کریمی: دوست داشتم در بهترین لیگ دنیا بازی کنم
پاسور جوان تیم ملی والیبال ایران اعتقاد دارد که حضورش در تیم بلژیکی سکوی پرتابی برای عضویت در لیگهای معتبرتر اروپا و جهان است.
جواد کریمی لیگ برتر والیبال مردان ایران را از نظر فنی، بالاتر از بلژیک میداند، اما معتقد است که سطح امکانات لیگ این کشور اروپایی، از ایران برتر است.
وی همچنین اعتقاد دارد که ولادیمیر آلکنو مربی بزرگی در جهان است و تاکید دارد که خانواده والیبال بلژیک، آلکنو را نام بزرگی میدانند و از انتخابش به عنوان سرمربی تیم ملی والیبال ایران، شگفتزده شدهاند.
جواد کریمی متولد دهم اسفندماه سال ۱۳۷۶ در شهرستان نکا است و والیبال را از کودکی در این شهر آغاز کرد. او در سال ۱۳۹۲ برای نخستین بار به تیم والیبال نوجوانان ایران دعوت شد.
پاسور تیم ملی والیبال ایران، در سال ۲۰۱۴ با تیم نوجوانان کشورمان در آسیا قهرمان شد و همراه با این تیم، در مسابقات قهرمانی نوجوانان جهان سال ۲۰۱۵ آرژانتین نیز شرکت کرد که موفق به کسب مدال برنز شد.
کریمی همچنین به عنوان پاسور تیم جوانان ایران در سال ۲۰۱۴ در مسابقات قهرمانی آسیا شرکت کرد و موفق به کسب مقام قهرمانی در شهر منامه بحرین شد.
وی در سال ۲۰۱۸ برای نخستین بار به اردوی آمادهسازی تیم ملی دعوت شد، اما در ترکیب نهایی این تیم قرار نگرفت و سال ۲۰۱۹ با نشان دادن شایستگیهای خود، به صورت رسمی به عضویت تیم ملی والیبال بزرگسالان ایران درآمد.
این بازیکن که هماکنون در باشگاه گرینیارد مازک بلژیک بازی میکند، کار خود در تیمهای باشگاهی را از سال ۱۳۹۳ با تیم ارتعاشات صنعتی ایران در لیگ برتر آغاز کرد و سال ۱۳۹۴ با شهرداری بجنورد در رقابتهای دسته یک کشور شرکت کرد.
کریمی در سالهای ۹۵ و ۹۶ عضو تیم کاله مازندران بود و دو سال بعد یعنی ۹۷ و ۹۸ در پیکان تهران پرافتخارترین تیم لیگ برتری ایران بازی کرد. او امسال برای نخستین بار با عضویت در تیم بلژیکی، لژیونر شد.
این بازیکن تیم ملی والیبال ایران، گفتوگویی تفصیلی با روابط عمومی فدراسیون والیبال انجام داده است که شرح کامل آن به قرار زیر است:
سوال: مدتی است که لژیونر شدهای و در نخستین تجربهی بینالمللیات، در لیگ بلژیک بازی میکنی. از این تجربه برایمان بگو و زندگی در این کشور را چه طور میبینی؟ چه روندی را طی کردی تا به اینجا رسیدی؟
من و امیرحسین (اسفندیار) به دلیل شرایط بحران کرونا، یک ماه دیرتر از دیگر بازیکنان خارجی تیم مازک به بلژیک آمدیم. وقتی به اینجا رسیدیم، برای مدت دو هفته در قرنطینه بودیم و بعد از تقریباً یک ماه با تیم تمرین کردیم تا بازیها شروع شد.
شرایط در ابتدا قدری سخت و برایمان تجربهی تازهای با مربی جدید بود. هر مربی، تاکتیکهای مخصوص خود را دارد و به همین دلیل، اوایل تمرینات واقعا سخت بود، اما رفته رفته بهتر شدیم و جا افتادیم. تیممان نیز هماکنون در جایگاه دوم جدول ردهبندی لیگ بلژیک قرار دارد.
