آیا فقط "آرمان" از کما خارج شد؟

«سنگنورد هشت ساله پس از 14 روز از کما خارج شد.»، خبری که با انتشار آن، اصفهانی ها مسرور و به زندگی دوباره آرمان امیدوار شدند.

به گزارش خبرگزاری صدا و سیما ،وقتی آقای نجیمی، مدیر روابط عمومی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان خبر به هوش آمدن آرمان را اعلام کرد، بلافاصله راهی بیمارستان الزهرای اصفهان شدم تا خبرهای بیشتری دستم را بگیرد.
«ما اکثر العبر و اقل الاعتبار»(پندها چه فراوان است و پندپذیرفتن ها چه اندک) نمی دانم چرا این سخن حکیمانه مولا علی(ع) هنگام ورود به بیمارستان به خاطرم خطور کرد. وارد بیمارستان شدم.
این بار هر دو نفرشان را آرامتر و خرسندتر دیدم. چند وقت پیش که برای تهیه گزارش به دیدنشان آمدم، دیدم مادر خانواده ضجه می زند، ناله می کند، چشمانش مثل ابر پرباران اشک می ریزد و با التماس و لابه، از خدای خویش، شفای فرزندش را می خواهد. شوهرش که کنارش ایستاده بود، می کوشید او را آرام سازد و آبی بر آتش دلهره و نگرانی اش بریزد؛ اما در چهره او هم می توانستم بغض فروخورده ای را ببینم که اگر فرصت ترکیدن می یافت، شاید از زاینده رودِ ماههای اخیر هم جاری تر می شد. اما این بار و امشب که به اینجا آمده ام، دیگر از دلهره و اضطراب آن روزها خبری نیست و آرامش بیشتری در حرکات و سکناتشان حس می شود.
این دو، پدر و مادر آرمان هستند؛ آرمان غیاثی را می گویم؛ همان پسربچه هشت ساله ای که چند روز پیش، ماجرایش مثل بمب در اصفهان صدا کرد.
29 شهریور در جریان مسابقه سنگ نوردی ویژه نونهالان و خردسالان در باشگاه ایثار فولادشهر، همان شهری که تیم فوتبال ذوب آهن متعلق به آنجاست، آرمان وقتی می خواست از سنگ های تعبیه شده بر روی دیوار بالا برود، از ارتفاع حدود 8 متری به پایین پرت شد؛ صعود و سقوطی که او را به اغما برد و فیلم آن، دست به دست در شبکه های اجتماعی و مجازی منتشر و باعث جوشش احساسات بینندگان و شنوندگان شد. حادثه آن قدر همگانی شد که محمود سلطانی فر، وزیر ورزش و جوانان نیز راسا پا به گود گذاشت و ضمن دلجویی از خانواده آرمان، بر پیگیری و بررسیدن ِ چرایی و چگونگی حادثه تاکید ورزید.
بدین سان، سایر مسئولان، به ویژه سردمداران ورزش استان اصفهان و فدراسیون کوهنوردی با برگزاری نشست های مختلف، ابعاد ماجرا را واکاویدند. البته پیش بینی اینکه تقصیرها متوجه برگزارکنندگان مسابقه شود، کار سختی نبود.
در پایان یکی از نشستهای بررسی ماجرا، از رییس هیات کوهنوردی و صعودهای ورزشی استان اصفهان، در خصوص اینکه آیا به علت و عامل حادثه دست یافته اند یا خیر، سوال کردم. مهدی نصر گفت: بر اساس بررسی های کارشناسان، در مرحله اولیه، حمایت‌چی، مرتکب خطای انسانی شده است که در مورد آرمان غیاثی، سرداور باید شخصا صندلیِ فرود را کنترل یا به داورِ مسیر این اختیار را می داد تا موارد خطا و ایمنی را کنترل کند.
آقای نصر در پاسخ به این پرسش که آیا این مسابقات با مجوز و نظارت هیات کوهنوردی و صعودهای ورزشی برگزار شده است یا خیر، گفت: این مسابقات بدون هماهنگی با هیات استان برگزار شده و سالن ورزشی ایثار فولادشهر بدون دریافت مجوز اقدام به برگزاری مسابقه کرده است. در بررسی های هیات مشخص شد دیواره سالن برگزاری مسابقات سنگ‌نوردی در حد استاندارد لازم ِمسابقات نبوده و ایمنی مسیر صعود رعایت نشده است.
کدام بقال ماست خود را ترش می داند؟
خلاصه ی سخنان آقای نصر این شد که متولیان برگزاری مسابقه مقصر ماجرا بوده اند و هیات کوهنوردی دچار قصور نشده است.
