آی آدم‌ها كه بر ساحل نشسته شاد و خندانید!

علیرضا پاكدل، كارتونیست ایرانی توانست جایزه بزرگ و جایزه وی‍‍ژه جشنواره جهانی «ورد پرس كارتون 2017» پرتغال را در شهر لیسبون از دستان شهردار این شهر دریافت كند. چندی پیش نیز این كاریكاتوریست بین المللی جایزه بزرگ و جایزه اول «جشنواره جهانی پیراسیكابای برزیل» و جایزه اولی جشنواره بسیار معتبر «نصرالدین حجای تركیه» را تنها به خاطر یک اثر دریافت كرد. اتفاق نادری كه در سطح بین‌الملل تا به حال برای هیچ یک از كارتونیست های ایرانی رخ نداده و به تثبیت جایگاه او در جهان كاریكاتور بهبود بخشیده است.

آی آدم‌ها كه بر ساحل نشسته شاد و خندانید!

علیرضا پاكدل (زاده ۱۳۶۰ در مشهد) کاریکاتوریست، کارتونیست و طراح کارآکتر است كه از سال 1378 تا كنـــــون در بیــــش از 45 جشـــنواره و نمایشـــگاه معتبر داخلی و خارجی حائز رتبه شناخته شده و از سال 1373 تا كنون با جراید بسیاری چون نشریات گل‌آقا، بچه‌ها گل آقا، کیهان کاریکاتور، هفته نامه توانا، هفته نامه طنز و کاریکاتور مشرقیه و روزنامه‌هایی چون شهرآرا، جام جم، همشهری، اعتماد ، خبر، قدس، وب سایت خبری تحلیلی خبرآنلاین و...همكاری داشته است. وی عضو فعال حوزه هنری خراسان رضوی در بخش کاریکاتور است و در پروژه‌های انیمیشن از جمله انیمیشن‌های کوتاه تیر، رزق و روزی و فصل پنجم همكاری داشته است كه به خاطر تمام این اتفاقات خوب در زمینه كارتون از او می پرسم چه شد كه از جشنواره جهانی وردپرس كارتون سردرآوردی؟ و او پاسخ می دهد :

پنج جایزه جهانی برای كارتونیست ایرانی
« راستش من از میان شاخه های مختلف كارتون، به كارتون مطبوعاتی دلبستگی خاصی داشتم و به همین خاطر همیشه تحولات این حوزه را رصد می‌كردم؛ تا اینكه از وجود چنین جشنواره ای آگاه شدم و مثل هر كارتونیست دیگری آرزو داشتم تا اتفاق خوبی را در این رخداد جهانی رقم بزنم. بنابراین طی هفت یا هشت دوره گذشته به طور متوالی آثارم را برای این جشنواره معتبر بین المللی ارسال می كردم؛ چون واقعا جزو جشنواره‌های معتبر كارتون در دنیاست؛ ولی قبلا مقامی در آن كسب نكرده بودم. نهایتا كارم به كاتالوگ راه پیدا می كرد كه آن را برایم ارسال می كردند؛ ولی همیشه مثل جشنواره های معتبر دیگری مثل «آیدین دوغان» تركیه و «دوسالانه كارتون تهران» برایم مسئله ای جدی بود و آثارم را برای آنها ارسال می كردم تا بالاخره تلاشم در ورد پرس به بار نشست و توانستم به طور همزمان جایزه بزرگ و جایزه ویژه این جشنواره را دریافت كنم كه تا به حال هیچ كارتونیست ایرانی موفق به اخذ آن نشده است.»

گویا پیش از این هم به خاطر همین اثر ارسالی به ورد پرس، جوایز بین المللی دریافت كرده بوده اید؟
بله. پیش از جایزه بزرگ و جایزه اول ورد پرس پرتغال، جایزه بزرگ و جایزه اولی جشنواره پیراسیكابای برزیل را هم كسب كردم كه به اتفاق ورد پرس، جزو دو یا سه جشنواره بسیار معتبر دنیا در زمینه كارتون مطبوعاتی است كه آن هم تا به حال نصیب هیچ كارتونیست ایرانی نشده و حتی پیش از آن هم توانستم به خاطر همین اثر (مهاجران) جایزه اول «جشنواره بین المللی نصرالدین حجا» تركیه رابه‌دست بیاورم كه به این ترتیب همین كار من پنج تا جایزه معتبر جهانی گرفته است .»