وضعیت فعلی، خوب است و مربی هم طبق صحبتهایی که داشتیم، از ما راضی است. تمام تمرکزمان را گذاشتهایم که بهترین نتیجه را بگیریم و با دست پر به ایران برگردیم. تنها سختیمان این است که جایی برای رفتن نداریم؛ به دلیل شرایط کرونا مستقیم از تمرین به خانه برمیگردیم و همهجا تعطیل شده است.
سوال: در مجموع ارزیابی شما از سطح والیبال بلژیک چیست، و چه قدر به پیشرفتت کمک کرده است؟
من تیم خودمان را مثال میزنم؛ وقتی بچهها سر تمرینها میآیند، تمام فکر و ذکر همه فقط تمرین است و صد درصد تلاششان را میکنند؛ این چیزی بود که برایم جدید بود. من در تیمهای قبلیام این را ندیده بودم که همه، هر روز صد درصدی با تمرکز زیاد و آن هم با فشار بالا تمرین کنند. تلاش همه این است که خودشان را بهتر کنند و ما هم صد درصد تمرین میکنیم.
به لحاظ سطح لیگ هم باز با لیگ ایران مقایسه میکنم که چند تیم در صدر جدول قرار دارند و چند تیم ضعیفتر که بازی با آنها آسانتر است. چنین شرایطی در لیگ هر کشوری حاکم است. با این حال، به نظرم امکانات و همهچیز عالی است و امکانات خوبی در اختیار بازیکنان میگذارند و از تصوری که ما قبلا داشتیم، بیشتر است. برای مثال، یکی از همتیمیهای من بازیکن تیم ملی آرژانتین است و دیگری هم در تیم ملی آمریکاست. آنها هم از شرایط راضی هستند. ما هم با این هدف آمدهایم که اینجا سکوی پرتابمان باشد و سالهای بعد، به لیگهای بهتر و معتبرتری مثل ایتالیا و لهستان برویم.
سوال: فکر میکنی با حضور در لیگ بلژیک، آنقدر دیده میشوی که به لیگهای بهتر و معتبرتر راه پیدا کنی؟ وضعیت رصد لیگتان را از دید خودت چهطور ارزیابی میکنی؟
مطمئنم که دیده میشوم؛ چون برای مثال پاسور سال گذشته این تیم، حالا به پروجا رفته و یکی دیگر از بازیکنان، الان در لوبه است. این باشگاه، معتبر و شناخته شده است. ویتال هِینن اینجا مربیگری کرده است و او هم پیشرفتش را از همینجا شروع کرد. او حالا سرمربی تیم ملی لهستان یکی از مدعیان جهان است. پس میخواهم بگویم اینطور نیست که کسی دیده نشود و باشگاه ما، معتبر و قدیمی است؛ به نوعی مثل استقلال و پرسپولیس خودمان است. در بازیهایی که به اسپانیا یا سوئیس رفتیم، شاهد بودیم که ایجنتها سر تمرین میآمدند و بازیها را رصد میکردند.
سوال: لیگ ایران را چهقدر دنبال میکنی؟ با توجه به این که تقریباً یک سالی میشود که از این فضا فاصله گرفتهای، هنوز بازیهای لیگ ایران را میبینی؟
تقریبا خیلی از مسابقات لیگ برتر ایران را دنبال میکنم؛ فقط بازیهای ساعت ۱۱ صبح را نمیتوانم ببینم، چون در آن زمان، تمرین داریم. بیشتر مسابقات مخصوصاً دیدارهای حساس را دیدهام. ضمن اینکه یکشنبهها هم تمرین نداریم و فرصت میکنم بازیها را تماشا کنم. در مجموع، سطح لیگ ایران خوب است؛ ضمن این که امسال بازیکنهای خوب در تیمهای مختلف پخش شدهاند و مدعیان زیادی داریم.
