، قیر و شرکتی که قیر را در اختیار گذاشته خبر نداریم. محمدتقی روحی که با اسامی مستعار فعالیت میکرد شرکتهای صوری را به نام افراد بیبضاعت ثبت میکرد. روحی بعد از بازداشت اعتراف کرد که برای فرزانراد کار میکند. بررسی کردیم دیدیم همین تیم به حساب بانک سرمایه قبلا در بانک رفاه هم فعالیتهای اینچنینی داشتند. همچنین شخصی به نام نادر دولتشاهی کارهای مالی این شرکتهای صوری را انجام میداد. محمدتقی روحی و نادر دولتشاهی لایه دوم این شرکت هستند که لایه سوم شامل مدیران بیبضاعت زیر نظر آنها کار میکردند و لایه اول هم محمد امامی و فرزانراد هستند. در جریان بررسیها با شخصی به نام میرسعید حسینی مواجه شدیم که از او میخواهم توضیحاتی درباره فعالیتهای شرکتهای صوری محمد امامی و فرزانراد ارائه دهد.
در این بخش از دادگاه میرسعید حسینی با حضور در جایگاه ویژه به ارائه توضیحاتی در خصوص اخذ ضمانتنامه در بانک سرمایه پرداخت.
وی با تأکید بر اینکه نخستین شکایت از شبکه فساد مالی محمد امامی را تیرماه سال 94 در شعبه 5 دادسرای ناحیه 3 گشوده است، گفت: شبکه فساد به صورت جمعی و باندی عمل میکرد و خیلی هماهنگ شده پیش میرفت من توسط علی ابراهیمیان و روحی وارد شدم در میدان نوبنیاد مدارک را سفید امضا کردم که در جواب به اعتراض من گفتند میخواهیم 5 تومان وام بگیریم و برای آن سند میگذاریم. من 112 میلیون تومان ضامن بودم که چکهایم برگشت خورده بود و از 4 بانک وام گرفته بودم تا آن را تسویه کنم. اقساط هم پرداخت میشد این شبکه در قبال پول نقدی که پرداخت کرده بودم چک را گرفته بودند و از این طریق خواستند من را تحت فشار بگذارند. در استعلام ضمانتنامه نام هیچ شرکت دیگری را نمیدانستم فقط نوشته بود بانک سرمایه شعبه اسکان. پس از چند روز از امضا گرفتن نزد رئیس شعبه اسکان رفتم و پرسیدم آیا در این شعبه حسابی دارم وی بعد از بررسی اعلام کرد یک حساب جاری داری که در آن 2 میلیارد و 700 میلیون تومان پول است و یک ضمانتنامه هم به مبلغ 35 میلیارد تومان دریافت کردهام. وقتی اعتراض کردم که من به بانک نیامدم و حسابی ندارم به من اعلام شد نماینده حقوقی شرکت کارها را
انجام داده است. به آنها گفتم این شرکت کلاهبرداری است و حساب را مسدود کنید که گفتند ضمانتنامه صادر شده است.
میرسعید حسینی ادامه داد: نامه تنظیم کردم تا به صورت رسمی اعلام کنم حسابها را مسدود کنند که دیدم رئیس شعبه اسکان به آقایان که آقای پویانمهر بودند و همراه محمد امامی و فرزانراد به همراه دو خودروی بیامو و سانتافه به سراغ من آمدند و من را سوار ماشین کرده و به دفترخانه آقای رونقی در خیابان دولت بردند، من را از شرکت خارج کردند و آقای یوسفیان مقدم را به جای من گذاشتند. با آنکه به آقای پویانمهر رئیس شعبه اسکان اعلام کرده بودم این شرکت کلاهبرداری است با این حال 65 میلیارد تومان دیگر به ایشان پول داده بودند. حتی تخلف را به مدیرعامل بانک سرمایه که آقای بخشایش بودند اعلام کردم اما او من را به بیرون انداخت. شکایت خود را در دایره بازرسی بانک مطرح کردم اما کسی جوابگوی من نبود. با پیگیریهایی که داشتم تخلف را افشا کردم. افرادی که به عنوان مدیرعامل این شرکتها معرفی شده بودند بیبضاعت هستند و حتی یکی از آنها به همراه همسر و دو فرزندش در یک اتاق 12 متری سکونت دارند که به نام او 160 میلیارد تومان ضمانتنامه بانکی گرفتند. یکی از این مدیران عامل حتی هزینه رفت و آمد به تهران و حضور در دادگاه را ندارد. یکی از مدیران
به تازگی چک 150 هزار تومانیاش برگشت خورده است. یک شخص دیگر هم معتاد است که با دریافت پولهای اندک برای گذران زندگی روزمره خود سکوت کرده است.
