گفتگو با بیژن سلیمانی، معلم هنر و داستان نویس
تصویر نیاز به ترجمه ندارد
مجموعه داستان های کوتاه «سمفونی ناموزن باد» نوشته «بیژن سلیمانی» متولد 1349 و دبیر بازنشسته هنر با صحبت از «احمد بیگدلی» شروع می شود
مجموعه داستان های کوتاه «سمفونی ناموزن باد» نوشته «بیژن سلیمانی» با صحبت از «احمد بیگدلی» شروع می شود. در فهرست کتاب، ده عنوان را می توان دید. اثر در 113 صفحه تنظیم و با همت انتشارات «کتاب سبز» در اختیار علاقمندان قرار گرفته است. پنج شنبه 9 آذرماه 1402 در کتاب فروشی اردیبهشت جهاد دانشگاهی با حضور مرضیه کهرانی و مسعود سینایی فر، آیین رونمایی از کتاب برگزار می شود. سلیمانی، متولد 1349 و دبیر بازنشسته هنر است. وی از هنرستان هنرهای زیبای اصفهان و سینمای جوان، آموختن هنر را شروع کرده و نوشتن و داستان را با انجمن داستان نویسان اصفهان به صورت حرفه ای تجربه نموده است. او هم اکنون در حال آماده سازی مجموعه داستان دیگر و یک رمان است. با هم پاسخ های سلیمانی را می خوانیم:
بیژن سلیمانی، معلم هنر و داستان نویس*بیژن سلیمانی را چقدر می شناسید؟
او آدمی است که به واسطه مشکلات اقتصادی و به دنیا آمدن در یک خانواده متوسط تا آن جا که امکان داشته متکی به خود بوده. او شباهت صد در صد به هیچ یک از شخصیت های رمان ها ندارد شاید کمی تا حدودی شخصیت هامون استاد مهرجویی دنبال گمشده ای در وجود خود می گردد.
*شما برنامه و الگوی خاصی برای مطالعه دارید؟
الگوی خاص که نمی توان داشت اما انتخاب درست چرا باتوجه به علاقه مندی و حضوری کاری که می خواهم انجام بدهم انتخاب کتاب را بر مبنای آن انجام می دهم.کتابی که آن را نپسندم خواندنش را ادامه نمی هم.
*دوره کودکی و نوجوانی شما چقدر با کتاب و بازی همراه بود؟
دوره کودکی من در دبستان با کتاب هایی که جلد آن طلایی رنگ بود و به نام کتاب های طلایی معروف بود و مجله کیهان بچه ها که هر دو هفته چاپ می شد گذشت و کتاب های کودکان و در نوجوانی با رمان تام سایر و هاکلبری فین، مارک تواین و آثار محمود حکیمی بعد با داستان های صمد بهرنگی و علی اشرف درویشیان و در مقطع راهنمایی و هنرستان محمود دولت آبادی، صادق هدایت و دیگران. متاسفانه بازی در این دوران برای من کمتر بوده و اوقات تعطیل مشغول کار بودم و همین امر در ایجاد استقلال فردی نقش داشت.
* اقلیم، جغرافیا، موقعیت و زادبوم شما چه تاثیری در کارهای شما داشته است؟
بسیار زیاد اصفهان بستری است که اگر اندکی مایه هنر در وجود هر کسی باشد آن را می پروراند و من از این محیط استفاده کامل را می برم.
*رابطه شما با فضای مجازی چطور است؟
من از فضای مجازی به جر امورات روزمره ارتباط بر فرار کردن در تحقیق و جستجوهایی که در نوشتن به آن نیاز دارم از آن استفاده می کنم. اما برای شبکه مجازی تا کنون تجربه نوشتن نداشته ام اما این فضا امکانات نا محدودی در اختیار نویسندگان قرار می دهد.
*چه شد که وارد هنرستان هنرهای زیبا شدید؟ از هنرستان زمان خودتان اگر خاطره ای دارید، بفرمایید؟
رشته هنر را از کودکی دوست داشتم و هدفم را از دوران راهنمایی انتخاب کرده بودم. و در رشته نقاشی تحصیل کردم. دوران هنرستان همه اش خاطره است و لذت بخش ترین دوران زندگی. یکی از خاطرات تلخش شهید شدن یکی از همکلاسی ها بود و خاطره شیرینش به خاطر کشیدن یک تابلو رنگ روغن به سبک امپرسیونیستی و انتخاب آن در جشنواره هنرهای تجسمی یک هفته به شهر سمنان رفته و آثار باستانی آن استان را با دیگر دوستان دیدیم. در آن زمان در زمینه سبک های هنری جهان مطالعه و تحقیق می کردم.