سوال: لیگ ایران و بلژیک چه تفاوتیهایی دارد؟ این تفاوتها بیشتر از نظر امکانات است یا فنی؟
اگر بخواهیم به لحاظ فنی لیگ ایران و بلژیک را مقایسه کنیم، میدانیم که در رتبهبندی جهانی، مقام هشتم را داریم، اما درباره تفاوت سطح فنی لیگها، کارشناسان باید نظر بدهند. فکر میکنم اگر ما هم امکاناتی مشابه تیمهای اروپایی در اختیار بگیریم، میتوانیم یکی از بهترین لیگهای دنیا را داشته باشیم.
سوال: سبک زندگی در بلژیک چه طور است؟
زندگی در بلژیک، اوایل خیلی سخت بود. از ۷ صبح بیدار میشویم و ساعت ۹ تمرین را شروع میکنیم؛ در حالی که در ایران، تمرینات از ساعت ۱۱ شروع میشد. کمکم عادت کردم و شبها هم حدود ساعت ۱۱ میخوابم. حتی صبحها برای بیدار شدن، دیگر زنگ هم تنظیم نمیکنم و خودبهخود بیدار میشوم. فکر میکنم این خیلی خوب است؛ تقریباً تمام بلژیکیها طبق اصول زندگی میکنند و خیلی به فکر خود و سلامتیشان هستند.
سوال: به فاصله کوتاهی قبل از رفتن به بلژیک، متاهل شدی و زندگی مشترک با همسرت را آنجا شروع کردی. این تجربه برایت چه طور بود؟
وضعیت خیلی خوبی است؛ بعضی ورزشکارهای حرفهای با زود ازدواج کردن مخالفند و بعضیها نه. من دوست داشتم زود ازدواج کنم و خدا را شکر میکنم که متاهل شدم و رابطه خیلی خوبی با هم داریم. حمایت همسرم بسیار برایم مهم است و او برای داشتن بهترین عملکرد، همیشه تشویقم میکند.
سوال: تیم گرینیارد مازک در مرحله مقدماتی لیگ قهرمانان اروپا شرکت کرد و هرچند به مرحله بعد صعود نکرد، اما به کاپ اروپا رسید و بعد هم موفق شدید به مرحله نیمهنهایی این رقابتها صعود کنید. برایمان از این بگو که چرا تیمتان نتوانست به لیگ قهرمانان اروپا راه پیدا کند؟
یکی از بازیکنان اصلی ما از قبل مصدوم بود و فرصت لازم نداشت تا به فرم ایدهآل برگردد. وقتی به سوئیس رسیدیم، در پوئن ۴ و ۵ بازیکن سرعتیمان هم مصدوم شد. او هم از بازی بیرون رفت و مجبور شدیم قطرپاسورمان را به جای سرعتیزن بیاوریم و دستمان بسته شد. تمام تلاشمان را کردیم، اما نتوانستیم ببریم و به نوعی بدشانسی آوردیم.
سوال: آلکنو برای هدایت تیم ملی تا پایان المپیک توکیو انتخاب شده است؛ این موضوع را چه طور ارزیابی میکنی؟ بازخورد انتخابش در بلژیک چگونه بود؟
از این نظر خیلی خوشحالم، چون یک مربی بزرگ و کارنامهدار که خودش هم قهرمان المپیک شده، به تیم ملی ایران آمده است. انتخابش تصمیم درستی بود و فکر میکنم به ما کمک زیادی میکند.
در بلژیک ابتدا از ما میپرسیدند که فکر میکنیم بین آلکنو یا کاستلانی کدام انتخاب میشود و در آن مقطع، ما هم نمیدانستیم، اما وقتی در گمانهزنیها صحبت از نام آلکنو به میان میآمد، آنها میگفتند او مربی بزرگی است که به پیشرفت ایران کمک میکند. در نهایت کارشناسان بلژیکی هم از چنین انتخابی شگفتزده شدند. البته من هنوز با آلکنو کار نکردهام و فقط تعریفش را شنیدهام که میگویند تمام تمرکزش روی والیبال است و هر کجا که بوده، نتایج خوبی گرفته است. امیدوارم برای تیم ملی ما هم نتایج خوبی رقم بزند.