روز بعد، تصمیم گرفتم با شخص اول ورزش استان سخن بگویم و نظر او را در این باره جویا شوم. اما محمدسلطان حسینی، مدیرکل ورزش و جوانان استان اصفهان حرف تازه ای رو نکرد و همان سخنان رییس هیات کوهنوردی، بر زبانش جاری شد. اطلاعات تازه ای را هم که از سخنان آقای سلطان حسینی به دست آوردم، در خصوص مقصران ماجرا نبود؛ وی مثلا گفت: «پرونده عاملان موثر در حادثه سقوط آرمان غیاثی هشت ساله هم اکنون به مراجع قضایی برای بررسی بیش تر ارسال شده است.»
مدیرکل ورزش و جوانان استان در خصوص مجوز داشتن باشگاههای ورزشی در استان و اعطای مجوز به آنها گفت: هزار و 600 باشگاه در این استان مجوز اداره کل تربیت بدنی را دارند، به خانواده ها توصیه می کنم با توجه به اینکه تمامی باشگاه های زیر مجموعه این اداره کل، از نظر کمیت و کیفیت ارزیابی می شوند، هنگام ثبت نام و مراجعه به مکان های ورزشی از مجوز مراکز فعال در این حوزه اطلاع یابند.
خبر رسید که رضا زارعی، رییس فدراسیون کوهنوردی و صعودهای ورزشی هم در اصفهان حضور دارد، فرصت را غنیمت شمردم و پای سخنان او نشستم تا ببینم نظر او درباره این ماجرا چیست. ولی گویا او هم بر همان صراط دیگر مسوولان ورزشی استانمان مستقیم بود: "باشگاه برگزارکننده مسابقه، تاکنون تجربه یا درخواستی در برگزاری رقابت های داخل سالن سنگ نوردی و کوهنوردی نداشته است؛ آگاهی نداشتن مدیران باشگاه ها نسبت به بخشنامه ها و قوانین فدراسیون، یکی از عوامل مهم در بروز حوادث دلخراشی همچون سقوط آرمان غیاثی است.
لُب کلام مسئولان ورزشی، مقصر دانستنِ مسئولان برگزاری مسابقه بود. این ها اتفاقاتی بود که در دو سه هفته گذشته، از پیش چشم پیگیری کنندگان ماجرا گذشت.
پیگیری از دستگاه قضا برای خروجِ عاملان از کما
امشب در بیمارستان، هرچه میخواهم با پدر و مادر آرمان صحبت کنم، میسر نمی شود؛ وکیل خانواده آرمان غیاثی هم را پیدا می کنم و با او سخن می آغازم. زیاد صحبت نمی کند و به همین حرفها بسنده می کند: خانواده آرمان، شکایت کیفری و پیگیری قضایی این حادثه را در دستور کار قرار داده اند.
بعد از اینکه حرفایش تمام می شود و می بینم که او نیز به مانند آقای سلطان حسینی بر پیگیری قضایی ماجرا تاکید می کند، با علی اصفهانی، دادستان اصفهان تماس می گیرم و در خصوص بدون مجوز برگزار شدنِ مسابقه مذکور سوال می کنم. می گوید: اگر هیات ورزشی، باشگاه یا گروه ورزشی، مسابقات بدون مجوز برگزار کنند یا مکان برگزاری فاقد استاندارد و ایمنی باشد و اتفاقی حادث شود، مسئولان ورزشی یا باشگاه برگزار کننده جزو مسببان و مقصران حادثه هستند.