یک نفر در آب دارد می سپارد جان!
كارتونی كه علیرضا پاكدل را دست به دست به جشنواره‌های جهانی و به قله های رفیع كاریكتور مطبوعاتی پرواز داده است، كارتونی است كه علی‌رغم رنگ های شاد به كار رفته در آن، تلخ است چون شرنگ! چرا كه در عمق خود بی تفاوتی انسان معاصر را كه بی‌شباهت به نظاره گری منفعل نیست، به تصویر كشیده است. همه ما كماكان « آیلان»، كودک مهاجری را كه بر ماسه های طلایی سواحل اروپا جان باخت، به خاطر داریم و از آن تلخ تر، سوء استفاده رسانه های جهان به ظاهر خواستار صلح و ثبات و امنیت و احترام به ارزش‌های انسانی را كه قرار بود و هست تا بی توجه به رنگ و نژاد و زبان و طبقه و مذهب انسان را دوست بدارد؛ اما پاكدل چیز دیگری می گوید:« من یادم است كه می‌خواستم برای جشنواره معتبری كاركنم و آن تمی كه موررد علاقه ام بود در آن زمان خیلی در فضای خبری بین‌المللی و داخلی مطرح بود و آن،« آیلان»، كودک مهاجری بود كه لب ساحل پیدا شد و متاسفانه خیلی از این تصویر سوء استفاده رسانه ای شد در تمام دنیا. در حالی‌كه فكر می كنم بعضی از كشورهای اروپایی نمی‌گذاشتند مهاجران وارد كشورشان بشوند، ولی باز هم متاسفانه از این عكس خیلی سوء استفاده كردند. من ناراحت شدم و با خودم گفتم كه همه دنیا دارند تصویری را می بینند و فقط از آن استفاده خبری می كنند ولی جایی كه باید كمک كنند، كمک نمی كنند. این شد كه كم كم روی این فضا تعمق كردم تا به آكواریوم رسیدم. چون این فضا را در كشورهای اروپایی زیاد دیده‌ایم كه مردم به صورت دسته جمعی به تماشای آكواریوم ها می روند و نگاه می كنند و یک جورهایی تلفیق اینها با بی تفاوتی مردم در برابر این موضوع و آكواریوم و غرق شدن همزمان مهاجران در آب باعث شد تا من به « فاینال» این كار رسیدم و این اثر خلق شد.»

لیسبون؛ شهر دوستدار كارتون
«پاكدل با تعجبی خوشایند ازمراسم باشكوه اختتامیه، مردمان شهر لیسبون و علاقه شان به كارتون می گوید:« من واقعا نمی توانم برای شما كل مراسم را تعریف و توصیف كنم؛ اما باید بگویم مراسم اختتامیه خیلی باشكوه و دور از انتظار من بود. برگزیدگان جشنواره كه 9 نفر و از كشورهای ایران كه خودم باشم(می خندد) یونان، برزیل، صربستان و بلژیک بودند در میان تشویق و تودیع جمعیت بسیار زیادی كه برای اختتامیه آمده بودند، جوایزشان را دریافت كردندو حجم جمعیت به اندازه ای بود كه من در هیچ كدام از فستیوال های خارجی كه تا به حال حضور داشتم، ندیده بودم و می‌توانم بگویم مردمان شهر لیسبون واقعا كارتون دوست و دوستدار كارتون هستند. من تا به حال دوبار به این شهر سفر كردم. دفعه اول جایزه ام را در بخش «ادیتور» از یكی از شخصیت های معتبر لیسبون و این دفعه جایزه بزرگ و جایزه اول را از دستان شهردار شهر لیسبون گرفتم كه خب لذت فراوانی داشت. از طرف دیگر هم باید بگویم نحوه خدمات رسانی و نوع برخوردشان بسیار عالی و خوشایند بود، آثار برگزیده هم خیلی خوب بودند؛ اما مهم تر از همه این بود كه نامی كه آن بالا می‌درخشید، نام ایران بود.»

ارسال نظر