سوال: سعید معروف با آلکنو کار کرده است؛ در این رابطه با هم صحبت کردهاید؟
از وقتی به اینجا آمدم، چند باری با کاپیتان معروف در ارتباط بودهام و احوال همدیگر را جویا هستیم. اوایل برای کسب تجربه از او راهنمایی میگرفتم و او هم همیشه به من لطف داشت. خوشحالم که حواسش به من هست و همیشه پیگیر برنامههایم است. پیگیر بودنش، حس خیلی خوبی برایم دارد که انگیزهای مضاعف به من میدهد. او نیز از آلکنو تعریف میکند و از انتخابش راضی است. با میلاد عبادیپور و فرهاد قائمی هم در ارتباط هستم.
در مجموع فکر میکنم کل ملیپوشها برای کار با ولادیمیر آلکنو هیجانزده هستند و دوست دارند هرچه زودتر همکاری با او را تجربه کنند. این انگیزهای مضاعف برایمان شده که زودتر به تیم ملی دعوت شویم و با آلکنو کار کنیم. سال مهمی است؛ المپیک را در پیش داریم و خواسته هر بازیکنی است که به به این رویداد مهم برسد. آرزوی من هم همین است و دوست دارم مدال المپیک را به دست بیاورم. در کل، هدف داشتن خوب است و همه بازیکنان ایران تلاششان را میکنند تا به تیم ملی برسند و در کنار آلکنو کار کنند.
سوال: در راستای رسیدن به المپیک، چه هدفی را در ذهنت ترسیم کردهای و چه طور میخواهی به آن برسی؟
من از وقتی والیبال را شروع کردم و به تیم نوجوانان آمدم، دوست داشتم در ایتالیا و بهترین لیگ دنیا بازی کنم، پیراهن تیم ملی کشورم را بپوشم و مدال المپیک را هم بگیرم. واضح است که همه باید تمام تلاشمان را بکنیم؛ رسیدن به این اتفاق بزرگ، برای والیبال ایران خیلی خوب و مفید خواهد بود.
وی همچنین اعتقاد دارد که ولادیمیر آلکنو مربی بزرگی در جهان است و تاکید دارد که خانواده والیبال بلژیک، آلکنو را نام بزرگی میدانند و از انتخابش به عنوان سرمربی تیم ملی والیبال ایران، شگفتزده شدهاند.
جواد کریمی متولد دهم اسفندماه سال ۱۳۷۶ در شهرستان نکا است و والیبال را از کودکی در این شهر آغاز کرد. او در سال ۱۳۹۲ برای نخستین بار به تیم والیبال نوجوانان ایران دعوت شد.
پاسور تیم ملی والیبال ایران، در سال ۲۰۱۴ با تیم نوجوانان کشورمان در آسیا قهرمان شد و همراه با این تیم، در مسابقات قهرمانی نوجوانان جهان سال ۲۰۱۵ آرژانتین نیز شرکت کرد که موفق به کسب مدال برنز شد.
کریمی همچنین به عنوان پاسور تیم جوانان ایران در سال ۲۰۱۴ در مسابقات قهرمانی آسیا شرکت کرد و موفق به کسب مقام قهرمانی در شهر منامه بحرین شد.
وی در سال ۲۰۱۸ برای نخستین بار به اردوی آمادهسازی تیم ملی دعوت شد، اما در ترکیب نهایی این تیم قرار نگرفت و سال ۲۰۱۹ با نشان دادن شایستگیهای خود، به صورت رسمی به عضویت تیم ملی والیبال بزرگسالان ایران درآمد.
این بازیکن که هماکنون در باشگاه گرینیارد مازک بلژیک بازی میکند، کار خود در تیمهای باشگاهی را از سال ۱۳۹۳ با تیم ارتعاشات صنعتی ایران در لیگ برتر آغاز کرد و سال ۱۳۹۴ با شهرداری بجنورد در رقابتهای دسته یک کشور شرکت کرد.