رو و تو
سخنان تمام مسوولان و افرادی را که در خصوص این ماجرا سخن گفته اند، کنار هم می گذارم و به آن ها می اندیشم. در مقصر بودن متولیان برگزاری مسابقه کذایی شکی نیست؛ حتی خود مسئول برگزاری مسابقه، به سهل انگاری و خطای انسانی در این ماجرا اذعان کرده و گفته بود تمام ابعاد این حادثه را بر عهده می گیرد. اما نمی دانم شما نیز حرف مرا قبول دارید یا نه که مقصر دانستن او و گروه او به تنهایی دقیق و درست و منصفانه نیست و ما را از سطح و روی به عمق و توی نمی رساند. در ماجرای آرمان، چند عامل و عنصر را باید در کنار هم ببینیم:
1. مسئولان ورزشی استان: مسئولان ورزشی استان به هر حال مقصرند؛ چون بر عوامل زیردستشان نظارت نداشته اند. اصلا چگونه قابل قبول است که یک رویداد ورزشی در استان برگزار شود و مسئولان ورزشی از آن هیچ ندانند؟ همین ندانستن شان یعنی مقصر بودنشان؛ اگر می دانستند و کاری نمی کردند که می شدند شریک جرم و عنوان گزارش ما به «وای به روزی که بگندد نمک» تغییر می کرد. وانگهی، فرضا که آن باشگاه، قبلا برای فعالیت ورزشی مجوز گرفته و در کل، مورد تایید اداره ورزش و هیات کوهنوردی استان باشد، آیا این بدان معناست که دیگر نیازی به نظارت نیست؟ در سایه نظارت مستمر است که کارها سامان می پذیرد و کارهای مرده، جان می گیرد. اولین جمله از آخرین کلام مولا تاکید بر نظم(اوصیکم بتقوی الله و نظم امرکم) است. مگر یکی از معناهای نظم، چیزی جز نظارت دقیق است؟ در این حادثه، مسئولان ورزشی استان، بخواهند یا نخواهند، بهانه بتراشند یا گلو بخراشند، مقصرند؛ لااقل یکی از مقصران خیلی بزرگ. واقعا تا کی باید از سهل انگاری ها و اهمال کاری ها، حوادث تلخ و تاسف بار به وقوع بپیوندد و تازه، بعد از آن، به جای عذرخواهی و به کارگیری تدبیر درست، مقصریابی و انداختنِ توپِ تقصیرات در زمین کسی غیر از خود و «کی بود، کی بود، من نبودم» بیش از هر چیز جلوه گری نماید؟
2. مسئولان برگزاری مسابقه: اینها به قصور خود اعتراف کرده اند؛ پیشتر در موردش سخن گفتیم و گفتند. اما گلایه ای که می توان از آنها داشت، این است که وقتی هم که می خواستید بدون مجوز اقدام به برگزاری مسابقه کنید، لااقل تجهیزات لازم را به کار می گرفتید و افراد حاذق را به کار می گماردید تا زلزله ناگهانی حادثه، بنیان آرامش ِ یک خانواده و بلکه ورزش استان را به لرزه نیندازد.
3. رسانه ها: رسانه ها مسئولیت آگاهی بخشی و اطلاع رسانی را دارند. دو گروه در آماج اطلاع رسانی رسانه ها قرار دارند: مردم و مسئولان. مسئولان با رسانه ها از کمی ها و کاستی ها و خواسته های مردم اطلاع می یابند و مردم نیز از این طریق، آگاه می شوند که مثلا ثبت نام در باشگاههای بی مجوز، ممکن است چه تبعاتِ تلخی به دنبال داشته باشد و...

4. خانواده ها: بر اساس گفته مسئول برگزاری مسابقه، آن مسابقه به درخواست خود سنگ نوردان و خانواده هاشان برگزار شده است تا سطح کیفی ورزشکاران ارتقا یابد. خانواده ها نباید بدون دانستن اینکه فلان باشگاه ورزشی صلاحیت دارد یا نه، فرزندان دلبند خود را به کام حوادث بسپارند وگرنه آن می شود که نباید. حادثه خبر نمی کند و اگر خانواده به باشگاههایی مراجعه کنند که از امکانات ایمن برخوردار باشند، بروز حوادث کاهش می یابد.
دستگاه قضایی نیز می تواند در این حادثه و جلوگیری از حوادث احتمالی بعدی تاثیر بسزایی داشته باشد؛ برخورد قاطع با سهل انگاران و اهمال کاران و متمردان و قانون شکنان، حداقل حسنی که دارد، این است که باعث می شود دیگرانی که شبیه به آنهایند، ماست ها را کیسه کنند و حساب کار دستشان بیاید و از این به بعد، به خاطر نام و نان، با مال و جان مردم بازی نکنند.
آرمان چند روزی است که از کما خارج شده؛ برایش شفای کامل و عاجل می طلبم و از بیمارستان خارج می شوم و در ذهن خود با خود کلنجار می روم؛ نمی دانم آیا از این حادثه، که ان شاالله به خیر خواهد گذشت، پند و عبرت خواهیم گرفت یا باز هم آش همان آش و کاسه همان کاسه خواهد بود. اما همیشه باید محکم کاری و اقدامات درست و پی ریزی صحیح را در تمام کارها خصوصا مباحث ورزشی مد نظر قرار داد تا این گونه اتفاقات از شهر و استان و کشور ما رخت بربندند و بروند پی کارشان. از درِ بیمارستان که خارج می شوم، باز جمله در ذهنم جرقه می زند: ما اکثر و العبر و اقل الاعتبار.

ارسال نظر