در ادامه قهرمانی نماینده دادستان با تأکید بر اینکه مدیران بیبضاعت هیچگاه امامی و فرزانراد را ندیدهاند، گفت: وقتی میرسعید حسینی متوجه میشود ضمانتنامه به نام او صادر شده این حسابها به هم میریزد و با دو خودروی لوکس به شعبه اسکان میآیند و او را از شرکت خارج میکنند اما میرسعید حسینی به مدت دو سال پس از آن به دادسرا رفت و آمد میکرد تا شکایت خود را پیگیری کند. در همین اثنا یک روز محمد امامی را میبیند که او را به دادسرا احضار کرده بودیم و اعلام میکند که او همان شخصی است که سوار ماشینش کرده و به دفترخانه برده بود.
قهرمانی در ادامه صحبتهای خود گفت: برای اخذ هر ضمانتنامه باید 10 درصد مبلغ آن واریز شود که به ردیابی آن 10 درصدها پرداختیم. در موارد متعددی دیدیم پول توسط پرویز نسترنتهرانی و مسعود محمدی واریز شده است. پرویز نسترنتهرانی از کشور خارج شده بود و احتمال میدادیم که ذینفع اصلی باشد تا اینکه به ایران برگشت و بازداشت شد دیدیم یک پیک موتوری است به او پول داده بودند تا به خارج از کشور برود و میترسید صحبت کند چون او را تهدید به قتل کرده بودند. نفر دوم مسعود محمدی بود که برادر مهدی محمدی از متهمان پرونده است. مهدی محمدی در فرآیند تحویل و فروش قیر در خارج از کشور نقش داشته و از حساب برادرش استفاده میکرده است. تحقیقات ما درباره شرکتها و همچنین بانک سرمایه ادامه داشت تا اینکه فهمیدیم از طریق این ضمانتنامهها از شرکت ایرانگارنن گندم خریداری شده است. مدیران این شرکت اعلام کردند که در جریان امضای قرارداد شخصی بیبضاعتی را ندیدیم و قرارداد را با آقایی به نام آزاد امضا کردیم من احتمال دادم که آقای آزاد هادی عیسیوند باشد عکس او را که نشان دادیم مدیران شرکت ایران گارنن اعلام کردند قرارداد با او امضا شده است.
قهرمانی در بخش دیگری از سخنان خود اظهار کرد: شرکت نفت پاسارگاد از شرکتهای زیرمجموعه شرکت شستا است که محصول قیر خود را باید از طریق بورس عرضه کند این شرکت یک زیرمجموعهای به نام شرکت هرمز پاسارگاد را بنا گذاشت که در فضای بدون رقابت قیر را خودش میخرید و میفروخت. سیدمحمد امامی مشاور امور بینالملل مدیرعامل شرکت نفت پاسارگاد بود در شرکت ذینفع که کالا را با پیشپرداخت در اختیار مشتری قرار میدهد متوجه شدیم که این پیشپرداخت از سوی مهدی کمالی که بازرس شرکت روشه بود پرداخت شده است. احتمال میدادیم خودش ذینفع نهایی باشد که دیدیم فقط یک پادو است.
وی ادامه داد: کمالی اعتراف کرد که قرارداد توسط خود آقای امامی انجام شده است پس متوجه شدیم پیشپرداختها توسط کارمند امامی پرداخت شده و در جلسه امضای قرارداد قیر فردی خودش را سیدسعید حسینی یا نماینده شرکت معرفی کرده است. همچنین شرکت راهبرد پویان آدا نامهای به شرکت هرمز پاسارگاد نوشته و فردی به نام مدرسی را برای پیگیری امور و عقد قرارداد معرفی کرده است او خواهرزاده داماد آقای امامی است. خود آقای امامی اعلام کرده که مدرسی کارمند شرکت سون است. تبانیهای احتمالی بین امامی و شرکت نفت پاسارگاد را بررسی کردیم و متوجه شدیم امامی به مدیرعامل وقت شرکت نفت پاسارگاد یک ملک داده است. شبکه فساد یک فردی واهی به نام امین کریمی را معرفی میکردند تا از این طریق تحقیقات ما را منحرف کند با این حال مهدی محمدی پذیرفت که واقعیات را به ما بگوید و اعلام کرد شرکت راهبردپویان آدا منتسب به محمد امامی است و باقی شرکتها بین آن تعریف میشود قراردادهای شرکت هرمز پاسارگاد سیداحمد صفری امضا کرده که او کارمند تاکسی بود.
وی افزود: همکاری امامی و فرزان راد به این معنی بود که فرزانراد تخصص ایجاد شرکت صوری و انتخاب مدیران را داشت و امامی هم کارهای مربوط به بانک و ضمانتنامهها را انجام میداد.