کریمی در سالهای ۹۵ و ۹۶ عضو تیم کاله مازندران بود و دو سال بعد یعنی ۹۷ و ۹۸ در پیکان تهران پرافتخارترین تیم لیگ برتری ایران بازی کرد. او امسال برای نخستین بار با عضویت در تیم بلژیکی، لژیونر شد.
این بازیکن تیم ملی والیبال ایران، گفتوگویی تفصیلی با روابط عمومی فدراسیون والیبال انجام داده است که شرح کامل آن به قرار زیر است:
سوال: مدتی است که لژیونر شدهای و در نخستین تجربهی بینالمللیات، در لیگ بلژیک بازی میکنی. از این تجربه برایمان بگو و زندگی در این کشور را چه طور میبینی؟ چه روندی را طی کردی تا به اینجا رسیدی؟
من و امیرحسین (اسفندیار) به دلیل شرایط بحران کرونا، یک ماه دیرتر از دیگر بازیکنان خارجی تیم مازک به بلژیک آمدیم. وقتی به اینجا رسیدیم، برای مدت دو هفته در قرنطینه بودیم و بعد از تقریباً یک ماه با تیم تمرین کردیم تا بازیها شروع شد.
شرایط در ابتدا قدری سخت و برایمان تجربهی تازهای با مربی جدید بود. هر مربی، تاکتیکهای مخصوص خود را دارد و به همین دلیل، اوایل تمرینات واقعا سخت بود، اما رفته رفته بهتر شدیم و جا افتادیم. تیممان نیز هماکنون در جایگاه دوم جدول ردهبندی لیگ بلژیک قرار دارد.
وضعیت فعلی، خوب است و مربی هم طبق صحبتهایی که داشتیم، از ما راضی است. تمام تمرکزمان را گذاشتهایم که بهترین نتیجه را بگیریم و با دست پر به ایران برگردیم. تنها سختیمان این است که جایی برای رفتن نداریم؛ به دلیل شرایط کرونا مستقیم از تمرین به خانه برمیگردیم و همهجا تعطیل شده است.
سوال: در مجموع ارزیابی شما از سطح والیبال بلژیک چیست، و چه قدر به پیشرفتت کمک کرده است؟
من تیم خودمان را مثال میزنم؛ وقتی بچهها سر تمرینها میآیند، تمام فکر و ذکر همه فقط تمرین است و صد درصد تلاششان را میکنند؛ این چیزی بود که برایم جدید بود. من در تیمهای قبلیام این را ندیده بودم که همه، هر روز صد درصدی با تمرکز زیاد و آن هم با فشار بالا تمرین کنند. تلاش همه این است که خودشان را بهتر کنند و ما هم صد درصد تمرین میکنیم.
به لحاظ سطح لیگ هم باز با لیگ ایران مقایسه میکنم که چند تیم در صدر جدول قرار دارند و چند تیم ضعیفتر که بازی با آنها آسانتر است. چنین شرایطی در لیگ هر کشوری حاکم است. با این حال، به نظرم امکانات و همهچیز عالی است و امکانات خوبی در اختیار بازیکنان میگذارند و از تصوری که ما قبلا داشتیم، بیشتر است. برای مثال، یکی از همتیمیهای من بازیکن تیم ملی آرژانتین است و دیگری هم در تیم ملی آمریکاست. آنها هم از شرایط راضی هستند. ما هم با این هدف آمدهایم که اینجا سکوی پرتابمان باشد و سالهای بعد، به لیگهای بهتر و معتبرتری مثل ایتالیا و لهستان برویم.
