وقتی نانها آجر میشوند
یکی از راههای اساسی و کلیدی حل مشکلات، سوال از خود و یا به عبارتی زیر سوال بردن شخص توسط خودش میباشد تا ضمن ایجاد این چالش به اشتباهاتی که در مسیر مرتکب میشود پی ببرد و بداند هرآنچه را میگوید و بیمحابا انجام میدهد صحیح و منطقی نیستند زیرا به سبک و سنگین کردن آن نپرداخته و از نفس دستور گرفته است!
حسن روانشید| یکی از سوالاتی که میشود پس از اطمینان به خود تکرار کرد این است که چرا تخفیف در عرضه برخی از کالاها و بخصوص آنهایی که بهظاهر ضروری نیستند اما در باطن نبودشان میتواند پیامدهایی داشته باشد هیچ زمان به حالت عادی برنمیگردند و در حقیقت دائمی هستند؟! که بالطبع به این پاسخ خواهیم رسید. استمرار این امر از بههمریختگی روند اقتصادی به وجود میآید و قرنها جاری و ساری بوده است. نویسنده، مؤلف، ناشر، چاپخانهدار، کتابفروش و بالاخره مطالعه کننده زنجیرهای یک چرخه همیشگی هستند که باید وجود داشته باشند تا معیشت اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جامعهای پایدار بماند و هرکس بهنوبه خود وظیفهاش را به انجام برساند اما امروز بر اساس بیمبالاتیهایی که در گذشته مسیر را تحت تأثیر قرار داده ناشر و فروشنده میشود تا کتابفروش را از پیش پا برداشته و سهم آن را نیز خود صاحب شود! و بازهم سود باقیمانده را به دو قسمت مساوی تقسیم کند تا سهمی را بهعنوان تخفیف به خرید و بهرهای تازه و بهجامانده را نیز بر سود اول خود بیفزاید تا در این میان کتابفروش
را که بهنوعی عامل اصلی برای افزایش اصحاب کتابخوان است از این چرخ خارج نماید. فروش آنلاین یا همان بر خط که چند سالی است پا به عرصه گذاشته پس از هجوم ویروس کرونا بهشدت دور میگیرد تا مجموعههای اینترنتی بتوانند سمبلهای دیرینه و سنتی را همانگونه که توانستند صدای دلنواز تورق کتاب را از مخاطب گرفته تا چشمهایش را بر مونیتور بدوزد و هیچ احساس و نزدیکی با صدا و بوی کاغذ نداشته باشد را برای همیشه منسوخ کنند اما با مقاومتهای سنتی روبرو شدند تا این پدیده جدید تنها بتواند به آجر کردن نان کتابفروشان دست یابد که یکی از این شرکتهای زنجیرهای و قدر دو سالی است چالش کرونا را به فرصت تبدیل کرده تا هشتمین نمایشگاه آنلاین خود را در حالی از 15 اردیبهشت تا 13 خرداد برگزار نماید که آخرین میخ را بر تابوت از پیش مهروموم شدن صنف فروشندگان کتاب بکوبد! شروع هجوم کووید 19 و تغییر یکصد و هشتاد درجهای سبک زندگی، خریدهای آنلاین بهسرعت فراگیر شدند و کتاب هم ازجمله کالاهایی بود که در سالهای اخیر به این جرگه میپیوست تا در بهار امسال رکورد فروش خود را از این طریق در یک روز بشکند زیرا این تخفیفهای پایدار در بعضی موارد به 80 درصد
میرسید تا پس از شکست فروشندگان سنتی کتاب نوبت ناشران آن برسد و این یار مهربان را به حراج بگذارند و کرکرههای نشر را پایین بکشند! زیرا لذت احساس در خریدوفروش و عرضه کتاب نقشی ندارد تا این محصول فرهنگی هم به بازار مکاره کشیده شود، چرا که تا دیروز برکت آن باعث میشد که گروهی قابلملاحظه از آن بهرهمند شده و نان بخورند اما امروز آن نان نیز آجر شده است! اگرچه آنچه طی سالهای اخیر و امروز پیرامون عنوان کتاب گفته میشود مرثیهای بیش نیست اما نباید از یاد برد که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هم دراینباره تلاشهای قابلتوجهی بهمنظور حمایت و استحکام کتاب و کتابخوان و کتابفروش از خود نشان نداده است! تا شرکت زنجیرهای فروش آنلاین که بزرگترین کارتل ایرانی دراینباره است اقدامات لازم را بهمنظور خروج کتاب از مسیر عاطفی بهکاربرده و در زیر چرخهای رنگارنگ بازار مکاره روح احساس را از آن بزداید و توجهها را بیشتر معطوف تخفیفهای شگفتانگیز کند تا عدد 80 درصد وسوسهها را برای این خرید در جامعه ایجاد نماید اما نباید از یاد برد که هر سود ویژهای میتواند برای طرف مقابل که همان ناشر یا کتابفروش است ضرر و خسارت جبرانناپذیری
باشد، کتاب هم همانند دیگر محصولاتی است که امروز با رعایت شیوهنامههای بهداشتی میتواند به خریدوفروش آن از طریق اصحاب نشر یعنی فروشندگان سنتی آن اقدام کرد تا حس لازم را به دو طرف القاء نماید زیرا جنبه فرهنگی آن سوای دیگر محصولات مصرفی است که فاقد روح برای مخاطب میباشند. بنابراین به نظر میرسد وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در بخش کتاب بازنگری تاریخی داشته و اجازه ندهد این یار مهربان از چرخه سنتی خود و سبد سالانه خانوادهها خارج و به دایره صنعتی ملحق شود!
ادامه دارد
ادامه دارد