طاووس، نماد بهشت در معماری ایرانی
در کتاب «نگارههای اصفهان»، نقش طاووس را در کاشیهای معرق اصفهان بررسی کردم. یکی از عناصر مهم هنر اسلامی، سمبلها است که به چهار دسته نمادهای انسانی، حیوانی، گیاهی و انتزاعی تقسیم میشود.

اصفهان امروز- غلامرضا نصر اصفهانی:
در کتاب «نگارههای اصفهان»، نقش طاووس را در کاشیهای معرق اصفهان بررسی کردم. یکی از عناصر مهم هنر اسلامی، سمبلها است که به چهار دسته نمادهای انسانی، حیوانی، گیاهی و انتزاعی تقسیم میشود. یکی از مهمترین نمادهای حیوانی، نماد طاووس است که از دوران صفویه، در معماری اسلامی رواج یافت و اولین بار در کتیبههای کاشی سردر امامزاده هارون ولایت استفاده شد. بهمرورزمان، این نقش رواج بیشتری یافت و به کتیبههای سردر مدرسه چهارباغ و مسجد جامع عباسی در دوران صفویه و مسجد سید در دوران قاجار راه یافت. 400 سال است این نماد از دوران صفویه تاکنون در معماری اسلامی رواج دارد. حتی در کتیبههای سردر حسینیه رضوی یا کتیبههای سردر خانههای اصفهان هم که در دوران معاصر ساختهشده، نقش طاووس بهکاررفته است.
در داستانهای اسلامی آمده که شیطان، طاووس را تحریک کرد تا آدم و حوا را برای خوردن میوه ممنوعه ترغیب کند، این نشان میدهد طاووس، شیطان را میشناسد. به همین دلیل در کتیبههای سردر مساجد و خانهها از این نقش استفاده میکنند، چراکه مسجد قداست خاص دارد و بهشت روی زمین محسوب میشود و طاووس به دلیل اینکه شیطان را میشناسد، از ورود آن به مسجد یا منزل جلوگیری میکند. نقش طاووس هم در کاشی معرق و هم در کاشی هفترنگ کاربرد داشته است. ابتدا استفاده از کاشی معرق در کتیبههای سردر مساجد رایج بود، اما به دلیل زمانبر و پرهزینه بودن ساخت این نوع کاشی، معماری اسلامی از دوران صفوی به سمت کاشی هفترنگ تمایل پیدا کرد. در کاشی معرق، قطعات کاشی رنگشده را در کنار هم میگذارند، اما در کاشی هفترنگ، تنها کاشی را رنگ میکنند.
نقش طاووس در نگارههای دیگر هم استفادهشده، اما الزاماً کارکرد سمبولیک نداشته است. برای مثال در کاخ هشتبهشت، این نقش نه بهعنوان یک سمبول، بلکه تنها بهعنوان نقش یک حیوان و با جنبه تزیینی در کنار نقش حیوانات دیگر استفادهشده است. در این کاخ که در میان باغ بلبلان قرار داشته، نقوش حیوانات واقعی و تخیلی نقش شده، چراکه در کنار این کاخ، باغوحشی شامل حیوانات اهدایی به پادشاه بوده که هنرمندان دربار پادشاه، این حیوانات را در دیوارهای کاخ میکشیدند.
من در کتاب «باغ هزارنقش»، نقوش حیوانی کاشیهای هفترنگ کاخ هشتبهشت را هم بررسی کردم. در کتاب «سوره تماشا» من هم عکس کتیبههای سردر خانههای قدیمی شامل نقش بسمالله و آیات قرآنی ثبتشده و الگوی این نقوش را هم در آن بهصورت خطی کشیدهام، چراکه این ساختمانها در حال تخریب هستند و میخواستم سنت آیهنویسی و نقوش آن را حفظ کنم. به نظرم هنرمندان صنایعدستی میتوانند از الگوی این نقوش الهام بگیرند و حتی میتوان این طرحها را در مهدکودکها توزیع کرد تا بچهها رنگ کنند و با آنها آشنا شوند. من از نقوش متنوع و معرق کتیبههای سردر مغازههای خیابان طالقانی اصفهان هم عکاسی کردهام و این نقوش را بهصورت الگوهای خطی درآوردهام. کتاب دیگر من درباره نقوش مسجد جورجیر است، مسجدی مربوط به دوره آلبویه که به خاطر ضعف مصالح خرابشده و در دوره صفویه روی خرابههای آن، مسجد حکیم را ساختند. یکی از سردرهای مسجد جورجیر باقیمانده که نقوش آن را هم کشیدم تا طراحها بتوانند از آن استفاده کنند.
گرافیست و تصویرگر