سوال: فکر میکنی با حضور در لیگ بلژیک، آنقدر دیده میشوی که به لیگهای بهتر و معتبرتر راه پیدا کنی؟ وضعیت رصد لیگتان را از دید خودت چهطور ارزیابی میکنی؟
مطمئنم که دیده میشوم؛ چون برای مثال پاسور سال گذشته این تیم، حالا به پروجا رفته و یکی دیگر از بازیکنان، الان در لوبه است. این باشگاه، معتبر و شناخته شده است. ویتال هِینن اینجا مربیگری کرده است و او هم پیشرفتش را از همینجا شروع کرد. او حالا سرمربی تیم ملی لهستان یکی از مدعیان جهان است. پس میخواهم بگویم اینطور نیست که کسی دیده نشود و باشگاه ما، معتبر و قدیمی است؛ به نوعی مثل استقلال و پرسپولیس خودمان است. در بازیهایی که به اسپانیا یا سوئیس رفتیم، شاهد بودیم که ایجنتها سر تمرین میآمدند و بازیها را رصد میکردند.
سوال: لیگ ایران را چهقدر دنبال میکنی؟ با توجه به این که تقریباً یک سالی میشود که از این فضا فاصله گرفتهای، هنوز بازیهای لیگ ایران را میبینی؟
تقریبا خیلی از مسابقات لیگ برتر ایران را دنبال میکنم؛ فقط بازیهای ساعت ۱۱ صبح را نمیتوانم ببینم، چون در آن زمان، تمرین داریم. بیشتر مسابقات مخصوصاً دیدارهای حساس را دیدهام. ضمن اینکه یکشنبهها هم تمرین نداریم و فرصت میکنم بازیها را تماشا کنم. در مجموع، سطح لیگ ایران خوب است؛ ضمن این که امسال بازیکنهای خوب در تیمهای مختلف پخش شدهاند و مدعیان زیادی داریم.
سوال: لیگ ایران و بلژیک چه تفاوتیهایی دارد؟ این تفاوتها بیشتر از نظر امکانات است یا فنی؟
اگر بخواهیم به لحاظ فنی لیگ ایران و بلژیک را مقایسه کنیم، میدانیم که در رتبهبندی جهانی، مقام هشتم را داریم، اما درباره تفاوت سطح فنی لیگها، کارشناسان باید نظر بدهند. فکر میکنم اگر ما هم امکاناتی مشابه تیمهای اروپایی در اختیار بگیریم، میتوانیم یکی از بهترین لیگهای دنیا را داشته باشیم.
سوال: سبک زندگی در بلژیک چه طور است؟
زندگی در بلژیک، اوایل خیلی سخت بود. از ۷ صبح بیدار میشویم و ساعت ۹ تمرین را شروع میکنیم؛ در حالی که در ایران، تمرینات از ساعت ۱۱ شروع میشد. کمکم عادت کردم و شبها هم حدود ساعت ۱۱ میخوابم. حتی صبحها برای بیدار شدن، دیگر زنگ هم تنظیم نمیکنم و خودبهخود بیدار میشوم. فکر میکنم این خیلی خوب است؛ تقریباً تمام بلژیکیها طبق اصول زندگی میکنند و خیلی به فکر خود و سلامتیشان هستند.
سوال: به فاصله کوتاهی قبل از رفتن به بلژیک، متاهل شدی و زندگی مشترک با همسرت را آنجا شروع کردی. این تجربه برایت چه طور بود؟
وضعیت خیلی خوبی است؛ بعضی ورزشکارهای حرفهای با زود ازدواج کردن مخالفند و بعضیها نه. من دوست داشتم زود ازدواج کنم و خدا را شکر میکنم که متاهل شدم و رابطه خیلی خوبی با هم داریم. حمایت همسرم بسیار برایم مهم است و او برای داشتن بهترین عملکرد، همیشه تشویقم میکند.