بیژن سلیمانی، معلم هنر و داستان نویس*سینمای جوان را برای چه انتخاب کردید؟ چه تجربه ها و آثاری در دوره سینمای جوان داشتید؟
در سال 66دفتر انجمن سینمای جوان در قسمت دخترانه هنرستان بود و چون علاقه خاصی به فیلم داشتم و پیگیر فیلم های سینمایی بودم و از داستان آن لذت می بردم از موقعیت استفاده کرده در آزمون ورودی شرکت کرده و بعد از پذیرفته شدن دوره یک ساله آن را گذرانم. سال 67 و 68 دو فیلم هشت میلیمتری با نام «دنیا، دایره» و «مرگ یک نویسنده» را فیلمنامه آن را نوشته و کارگردانی کردم. لذت وصف ناپذیری از قرار گرفتن در آن فضای هنری چه سینمای جوان وچه درهنرستان هنر های زیبای اصفهان می بردم.
*از کی به طور حرفه ای سراغ داستان و نوشتن رفتید؟
نوشتن داستان در همان دوران هنرستان هم بود اما به صورت ذوقی. از سال 91 آشنایی با انجمن داستان نویسان اصفهان باعث شد نگاهی جدید، جدی و حرفه ای به داستان و شیوه رویت های متفاوت آن داشته باشم آشنایی با نویسندگان مطرح ایران و جهان سبک های نوشتاری و غیره را آموختم و هر داستانی که می نوشتم سعی می کردم تجربه ای جدید بیاموزم.
*نوشتن را بیستر دوست دارید یا خواندن را؟
کسی که می نویسد حتما باید باید بخواند هم نوشتن لذت بخش هست و هم کتاب خوب خواندن. همه آن نویسندگانی که خوب می نویسند مثل تولستوی، چخوف، گورکی، موراکامی، عباس معروفی، دولت آبادی، و خیلی های دیگر نویسندگان محبوب من هستند.
طرح جلد کتاب بیژن سلیمانی، معلم هنر و داستان نویس* سمفونی ناموزن باد چگونه متولد شد؟
سمفونی ناموزون باد حاصل تلمز 11ساله داستانی من است. با موضوعاتی چون جدایی مرگ، اصل تناسخ، آنِ کارکترها و شخصیت پنهان آنها و بروز آن در گره های داستانی. ولی در بیشتر داستان ها موضوع مرگ محور اصلی داستان است. مثل داستان محدوده خیابان چهل ونه و داستان نماز خانه زیر زمینی. اما بیشتر داستان ها بر اساس معرفی یک مکان اتفاق می افتد و به نوعی مکان محور هستند که هدف معرفی غیر مستقیم مکان مورد نطر هست در غالب یک داستان. تفاوت بیشترداستان های این مجموعه با دیگر داستان ها این است که آدم ها و داستان ها آپارتمانی نیستند خواننده دردل طبیعت است زندگی زیسته جدیدی را تجربه می کند. تصویر سازی ها را مدیون آموزش هنر های تجسمی و به خصوص سینما می دانم چرا که سینما به من آموخت تنها تصویر هست که نیاز به ترجمه ندارد و مستقیم با مخاطب خود ارتباط برقرار می کند.
*چه شد که سراغ کمال الدین بهزاد و شخصیت او برای داستان رفتید؟ جامعه و به خصوص جامعه هنری تا چه اندازه به حضور این نوع داستان ها نیازمند است؟
من از تاریخ هنر شهر و کشورمان هرجا و هر کتابی که دستم بیاید مشتاقانه مطالعه می کنم دوست دارم از لا به لای آثاری که کمتر به آن پرداخته شده از آن داستانی بر مبنای واقعیت و تخیل بسازم و شخصیتی یا مکانی را معرفی کنم. که داستان خاطره گم شده و معرفی استاد کمال الدین بهزاد، از آن جمله است. این چنین داستان هایی بسیار لازم و جذاب و خواندنی است مشابه آن را در رمان نام من سرخ از اورهان پاموک دیدم که خود یک کتاب تاریخ هنری است.
*قهرمانان شما تا چه اندازه در شهر و در اطراف شما دیده می شوند؟
قهرمان های بیشتر داستان های این مجموعه کمتر در شهرهای بزرگ و مدرن زده دیده می شوند.