خانهای پر از افسوس
انگار قرار است از بدو خلقت بشر تا ابدیت این موجود مظلوم همچنان در آرزوی داشتن مسکنی از خود و یا همان چهاردیواری اختیاری را همراه با مسیر هموار به نام راه و جادهای که بتوان بدون مشکل از آن عبور کرد عمر را در غم فقدان طی و ناکام از جهان برود.
حسن روانشید | هردوی این معضلات و امروز همراه با نگرانی تأمین معیشت، دیرینهای تاریخی دارند زیرا کسانی که بیرون از گود مسئولیت نشسته و شعار میدهند و میگویند لنگش کن وقتی وارد میدان میشوند همان مسیری را طی میکنند که در گذشته سپری شده است. شمارش وزیران راه و شهرسازی که قبلاً توسط دو وزارتخانه راه و مسکن اداره میشد و چند سالی است در هم ادغام شده مشکل چندانی را حل نمیکند زیرا هرکس در رأس آن قرار گرفته بجای باز کردن خفتهای قبلی، گرههای تازهای را به آن افزوده است. بالا و پایین بردن میزان تسهیلات بانکی همراه با تغییرات در نحوه دریافت این وامها و همچنین شرایط سخت و طاقتفرسای استفاده از آنها هر جوانی را از رفتن بهسوی این سراب منصرف میکرد و تنها راه چاره را مجرد ماندن میدانست زیرا فکر و اندیشهها بر محور بندوبستهایی دور میزد که میتوانستند طریق دیگر را ابداع تا بیخانمانها ضمن اینکه صاحب مسکن میشدند آب در دلشان تکان نخورد و نفهمند چگونه این خانه را به دست آوردهاند، اما در تمام این سالها تنها راهی که پیش پایشان بهمنظور رهایی از اجارهنشینی بود، سه شیفت کار طاقتفرسا توسط مرد زندگی و انجام امور خانه و مراقبت از فرزندان و احیاناً کسب درآمدی از جانب زن خانه بود تا عمری با افزایش بیرویه و نابهنجار بهای مسکن هیچوقت خانهدار نشوند. وزرای مسکن و شهرسازی دیروز و راه و شهرسازی امروز هرکدام بهنوبه خود باید رد مظالمهایی را کنار بگذارند و پرداخت کنند که نتوانستهاند رسالت خود را پیرامون خانهدار شدن آحاد جامعه بر اساس درآمد و شغلی که دارند به ثمر برسانند بلکه همیشه در تلاش بودند تا رضایت مدیران ارشد و بالادستی و نمایندگان مجلس را به دست آورده و مسیر یک پله در میان رفتن از نردبان ترقی را تسهیل نمایند تا صدها هزار خانه ساختهشده توسط قشری خاص و انبوهسازان که تنها در اندیشه کسب درآمد بادآورده هستند خالی بماند زیرا مجنون سنگی در چاه میاندازد که هزاران عاقل قادر به بیرون آوردن آن نباشند و از سویی میلیونها ایرانی همچنان فاقد سرپناه بمانند و درآمد همه تلاشهای خود را صرف تأمین اجارهبها برای سقفی کنند که سرشان از گزند باران و آفتاب در امان باشد. داستان مسکن و اجارهنشینی در کشور مرثیهای بیش نیست زیرا دست بر هر دلی بگذاریم کباب است، اما وزیر تازهنفس راه و شهرسازی که پس از متولی قبلی وارد میدان شده نیز تمام هموغم خود را صرف سامان دادن به این معضل نموده تا شاید بتواند باقیاتصالحاتی از خود بجا بگذارد که او هم مشمول شعری که از سعدی بهجامانده میشود: «ترسم نرسی به کعبهای اعرابی/ این ره که تو میروی به ترکستان است» زیرا سالی که نکوست از بهارش پیداست که طرح دومنظوره شناسایی واحدهای مسکونی خالی تصویبشده برای اخذ مالیاتهای مستقیم در اجرا با نواقص و چالشهای متعددی روبرو خواهد شد زیرا مشکل آن در دو ماه و نوزده روز اضافهشده فعلی حل نخواهد شد و نیازمند حداقل دو سال فرصت است تا در این موقعیت حاد کرونایی صاحبان میلیونها خانه مسکونی در اقصی نقاط کشور بتوانند وضعیت خود را با شرایط این طرح وفق دهند و مالکی که یک یا دو واحد از آپارتمانهای خود را تجمیع یا در اختیار فرزندان و دیگر اعضاء فامیل بهرایگان قرار داده بهوضوح و روشن در بند و تبصرهای از آن دیده و به خاطر انجام این عمل خیر مشمول پرداخت مالیات و جرائم سنگین آن نشود و پشت دست خود را داغ نکند که دیگر در اندیشه مشکلگشا بودن برای دیگران نباشد. امروز هزاران صاحبخانه مستأصل که نگران اسیر شدن در دام ممیزان سازمان امور مالیاتی کشور هستند نمیدانند و یا نمیتوانند این فرم را در سامانه املاک کشور تکمیل نمایند، بنابراین دست به دامان بنگاههای معاملات ملکی بهمنظور صدور اجارهنامههای سوری، کافینتها برای تنظیم فرم و وکلای دادگستری جهت پیدا کردن راه گریزی از این قانون هستند که اگر از سوی وزارت راه و شهرسازی و سازمان املاک متولی آن فرصت دادهشده را حداقل تا پایان سال 1400 تمدید نمایند آنچه از اطلاعات سامانه به دست میآید بیشتر به حقیقت نزدیک و با چالشهای کمتری در آینده روبرو خواهد بود تا خدای ناخواسته وزارتخانه مذکور در این میان جزئی از دلالان مظلمه نباشد.
ادامه دارد