سوال: تیم گرینیارد مازک در مرحله مقدماتی لیگ قهرمانان اروپا شرکت کرد و هرچند به مرحله بعد صعود نکرد، اما به کاپ اروپا رسید و بعد هم موفق شدید به مرحله نیمهنهایی این رقابتها صعود کنید. برایمان از این بگو که چرا تیمتان نتوانست به لیگ قهرمانان اروپا راه پیدا کند؟
یکی از بازیکنان اصلی ما از قبل مصدوم بود و فرصت لازم نداشت تا به فرم ایدهآل برگردد. وقتی به سوئیس رسیدیم، در پوئن ۴ و ۵ بازیکن سرعتیمان هم مصدوم شد. او هم از بازی بیرون رفت و مجبور شدیم قطرپاسورمان را به جای سرعتیزن بیاوریم و دستمان بسته شد. تمام تلاشمان را کردیم، اما نتوانستیم ببریم و به نوعی بدشانسی آوردیم.
سوال: آلکنو برای هدایت تیم ملی تا پایان المپیک توکیو انتخاب شده است؛ این موضوع را چه طور ارزیابی میکنی؟ بازخورد انتخابش در بلژیک چگونه بود؟
از این نظر خیلی خوشحالم، چون یک مربی بزرگ و کارنامهدار که خودش هم قهرمان المپیک شده، به تیم ملی ایران آمده است. انتخابش تصمیم درستی بود و فکر میکنم به ما کمک زیادی میکند.
در بلژیک ابتدا از ما میپرسیدند که فکر میکنیم بین آلکنو یا کاستلانی کدام انتخاب میشود و در آن مقطع، ما هم نمیدانستیم، اما وقتی در گمانهزنیها صحبت از نام آلکنو به میان میآمد، آنها میگفتند او مربی بزرگی است که به پیشرفت ایران کمک میکند. در نهایت کارشناسان بلژیکی هم از چنین انتخابی شگفتزده شدند. البته من هنوز با آلکنو کار نکردهام و فقط تعریفش را شنیدهام که میگویند تمام تمرکزش روی والیبال است و هر کجا که بوده، نتایج خوبی گرفته است. امیدوارم برای تیم ملی ما هم نتایج خوبی رقم بزند.
سوال: سعید معروف با آلکنو کار کرده است؛ در این رابطه با هم صحبت کردهاید؟
از وقتی به اینجا آمدم، چند باری با کاپیتان معروف در ارتباط بودهام و احوال همدیگر را جویا هستیم. اوایل برای کسب تجربه از او راهنمایی میگرفتم و او هم همیشه به من لطف داشت. خوشحالم که حواسش به من هست و همیشه پیگیر برنامههایم است. پیگیر بودنش، حس خیلی خوبی برایم دارد که انگیزهای مضاعف به من میدهد. او نیز از آلکنو تعریف میکند و از انتخابش راضی است. با میلاد عبادیپور و فرهاد قائمی هم در ارتباط هستم.
در مجموع فکر میکنم کل ملیپوشها برای کار با ولادیمیر آلکنو هیجانزده هستند و دوست دارند هرچه زودتر همکاری با او را تجربه کنند. این انگیزهای مضاعف برایمان شده که زودتر به تیم ملی دعوت شویم و با آلکنو کار کنیم. سال مهمی است؛ المپیک را در پیش داریم و خواسته هر بازیکنی است که به به این رویداد مهم برسد. آرزوی من هم همین است و دوست دارم مدال المپیک را به دست بیاورم. در کل، هدف داشتن خوب است و همه بازیکنان ایران تلاششان را میکنند تا به تیم ملی برسند و در کنار آلکنو کار کنند.
سوال: در راستای رسیدن به المپیک، چه هدفی را در ذهنت ترسیم کردهای و چه طور میخواهی به آن برسی؟
من از وقتی والیبال را شروع کردم و به تیم نوجوانان آمدم، دوست داشتم در ایتالیا و بهترین لیگ دنیا بازی کنم، پیراهن تیم ملی کشورم را بپوشم و مدال المپیک را هم بگیرم. واضح است که همه باید تمام تلاشمان را بکنیم؛ رسیدن به این اتفاق بزرگ، برای والیبال ایران خیلی خوب و مفید خواهد بود.