بی‌توجهی تاکی؟! قسمت ۲۳۴۰

حراج سواد و معلومات! 

 آسیاب به‌نوبت که این عنوان ضرب‌المثلی است قدیمی تا حالا به نحوی دیگر از آن استفاده شود و قوای سه‌گانه به جای وقت گذاشتن برای رفع معضلات معیشتی آحاد جامعه فرصت نکنند بانیان آن را که نوعی تقلب فراگیر در اکثر امور است سر جای خودشان بنشانند

حراج سواد و معلومات! 


آسیاب به‌نوبت که این عنوان ضرب‌المثلی است قدیمی تا حالا به نحوی دیگر از آن استفاده شود و قوای سه‌گانه به جای وقت گذاشتن برای رفع معضلات معیشتی آحاد جامعه فرصت نکنند بانیان آن را که نوعی تقلب فراگیر در اکثر امور است سر جای خودشان بنشانند. با فقدان برنامه زیرساختی بازار طلا و ارز را سامان می‌بخشند. نوبت رانت‌خواری در تولید خودرو فرا می‌رسد اما هنوز پروژه مهار آن تمام نشده، جهش و گرانی افسارگسیخته مسکن از راه رسیده تا متولیان آن را در مدیریت کلان کشور به چالش بکشد که ندانند اولویت کار را به کدامین معضل اختصاص دهند و بازهم به مبحث آموزش ابتدایی تا دکترا برمی‌گردند تا برایشان روشن شود تصمیمات و برنامه‌های جورواجور و متعدد به طنابی سردرگم تبدیل شده تا اکثر مجریان امر برخوردشان با مخاطب چندگانه باشد و طالبان علم و تربیت را هم به خام‌خواری مبتلا سازد و به بهانه‌های واهی همچون ویروس کرونا، برودت و یا آلودگی هوا و امثالهم، امتحانات را که نقطه عطف در محک آموختن است به سخره بگیرند و با در نظر گرفتن ارقام کلانی که از اولیاء دانش آموزان یا دانشجویان گرفته‌اند ضمن برگزیدن اغماض چشم بر هم گذاشته و نمره‌های مطلوب را گل‌ریزان و بذل و بخشش کنند! و یا در تکمیل برگه‌های امتحانی سفید مساعدت نمایند و سوألات پاسخ داده نشده را خود جواب دهند! و در ادامه بعضی از مراکز آموزش عالی فارغ از نتایج کنکور سراسری به پذیرش اینگونه دانش آموزان فارغ‌التحصیل پرداخته و درحالی‌که هرسال اعتبار و بودجه کلانی صرف نوشتن پایان‌نامه و مقالات علمی می‌شود، این سوأل بی‌جواب را مطرح کند که آیا ادامه روند فعلی نیاز کشور را به دانش‌آموختگان در آینده رفع می‌نماید یا تلاشی بی‌هدف و صرفا برای سیاه کردن رزومه دانشجویان و اساتید است؟! از زبان همین دانشجویان بشنویم که می‌گویند: «هر دانشگاه بر اساس رتبه‌ای که دارد، فضای علمی‌اش متفاوت است. مثلاً در دانشگاه‌های دولتی مطرح که رتبه بالایی دارند، در ارائه مقاله علمی سخت‌گیرانه‌تر عمل می‌شود. در مقابل، اما در دانشگاه‌های آزاد، ارائه مقالات و پایان‌نامه غالباً نکته‌سنجی لازم را ندارد. از همین رو می‌بینیم که بازار خریدوفروش مقالات علمی روزبه‌روز، داغ‌تر از قبل می‌شود و این معضلی است که به‌مرورزمان گریبانگیر دانشگاه‌های دولتی نیز شده است؛ به‌خصوص رشته‌های علوم انسانی و رشته‌هایی که تحریر پایان‌نامه به روش کتابخانه‌ای است. اساتید دانشگاهی برای استاد راهنما بودن، می‌توانند تا پنج دانشجو را در هر ترم پذیرش کنند. این مسئله موجب می‌شود که دانشجویان در انتخاب اساتید برای تهیه مقالات علمی‌شان ماه‌ها منتظر بمانند تا ظرفیت استاد خالی شود؛ تا جایی که این روند ممکن است یکسال هم طول بکشد! علاوه بر این روند فرسایشی، اکثر اساتید راهنما به دانشجو می‌گویند که خودش عنوان مقاله را پیدا کند و او را با هزار سؤال بی‌جواب تنها می‌گذارند. به همین دلیل دانشجو به سمت خرید مقاله علمی در بازار می‌رود، چراکه هیچ راهنمایی و همکاری از سوی اساتید صورت نمی‌گیرد و عمده دانشجویان آموزش کافی نسبت به تهیه مقاله علمی نمی‌بینند. اکثر دانشجویانی که عنوان مقاله‌شان از سوی استاد راهنما تأیید می‌شود و به مرحله پروپوزال نویسی می‌روند، به دلیل عدم دسترسی به اساتید راهنما نیز مجدد با مشکلاتی مواجه می‌شوند. این مسئله در دوران کرونا بحرانی‌تر هم شده بود، چراکه دانشگاه‌ها به‌صورت غیرحضوری اداره می‌شدند. بعد از تعیین عنوان مقاله و پروپوزال نویسی، نوبت به ثبت مقاله و پایان‌نامه در ایرانداک می‌رسد که در آن استعلام گرفته شود تا موضوع تکراری نباشد. متأسفانه در این مرحله نیز مانند مراحل قبلی، بسیاری از اساتید دانشگاه به‌خوبی دانشجو را راهنمایی نمی‌کنند و ازآنجایی‌که دانشجو این کار را بلد نیست، سراغ افرادی می‌رود که در ازای گرفتن پول موضوع مقاله علمی‌شان را در ایرانداک تطبیق می‌دهند؛ کاری که هم برای دانشجو هزینه‌بر است و هم کلاهبرداری زیادی در آن صورت می‌گیرد. تا جایی که در یک کلاس 30 نفره دانشگاه ما، 27 نفرمان سراغ افرادی رفتیم تا در ازای پول، موضوع مقاله‌مان را در ایرانداک تطبیق دهند، اما درنهایت سرمان کلاه رفت، چراکه برخلاف تأیید استعلامی که به ما داده بودند، فهمیدیم که موضوع مقاله‌مان تکراری بوده است. بدتر اینکه استاد راهنمای من متوجه این مسئله نشد! متأسفانه بیشتر اساتید دانشگاه ما می‌خواهند یک پایان‌نامه خیلی زود تمام شود تا بتوانند سراغ دانشجویان دیگر بروند و درآمد بیشتری کسب کنند. همین قوانین اشتباه برای ارزیابی اساتید دانشگاهی موجب شده تا دانشجویان مقالات علمی کپی شده ارائه کنند. تا جایی که 73 درصد مقاله‌ای که از بازار تهیه کرده بودم، کپی است، اما استاد راهنمایم هیچ‌وقت متوجه آن نشد.» بازار فروش مقالات ISI نیز داغ است تا دانشجویان نخبه شهرستانی که به دانشگاه‌های معتبر دولتی می‌آیند را وارد این بازار کند که برای تأمین هزینه‌های زندگی در کلان‌شهرها در ازای دریافت ارقام میلیونی اسم دانشجوی دیگری را در مقاله‌هایش بنویسد! شایگان کارشناس سامانه تحصیلات تکمیلی می‌گوید: «در رشته‌های پزشکی دانشگاه، هیچ کد ایرانداکی وجود ندارد تا مقالات علمی از آن استعلام گرفته شود، یعنی هر رزیدنتی که در دانشگاه‌های پزشکی در مقطع تخصص و فوق تخصص فارغ‌التحصیل می‌شود، ممکن است مقاله کپی ارائه کرده باشد.» این‌ها که گفته شد قسمت اندکی از آنچه در مبحث آموزش از ابتدایی تا دکترا اتفاق می‌افتد، بود که وسعت آن گسترده تراست تا امروز به بازاری پشت پرده با عنوان حراج سواد و معلومات تبدیل شود!
ادامه دارد

ارسال نظر